منتظر بقیشیم
خلاصه تیر ۹۸
دیگه گفت برو و دقیقا گفت مزاحمم زندگیم نشو و میخوام برم سرکار و زندگی کنم
خیلی بهم برخورد چون من زندگی بهم زن نبودم
الان میفهمم که چقدر نفهمیدم اون موقع که چرا وارد یه رابطه ای شدم که دختر دیگه ای توش بود و به عنوان عشق بوده
ولی رفتم حتی پروفشم چک نمیکردم که دلم نلرزه مثل الان
دو ماه بعد برگشت گفت از امام رضا خواسته منو
اینو بگم خطمو خاموش کرده بودم
فقط گاهی تلگرامش کار میکردم
اول ناراحت شدم اما بعدش گفتم دلم میخواد بمونم رفت حرم نماز شکر خوند
و شروع همون جهنم و بهشت برزخی من
من اولش گفتم که به خانواده ها بگیم
گفت نه مخالفت میکنن و محروم میشیم از هم چون مجازی بوده
اولش مخالفت کردم چون گفتم قصدت واقعیه پس خانواده هم بدونه ولی خلاصه نشد
من اون موقع درامد نداشتم گفتم بریم مشاور ببینیم اصلا بهم میخوریم یا نه
اینو بگم ما ۲ شهر متفاوت بودیم
ولی مخالف بود ولی خلاصه یه خانم مشاور گفت این سنتی اخلاقش ولی تو نه
حالا قطع نکن ولی فکر کن
منم بهش گفتم
گفتم نمیخوام بمونم که استارت تهدید خورده شد و گریه منو فهمیدن مامان
خیلی بد تعریف می‌کنی اسی!!!!
نه تنها مامان بلکه تهدید به اس دادن به دوستم و حتی یکی از پسرای دانشگاه که خوب خیلی توی کلاس مشهور بود و براش تعریف میکردم
که خیلی بد بود
مامان که رک گفت شهرستانی اصلا
اما ابجی گفت که باید یه مدت حرف نزنید و اون کاراشو و سربازیشو درست کنه بعد بیاد
جریان تهدید چی بود متوجه نشدم
اسی ادامشو واضح تعریف کن توروخدا
عجله نکن خب .
