خوب بعدش دوستم که اشنامون هست بهم پیام داد 500 لازم داره میتونیم بهش قرض بدیم من اومدم به شوهرم گفتم چون ادمهای خوش حسابی هستند گفت باشه گفتم اگه نمیتونی بهش میگم نداریم گفت اشکال نداره میدم
به نظر من وقتی چیزی بین زن و شوهر پیش میاد که یکی مثلا خودت دلخور شدی باید همون شب باهاش حرف میزدی میگفتی عزبزم شوخیه درستی نکردی ناراحت شدم ازت....دیگه هم ادامه نمیدادی و فراموشش میکردی...نباید انقدر حساس شد.چون مشخصه از قصد برای بی احترامی بهت نگفته همینجوری پرونده بوده....سخت نگیر عزبزم.زندگی خیلی گذشت میخواد...قهر یه روزش هم خوب نیست.نهایت چند ساعت...
جون به لب شدیم
صبح که بهش زنگ زدم میگه چه تاریخی بر میگردونه بهش گفتم شوهرش که حقوق گرفت میگه نه تاریخ رو بگو گفتم دیشب من اومدم ازت پرسیدم میتونی بدی گفتی اره چرا حرفی نزدی حالا دیگه روم نمیشه باید بریزی از صبح ده بار بنده خدا پیام داده
خب
وای خدا یعنی واقعا شماها سراین چیزا با شوهراتون قهر میکنین؟؟؟؟؟؟؟؟دور ازجون جنبتون کجا رفته؟ شوخیه خبب
نه دودو جان قشنگ گوش کن این قصه سره دراز داره انگار
ببخشید یه کوچولو سریع تر میتایپی البته ببخشیدااااا
خلاصه اونم گفت به من که پیامی نداده گفتم به من داده گفت این حرفها چیه از این به بعد هر کس زنگ زد و قرض خواست بگو به خود شوهرم زنگ بزنید گفتم یعنی چی یعنی من بهشون بگم من تو زندگی هیچ کارم و همه چی با شوهرمه اونم گفت اره بگید به خودش زنگ بزنید منم عصبی شدم گوشی رو کوبوندم رو دستگاه البته این اخری ها با داد میگفتم هااا
همین؟
یکم شوهرت رو مخهرولی دیگه لزومی نداشت ی هفته قهرو کش بدی
خوب بعد شب که اومد خونه چیزی نگف؟
واااا یه وقتا از ته سوزن تو میرن یه وقتا از در دروازه تو نمیرن والا
خلاصه خیلی وحشتناک بهم برخوره البته اینم بگم پول رو نریخته بود بعد من به دوستم که اشنای نزدیکمون هستند مجبور شدم یه بهونه جور کنم بگم به خودش بفرست پیام شاید فراموش کرده حرف منو بعدش فرستاده بود براش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
27 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز