2777
2789
ملیونها سلول مغزی پیام صلح و آرامش، اطمینان و امنیت رو به بچه میدند و تمام عمرش مدام که براش اتفاقات عجیب و غریب نیفته با این آرمش و امنیت زندگی میکنه.
ولی اگر مخصوصا بین ۷ تا ۱۶ ماهگی این آرمش و امنیت رو بهش ندید:
تمام عمر نگرانه در بزرگسالی هم اضطراب حتی از دست دادن بچه هاش رو خواهد داشت.
برخورد ۳ سال اول،که مادر :
از همه چیز با بچه صحبت میکنه،
دائما با او صحبت میکنه
و او رو در ارتباط با چیز های دیگر میگذاره
حتی اگر هوا خوب باشه سوار کالسکه اش میکنه و میگذاره و آهسته حرکت میکنه و میگذاره که همه تحولات و حرکات دنیای اطرافش رو ببینه ،
تمام سلولهای مغزی او رو به فعالیت می اندازه.
روزی که شما بچه رو محدود و مقید میکنید:
در هر ثانیه ۲۰-۳۰ کاننکشن مغزی نابود میشه و از دست میره اگر کاری به کار بچه نداشته باشیم مثلا پای تلویزیون بشونیمش و یا باهاش حرف نزنیم و ...
بطوریکه وقتی ما به ۱۹ سالگی میرسیم یک و نیم ترلیون کاننکشن مغزی رو بدلیل اینکه پدر و مادرها و مراکز آموزشی نمیدونند با بچه ها چکار باید بکنند از دست میدیم، نصف ظرفیت و توانایی مغز ما نابود میشه و از دست میره.
هوش
توانائی های عقلی،
استدلال و ادراک با مادری درست= با افزایش کانکشنهای مغزی در ۳ سال اول فراهم میشه
و مثل اینکه برای ساختن ساختمان اول یک جائی رو گود میکنه و یک مقداری سیمان برای فاندیشن میریزه و حالا میتونه یک ساختمان بزرگ و بهتری بسازه.
پدری و مادری یعنی یک تعهد تمام وقت برای تا ۱۸-۲۰ ماهگی. هر یک ساعتی که اینجا صرف میکنید ۱۰۰۰ و ۱۰۰۰۰ برابر در آینده برای شما و فرزندتون در آینده خواهد بود.
شما شادی و رضایت و آرامش و حظ و کیف و لذت و خشنودی رو کجا در زندگی پیدا میکنید وقتیکه لبخند و رضایت و در آغوش شما آمدن او رو میبینید؟
مرسی خیلی مطالب جالبی بود
مخصوصا ظرفیت مغزی
جالبه که من و مادرم که مراقب رهام هستیم داریم دائما باهاش ارتباط میگیریم اگر با ما حرف میزه من هم براش همه چیز رو توضیح میدم
هر هدف رویایی است با مهلتی محدود. باید برای رسیدن به آن طرح ریزی کنید

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

جلسه سوم
امروز با ورزش رو مفهموم بالا و پایین .

زیر و رو

جلو و عقب . ... کار کردیم

که مربوط می شن به اموزش مقدمات ریاضی
هر هدف رویایی است با مهلتی محدود. باید برای رسیدن به آن طرح ریزی کنید
با نام او




این ججلسه بازی سلام و سلام که بچه ها خیلی دوست دارن و انجام دادیم

و صندلی بازی

به تعداد بچه ها صندلی گذاشتیم و بچه ها قطار شده بودن و می چرخیدن دورش و صدای اهنگمونم تنبکی بود که مامانی رهام عزیزمون زحمتش رو کشیدن و می زدن ...کلن رهام ما از همه بچه ها کوچیکتره ..که امروز شاگرد اول کلاسمونم شده .......... زنده باشن ایشالله همه بچه هاااااا




بازی اموزشی که داشتیم رنگها بود

من دوست دارم خودم بازیها رو طراحی کنم

مفهموم رنگها رو با کارت نشون می دادیم




و چند تا کارت که روش شکلی رو کشیده بودم به کودکان عزیز نشون می دادم و بچه ها کارایی شو می گفتن مثلا لیوان و .......

یا جوجه .. که صداش رو در می اوردن و ....




امروز دیگه خیلی مشغول بودیم فرصت نشد عکس بگیرم با اینکه 15.20 دقیقه هم کلاس بیشتر طول می کشه باز وقت کم میاریمممممم..

بعد از اینکه عزیزان رفتن این عکسها رو گرفتم که دخترم یه جورایی کارتها رو منهدم کردددددده بود











شکلهای مختلف از هر طیفی بزارید

همین بی ربط بودن باعث می شه کودک از بی نظمی هم یاد بگیره

و مغزش خودش رو تطبیق بده .

نیاز هم نیست کودکان تو این سن همه رو درست بگن و همه چی رو بلد لاشن

به نظر من باید همه چیز در معرض دید کودک قرار بگیره بدون اصرار به یاد گیری و اموزشش.




"""""""""""""دیدن و نگاه کردن دو مقوله خوب برای یادگیری کودکان عزیزمون می باشنددددددد""""""""""""

هر هدف رویایی است با مهلتی محدود. باید برای رسیدن به آن طرح ریزی کنید
آموزش آداب توالت رفتن!
این روزا تو کلوپ و اینطرف اونطرف جسته گریخته دیدم دارین راجع به آموزش توالت رفتن صحبت می کنین گفتم خوبه این مطلبو بذارم.
برای اینکه نی نی ها بتونن این آموزش ها رو یاد بگیرن اول باید به رسش فیزیکی کامل رسیده باشن یعنی قدرت کنترل اسفنگترهای مثانه رو داشته باشن. این کنترل معمولا قبل 18 ماهگی اتفاق نمیفته. پس خیلی زود این آموزش رو شروع کردن هیچ نتیجه مفیدی نخواهد داشت!
دیدم بعضی مادرها اینکارو خیلی زود شروع میکنن و اصرار هم دارن که بچه یاد بگیره اگه هم یاد نگیره باهاش برخورد میکنن مثل اخم و دعوا و تنبیه و...!
اینکار اصلا درست نیست. بچه بخاطر چیزی تحت فشار قرار بگیره که دست خودش نیست و حتی نمیدونه چی هست! وارد کردن استرس و فشار زودهنگام برای آموزش توالت رفتن میتونه زمینه ساز بعضی مشکلات روانی مثل وسواس/ ضعف اعتماد به نفس و اضطراب بشه.
توی سن نی نی های ما آموزشی در این زمینه لازم نیست هنوز. اگر خیلی اصرار دارین روزی در حد چند دقیقه بذارین رو لگن بشینه فقط در حد آشنایی با لگن! هیچ انتظار اینکه ادرار هم بکنه نباید داشت.
ایشالا به موقعش که خودشون آمادگیشو پیدا کنن آموزش های ما خیلی هم مؤثرتر خواهد بود.

میل و اشتیاق به دانایی ست ...

انسان به این دنیا میاد و به نظر می رسه که کودک انسانی بصورتی باور نکردنی که تا مرز وسواس و بیماری می ره و میخواد دنیا رو بفهمه ...

اینقدر میخاد دنیا رو بفهمه که اطلاعاتی رو که به مغز می فرسته مغز کوچک او توان پردازش این اطلاعات رو نداره حتی فرایند مغز دچار اشکال می شه ..

و به همین جهت هست که برخی اوقات بچه های کوچک مثلن چند ماهه برای مدتی مات و مبهوت می مونن زیرا در اون چند ثانیه می خوان اطلاعاتی رو که گرفتند به نوعی در مغز خودشون در جای خودش قرار بدن ... و این دلیل اصلی است که 17 و 20 و حتی 21 ساعت در شبانه روز می خوابند تا بتونن در وقت خواب این اطلاعاتی رو به نوعی در ذهن خودشون جا بندازند ....

همین مساله رو شما در خصوص بچه ها در چارچوب کنجکاوی حیرت انگیزشون به جهت درک و فهم همه چیز می بینید ...
و به همین دلیل این اشتیاق و دانایی به نوعی در وجود من و شما کاشته شده است ....

اما متاسفانه به دلیل رفتار نامناسب پدر و مادر و بیشتر و بدتر ، برخی از اوقات بیمارگونه اموزش و پرورش میل به دانستن ، میل به علم ، میل به مطالعه رو در وجود انسانی از بین می برند و در نتیجه من و شما رو به جایی می رسونند که حاضریم هر چه زودتر محیط علمی رو ترک کنیم و بقول معروف به کار و زندگی بپردازیم ...
گویی مساله اگاهی جزیی از زندگی و بسیاری از موارد اساس زندگی نیست ....

" دکتر هلاکویی "
در ایران کل اصول تربیتی ما چه در سطح اجتماع چه آموزش و پرورش ما چه در سطح خانواده ها خلاصه به این است که کودکان خویش را مجبور کنیم به احترام گذاشتن به یکسری از ارزشهایی که مورد تایید ماست و برای رسیدن به این هدف آنچنان بی رحم عمل میکنیم که دست به عقیم سازی روحی و روانی و برده پروری و برده آفرینی می زنیم.کل سیستم تربیتی ما همین است و بس.
در ایران بچه ها محکوم به عقاید تحمیلی دیگران. پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها ، دوستان ، محیط اجتماعی هستن و اصلا هیچ یکپارچگی در روش تربیتی فرزندان وجود ندارد به عنوان مثال اگر من مادر هر چقدر تلاش کنم که بر اساس دانش و آموخته خودم بچمو بزرگ کنم دخالت اطرافیان انقدر زیاد که هاج و واج می مونم که چکار کنم من عاشق این هستم که فرزندم رو به روش دکتر هلاکویی بزرگ کنم اما امان از روزی که عقاید خودت رو جلوی دیگران بگی نه تنها به حرفت هیچ اهمیتی نمی دن بلکه اون کار رو بدتر تکرار می کنن خلاصه فرزندان چی قرار از آب در بیان خدا می دونه حکایت می شه حکایت آشپز که دو تا شد غذا یا شور می شه یا بی نمک.
به عنوان مثال یکی دیگه از مسائلی که به ذهنم خطور کرد و به عینه هم در زندگی خودم می بینم یاد دادن دروغ به بچه هامون ، ترساندن بچه هامون از دکتر و پلیس و لولو خرخره و غیره و به زور حرف چپاندن حرف تو دهن بچه هامون جلوی مردم ، این بسیار غلط هستش ما با دست خومون بچه هامون درغگو ، ترسو، بی اراده، بی اعتماد به نفس ، و هزاران مسائل بد دیگر داریم بار می آریم و هر چقد هم که خودمون نکنیم دیگران این کار غلط رو جلوی بچه شما با بچشون می کنن . خلاصه این وسط گیر می کنی تو مادر و پدر نوعی یه چیزی به بچت یاد می دی بعدش دیگران تمام تربیت تو رو می برن زیز سوال با دیگران چکار کردن خودش یه معضل بزرگی در تربیت فرزندانمون این دیگران که می گم متاسفانه افراد دور هم نیستن و ما نمی تونیم از زندگیمون حذفشون کنیم با این حال سپاس خداوند که سایشون بالای سرمون هست.

کاش در روش تربیت وپرورش کودکان تحولى رخ دهد،کاش به جاى آموزش کلیشه اى در مدارس در اجتماع حتى در خانه به کودکان آزاد بودن،آزاد اندیشیدن،و در واقع انتخاب عقلانى را یاد مى دادیم،کاش مى توانستیم به جاى اینکه از کودکمان آهن آدمى بسازیم وبا ریموت ذهن خود آنها را هدایت کنیم ،آنها را متکى به عقل خود براى انتخاب آزاد وقلبى براى دوست داشتن آزاد نه از سر ترس بار میاوردیم
این مطالب مربوط به یه نظر سنجی اجتماعی بود که براتون گذاشتم..به نکات جالبی اشاره شده سوال این بود :

در جامعه ما چه چیزهایی و چه کسانی در تربیت کودکان دخالت دارند ؟ نتایج این روش تربیتی کودکان چه خواهد شد و اکنون چگونه است ؟
یا اساسا ایا کودکان این جامعه مورد تعلیم و پرورش قرار می گیرند ؟
سلام
لاییییییییییک مریناز جون
مدارس ما فقط برای روابط عمومی و رشد ورابط گروهی بچه ها مفیده که اونم توی مملکت گل و بلبل ما گاهی نتیجه عکس میده که همین آموزش و پرورش باعث سرخوردگی و منزوی شدن بچه ها میشه
کاش می شد بجه ها رو مدرسه نفرستاد
آرامش خود را به هیچ چیز و هیچکس وابسته نکن تا همیشه آنرا داشته باشی.


مادری که با بی رحمی در وقت تولد فرزندش را از خودش جدا کرد با بریدن بند نافش در حالی که کودک امکان زندگی نداشت تا به او و خودش امکان زندگی بدهد باید جرات و امکان این را داشته باشد که بین هشت تا دوازده سالگی بند ناف روانی فرزندش را ببرد و به او اجازه دهد که او زندگی بکند و پدر و مادر هم بروند زندگی خود را بکنند...

و اینجاست که توصیه هایی که در امریکا می شود و عملا هم آن را انجام می دهند این است که بچه ها را برای سه- چهار روزی به کمپ می فرستند و از آنها می خواهند که نه با پدر و مادر تماسی داشته باشند و نه پدر و مادر هم با آنها کاری.

زیرا اگر این بند ناف روانی بریده شود همه خلاص و آسوده خواهند شد. این مرحله جدایی و رهایی بین هشت تا دوازده سالگی باید اتفاق بیافتد و اگر اتفاق افتاد وارد مرحله هفتم خواهد شد بین دوازده تا هجده سالگی که مرحله استقلال و آزادی است.

یعنی Independent یعنی کودک در این مرحله به مرحله استقلال و آزادی می رسد و این استقلال و آزادگی یک معنایش این هست که من می توانم روی پای خودم بایستم و به مرحلهSelf Sufficiency رسیدم و این مرحله ایست که سبب خواهد شد من در زندگی توان و امکان این را داشته باشم که بتوانم زندگی خودم را اداره کنم.
بنابراین شما در حدود هجده سالگی به مرحله استقلال و آزادی می رسید.

" دکتر هلاکویی "
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز