احساس می کنم شوهرم داره بهم خیانت می کنه ,چه کار کنم ؟؟؟؟؟؟؟

به نظر منم به پدر شوهرت بگو عزیزم

البته اگه پدر شوهرتو میشناسی که میتونه عاقلانه کمکت کنه والا اگه بخواد شلوغش کنه باعث جلب اعتماد همسرت از تو میشه

رابطت با مادر شوهر و خواهراش چطوره؟

azizam hatmaaaaaaaaaaaaan broo sherkaaaaaaaaaaaaaat ina vase dostam tajroobe shode
injoorii ke migi vazetoon ham ke shokre khoda bad nist baraye bachat parastar begiiir badazoohra ba shoharet broo sherkat
age javab nadad bad be pedar shoharet begoo

سلام
سااجده دستم بهت برسه لهت میکنم من منتظرتم تو واسه خودت میچزخی؟

ishalah ke doroost mishe
valii hatman vaseye bachat parastar begiir ta ye kam ham be shoharet beresiii

سلام میشا جون
میخوام برات از زندگی خواهرم بگم شاید کمکی بهت کرده باشه.ببین خواهر من 18 سال پیش فهمید شوشوش رفته یه زن که چه عرض کنم خاله خودموم رو که 30 سال از شوهرخاله من بزرگتر بور صیغه کرده حالا این وسط شوهر خواهرم گفت من برا رضای خودا چون خالت پیر دختره و مریض و تنها برا اینکه کاراش رو میکنم محرم باشیم صیغش کردم اما خواهر نادان و ساده من جیغ و داد کرد و در و پنجره شکوند و به همه مادر شوهر و پدر شوهرش گفت حرمتها از بین رفت و روی شوهر خواهرم باز شد حالا بگم اونم مثل شما تازه زایمان کرده بود بلاخره مدام دعوا داشتن و شوهر خواهرم وقتی دید قبح قضیه ریخته دیگه براش عادی شد و علنی به رابطش با خالم ادامه داد.خالم پیر دختری بود که با دوستش زندگی میکرد دوستش هخم 50 سالشه حالا فکر کن الان که خالهه پیر شده شوهر خاهرم رفته دوست خالم رو گرفته و این بار عقد دائم کرده و راحت اومد گفت من زن گرفتم دیگه خونه نمیام هیچ غلطی نمیتونی بکنی و از خونه خواهرم رو بیرون کرد و اون زنه رو برد پیش فامیلش جای خواهرم چون قبح قضیه ریخته بود و شوهر خواهرم دیگه خجالت نمیکشید الان عملی رفته .
من شاید به خاطر کارای اینا حقوق خوندم و وکیل شدم اما تو کار چیزایی دیدم که فهمیدم با زور .جنگ.قانون نمیشه حقت رو بگیری و زندگیت رو حفظ کنی فقط باید سیاست داشت موردهایی رو دیدم که زنه اومد پیشم و بدترین چیزها رو از شوهرش دیده بود اما چون به خاطر بچههاش میخواست زندگیش رو حفظ کنه به روی شوشوش نیاورد و بر عکس کمبودها رو جبران کرد البته نه تابلو اعتدال رو هم رعایت کرد و خلاصه شد زن نمونه مرده خودش بعد از 1 سال یا چند ماه با سر برگشت و اعتراف کرد و طلب بخشش کرد .
همیشه تمیز باش دوشت خوبم خونه رو آروم و تمیز نگه دار مردا عاشق آرامشن .با شوشو صمیمی شو و زیاد باهاش از خودت و بچه بگو و اینکه اون پناه شماست بذارش تو عذاب وجدان.حتما هر شب لباس خوابای ناز بپوش براش برقص و سعی کن سکس داشته باشی تا تخلیه بشه .سفر برو با شوشو و تمام مدت شاد باش و بخند و شوهرت رو خوشحال کن و برین کوه.شبا برین پارک....
از خدای مهربون کمک بخواه و اصلا به فامیل شوهرت هم نگو فقط خوشگ خوشگل برو اداره دنبالش بگو بچه بی قراری میکرد اومدم بریم بیرون امیدوارم همه چیز به خواستت پیش بره و زندگی شادی داشته باشین

سلام میشا جون
میخوام برات از زندگی خواهرم بگم شاید کمکی بهت کرده باشه.ببین خواهر من 18 سال پیش فهمید شوشوش رفته یه زن که چه عرض کنم خاله خودموم رو که 30 سال از شوهرخاله من بزرگتر بور صیغه کرده حالا این وسط شوهر خواهرم گفت من برا رضای خودا چون خالت پیر دختره و مریض و تنها برا اینکه کاراش رو میکنم محرم باشیم صیغش کردم اما خواهر نادان و ساده من جیغ و داد کرد و در و پنجره شکوند و به همه مادر شوهر و پدر شوهرش گفت حرمتها از بین رفت و روی شوهر خواهرم باز شد حالا بگم اونم مثل شما تازه زایمان کرده بود بلاخره مدام دعوا داشتن و شوهر خواهرم وقتی دید قبح قضیه ریخته دیگه براش عادی شد و علنی به رابطش با خالم ادامه داد.خالم پیر دختری بود که با دوستش زندگی میکرد دوستش هخم 50 سالشه حالا فکر کن الان که خالهه پیر شده شوهر خاهرم رفته دوست خالم رو گرفته و این بار عقد دائم کرده و راحت اومد گفت من زن گرفتم دیگه خونه نمیام هیچ غلطی نمیتونی بکنی و از خونه خواهرم رو بیرون کرد و اون زنه رو برد پیش فامیلش جای خواهرم چون قبح قضیه ریخته بود و شوهر خواهرم دیگه خجالت نمیکشید الان عملی رفته .
من شاید به خاطر کارای اینا حقوق خوندم و وکیل شدم اما تو کار چیزایی دیدم که فهمیدم با زور .جنگ.قانون نمیشه حقت رو بگیری و زندگیت رو حفظ کنی فقط باید سیاست داشت موردهایی رو دیدم که زنه اومد پیشم و بدترین چیزها رو از شوهرش دیده بود اما چون به خاطر بچههاش میخواست زندگیش رو حفظ کنه به روی شوشوش نیاورد و بر عکس کمبودها رو جبران کرد البته نه تابلو اعتدال رو هم رعایت کرد و خلاصه شد زن نمونه مرده خودش بعد از 1 سال یا چند ماه با سر برگشت و اعتراف کرد و طلب بخشش کرد .
همیشه تمیز باش دوشت خوبم خونه رو آروم و تمیز نگه دار مردا عاشق آرامشن .با شوشو صمیمی شو و زیاد باهاش از خودت و بچه بگو و اینکه اون پناه شماست بذارش تو عذاب وجدان.حتما هر شب لباس خوابای ناز بپوش براش برقص و سعی کن سکس داشته باشی تا تخلیه بشه .سفر برو با شوشو و تمام مدت شاد باش و بخند و شوهرت رو خوشحال کن و برین کوه.شبا برین پارک....
از خدای مهربون کمک بخواه و اصلا به فامیل شوهرت هم نگو فقط خوشگ خوشگل برو اداره دنبالش بگو بچه بی قراری میکرد اومدم بریم بیرون امیدوارم همه چیز به خواستت پیش بره و زندگی شادی داشته باشین