یکی دوساله هرچی بلدبودیم رو انجام دادیم دیگه طرحی نداریم پارسال تو آموزشگاهمون یک اتاقش رو کلا تزین کردیم و همه چی رو اماده کردیم سر ظهر نامزد دوستم با حالت خیلی گرفته وناراحت به دوستم زنگ زد گف خودتو وزد برسون شیشه دشتمو بریده بتادین بیار
ترسیده بود رنگ به رو نداشت ولی خیلی خیلی خیلی سورپرایز شد و خوشحال شد چون سه روز قبلش همه باهاش سرسنگشن بودیم میگفت فکرمیکردم فراموشتون شده..