سولین جون یه چیزی بگم بهت یه زمانی پدرشوهر منم کلید کرده بود رو من که چرا بیتا لاغر شده و باید بره دکتر زن فلانی روز به روز داره میترکونه بیتا روز به روز داره لاغرتر میشه و منم تازه بچه دار شده بودم و افسردگی بعد زایمان گرفته بودم و......
خیلی غصه میخوردم همونم باعث می‌شد بدتر اشتهام کورشه و نتونم چیزی بخورم تا اینکه دیگه رو خودم کار کردم و شروع کردم به کالری شماری و الان دیشب منو دیده میگه بیتا بابا خیلی چاق شدیا گذاشتی رو دور تند واسه چاقی این پالتو رو مگه چند روز پیش نگرفتی تنگ شده که
یعنی همون حرفاشون باعث شد من انگیزه بگیرم و بیشتر بخورم آنقدری که الان دیگه خودشون میگن بسه دیگه و من همچنان دارم ادامه میدم
😂😂 واقعا بعضی مردا جنبه ندارن حرف راستو بهشون بگی ..
منم واسه خرید سویق و اینا بهش نمیگم وقتی میرم خونه مامانم از اونجا میرم میخرم .ولی چند روز پیش مریض بودم زنگ زدم گفتم حالم بده میخوام برم دکتر با داداش ساعت چهار بعدظهر بود گفت الان چه وقت دکتره نصف شبی😐
میگم خوشکلا هممون از این خاطرات مشترک داریم که وقتی بهش فکر می‌کنیم اعصابمون میریزه بهم اگه دوست دارید اینجا ازش صحبت کنید تا هم خودتون یکم خالی شید هم انگیزمون واسه ادامه بیشتر شه
وزن ۴۴😶
قد ۱۷۰😶😶
تا عید ۱۵ کیلو میخوام😶😶😶
اس دادم به شوهرم که برم شیرو بیارم نمیدونم چی میخواد بگه 😑
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز