امروز شوهرم کلا رو دنده لج افتاده
انتظار داره وقتی من پریودم باید ه اشو داشته باشم انگار نه انگار اونی که داره خون ازش میر منم داشتم ظدف میشستم تموم کردم خواستم بشینم گفت گوشیم بزار شارژ بهش گفتم وایسا گوشیم شارژ نداره دادوهورا گفت الان بلند میشی مثلا میخواست زور بگه منم بلند شدم رفتم بزنمش شارژ بعد برم رختارو بندازم گفت اب میخوام منم گفتم باشه ورفتم تو اتاق بعد داد میزد بیا اب بده میخوای نشون بدی حرف حرف تو هست منم حوصله دعوا ندارم وامروز تایپک پربازدیدا سمی ترین کاراتون که یاد اون کاربر افتادم که گفت تف کردم تو اب منم تف بزرگی ریختم تو لیوان بعد بهش دادم اونم تا ته خوردش