2777
2789
تجربه نشان می دهد بزرگسالانی که از نظر عاطفی از همه نیازمندترند همان کسانی هستند که در کودکی از والدین خود محبت کافی ندیده اند و سالم ترین بزرگسالان کسانی هستند که قادرند محبتشان را به دیگران ابراز کنند زیرا درکودکی، والدینشان به آن ها به صورت بی قید و شرط ابراز محبت کرده اند.از طرف دیگر اگر نمی خواهیم کودک را وابسته پرورش دهیم، نباید مهر و محبت و عطوفت خود را از او دریغ کنیم. سرشار کردن کودک از مهر و عطوفت و بذل توجه به او همواره درست است. به شرط این که واقعی و صادقانه باشد و تعادل در آن حفظ شود. بچه ها فرق بین دوست داشتن حقیقی و رشوه دادن را کاملا درک می کنند.
محبت یک تعامل دوطرفه است که هم والد و هم کودک از آن لذت می برند، تصریح می کند: بعضی از والدین برداشت و تعریف نادرستی از محبت دارند و تصور می کنند هرقدر یک طرفه و به نفع کودک رفتار کنند، با محبت تر هستند، به عنوان مثال وقتی کودک اسباب بازی گران قیمتی می خواهد و والد با وجود نبود امکان مالی آن را فراهم می کند، در واقع محبت نکرده است زیرا با خرید آن وسیله به زحمت افتاده است.بسیاری از والدین به خود سختی های زیادی می دهند، چند شیفت کار می کنند تا امکانات کافی برای فرزندانشان فراهم کنند و اسم همه این کارها را محبت می گذارند. در صورتی که هیچ کدام از این کارها محبت نیست زیرا محبت یک تعامل دوطرفه است که والد و فرزند هر دو به یک اندازه از آن لذت می برند. بنابراین اگر کاری برای کودک خود می کنید که خودتان از آن لذت نمی برید بدانید که در تله افتاده اید و کودک در طول زمان به خوبی عمیق نبودن محبت یا نوعی رشوه دهی شما را می فهمد.
ساده ترین مثال آن زمانی است که یک کودک حرف می زند، حرف زدن کودک یک اتفاق خوشایند برای والدین است و والدین باید به هنگام حرف زدن کودک سراپا خشنود باشند که کودکشان حرف می زند، ابراز عقیده می کند اما بیشتر والدین در اغلب موارد توجهی به حرف های کودک نمی کنند و از حرف زدن وی لذت نمی برند. کودک که با بی اعتنایی روبه رو می شود پس از چند دقیقه خسته می شود و دست از حرف زدن برمی دارد. در صورتی که در همین رفتار کوچک می توان با نگاه، گوش دادن دقیق و تایید وی محبت واقعی را به وی نشان داد. در این رابطه هر دو طرف لذت می برند پس محبت واقعی و خالصانه بروز پیدا کرده است.دکتر امیری معتقد است: برخی والدین اعتماد به نفس کافی برای ابراز محبت به فرزند یا همسر خود ندارند بنابراین جایگزین هایی برای ابراز محبت مثل خرید هدیه، انجام کارهای کودک به جای وی یا دلسوزی های بی جا انجام می دهند.

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



والدین در ابتدا رابطه دوسویه خود با کودک را مورد بررسی قرار دهند و ببینند آیا هر دو از این رابطه لذت می برند یا خیر. اگر به هنگام انجام کاری برای کودک احساس لذت نمی کنید ریشه آن را پیدا کنید و بدانید که محبت واقعی و خالصانه به کودک در این شرایط امکان پذیر نیست. فقط وقتی محبت شما به کودک خالصانه است که عملی که انجام می دهید برای شما هم لذت بخش باشد، نکته دیگر این که والدین باید نسبت به خود مهربان باشند و بتوانند به هم محبت کنند تا قادر باشند به کودک خود هم محبت کنند. مادری که نمی تواند خودش را دوست داشته باشد، چگونه ممکن است فرزندش را دوست داشته باشد و به او محبت واقعی و خالصانه کند.هم چنین دادن پاسخ منفی به خواسته های کودک که بسیاری از والدین از آن پرهیز می کنند تا محبت خود را نشان دهند، اشتباه دیگری است که کودک را از دریافت محبت خالصانه و واقعی محروم می کند. کودکی که با گریه و دعوا یک وسیله اسباب بازی می خواهد و والدین در برابر خواسته کودک و خرید آن مقاومت می کنند می توانند محبت واقعی خود را پس از نخریدن وسیله به وی نشان دهند. کودک درمی یابد که والدین حتی با نخریدن اسباب بازی او را همچنان دوست دارند و او مثل گذشته می تواند بازی کند و از زندگی اش لذت ببرد. اما وقتی والدین تسلیم خواسته کودک می شوند، محبت واقعی خود را دریغ و آن وسیله را جایگزین آن می کنند.
من دو تا سوال دارم :
1. مثلا آراد خیلی تلفن دوست داره و هرجا میبینه سریع میره سمتش ولی من دوست ندارم که با تلفن بازی کنه ، چند بار تا حالا ازش گرفتم و دو بار اخیر شروع کرده به گریه منم بغلش کردم و بوسیدمش و سرش را با چیز دیگه ای گرم کردم ولی تلفن رو بهش ندادم - فکر میکنین کارم درست بوده ؟ یا الان به خاطر کنجکاوی بچه ها نباید ازش تلفن رو بگیرم؟

2. یا روی میز دو سه تا وسیله گذاشتم تا بتونم بهش یاد بدم که نباید به وسایل روی میز دست بزنه بیشتر به خاطر اینکه وقتی جایی میریم نخواد خونه مردم رو ریخت و پاش کنه . از اول وقتی میخواست دست بزنه براش توضیح میدادم که این مال شما نیست و نباید دست بزنی و ازش میگرفتم - الان گاهی از صبح تا شب اصلا سمتشون نمیره یه وقتها هم میبینین تو نیم ساعت صد دفعه میره که بهشون دست بزنه و وقتی ازش میگیرم گریه میکنه

دیشب خونه پدرم بودیم - ظرف میوه ای که گذاشته بودن روی میز هی رفت سمتش - منم هی میگرفتمش که دست نزنه - آخر پدرم گفت بذار ببینیم چی میخواد برداره - آراد یه خیار برداشت رو زمین نشست و شروع کرد به خیار خوردن - تا آخر شب هم دیگه سراغ ظرف نرفت

دانی که زآدمی چه ماند پسِ مرگ ، عشق است و محبت است و باقی همه هیچ
لطفا منو راهنمایی کنین - بنظرتون این روش من مقتدرانه هستش ؟ بنظرتون دارم اشتباه میکنم ؟ نکنه با این کار باعث بشم حس کنجکاویش از بین بره

دانی که زآدمی چه ماند پسِ مرگ ، عشق است و محبت است و باقی همه هیچ
ضدف جان من تجربه و نظر خودم رو در این مورد میگم عزیزم.

نیکا هم خیلی به تلفن علاقه داره و نه فقط نیکا همه بچه ها از تلفن خوششون میاد ...نیکا یه مدت مدام میرفت سراغ تلفن ...ما براش یه دونه تلفن اسباب بازی گرفتیم ولی واسش چذاب نبود...من تصمیم گرفتم که اهمیت ندم و تلفن رو درحالی که سره جای خودش بود دیسکانکت کردم ( از پشت سیمش رو جدا کردم ) ...نیکا میرفت سراغش و یه مدت باهاش بازی میکرد و بعد رهاش میکرد...

تا تلفن زنگ میخورد دوباره یادش میفتاد و میرفت سراغش...یه بار تمام خونه رو دور خورد و تلفن رو کشید دنبال خودش............( تلفن بی سیم نیست )

خلاصه اینکه الان دیگه خیلی عادی تر با این مسئله برخورد میکنه و دیگه اصلا حساس نیست ولی باز هم اگه تلفن زنگ بخوره نظرش جلب میشه...اتفاقا من از همین دقت نطرش خوشم میاد :)


به هر حال بچه ها با دست زدن و لمس کردن مجیط اطراف رو میشناسن نباید این فرصت رو از اونا گرفت ...
===========

در ضمن صدف جان تا چهارده ماهگی نباید بچه رو منع کنی....توی این سن بچه نمیتونه آموزش ببینه...فقط به نتیجه گیری غلطی میرسه که دنیا همش باهاش ساز مخالف میزنه ... و تازه میتونه باعث تقویت حس لچبازی در بچه بشه ....

من تجقیق کردم و به این نتیجه رسیدم که تا چهارده ماهگی بدون مکث به درخواست هاش پاسخ بدم مگر مواردی که واسش خطر داره ...بعد از چهارده ماهگی آرووم آرووم یادش میدیم...اول با مکث و توضیح.. اونم به ازای هر سال تولدش دو دقیقه....مثلا اگه دو سالش شد چهار دقیقه تامل میکنیم بعد اون شی رو بهش نشون میدیم و واسش توضیج میدیم که اون رو نباید دست بزنه .
خوشحالم صدف جون که استفاده می کنی منم نظر مرینازو دارم
دریا هم به تلفن خییییلی علاقه داره منم سیمشو از پشت میکشم یه ذره باهاش ورمیره ولش میکنه میره دنبال کارش اما منعش که کنم همه ش میخواد بره برش داره البته من فکر کردم تلفن اسباب بازی بگیرم هنوز وقت نکردم نمیدونم شاید خوشش نیاد مثل نیکا ولی خوب امتحان میکنم.
جلوی کاوشگریشون رو نباید بگیریم مگر اینکه خطری تهدیدشون کنه.
مرسی هاله جون پس فعلا نباید منعش کنم -

تلفن اسباب بازی فایده نداره - مثلا نسبت به موبایل هم همین حالت رو داره ، براش یدونه اسباب بازی گرففتیم ولی اصلا باهاش بازی نمیکنه موبایل ما رو میخواد
یا حتی کنترل تلویزیون - یدونه مال تلویزیون خراب بهش دادیم یکم باهاش ور میره بعد میاد سراغ کنترل اصلی هههههههه
دانی که زآدمی چه ماند پسِ مرگ ، عشق است و محبت است و باقی همه هیچ
مرسی هاله جون
رهام علاقه شدیدی به موبایل, تلفن, کنترل و لب تاب و ... داره . من براش موبایل اسباب بازی, تلفن اسباب بازی, کنترل تلویزیون خریدم اما برام خیلی جالب بود مثلا زمانی که کنترل تلویزیونی که خریده بودم رو که اسباب بازی هم نبود وسط بقیه کنترلها میذاشتم اصلا به اون دست نمی زد و بقیه رو بر میداشت یا موبایل خراب بهش میدادم دست به اون نمی زد. نمی دونم از کجا این شیطون می فهمه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اصلا علاقه به اسباب بازیهاش نداره . دنیای اسباب بازی بریز کنارش نگاه نمی کنه . دوست داره تکیه بده به میز پذیرایی وایسه . دوست داره کشوها رو بکشه بیرون . از مبلها بگیره . صندلی اپن رو بچرخونه و ... دوست داره همه کار بکنه غیر از بازی با اونا؟؟؟!!!! اصلا هم تو رورئک نمیشینه . البته فکر میکنم که تو این سن بچه ها با وسایل کاربدی و آنچه که ما بزرگترها دستمون می گیریم دوست دارن ور برن و سر از کار در بیارن .
من هم دوست دارم و در نظر دارم شیوه مقتدرانه رو به کار ببرم .
هر هدف رویایی است با مهلتی محدود. باید برای رسیدن به آن طرح ریزی کنید
جالبه دریا هم ههمینطوره یکسره دستش به میز و مبله و در حال تمرین راه رفتن!!! دیشب یه تلفن جدید خریدیم و همون تلفن قبلی که همیشه دلش میخواست باهاش بازی کنه رو گذاشتم جلوش اما بعد یه کم بازی گذاشتش کنار!!!
موبایل رو من زیاد موافق نیستم در دسترس نی نی ها بذاریم چون امواجش واقعا روشون تاثیر میذاره من دیدم بعضیا آهنگ موبایلو روشن می کنن میذارن کنار گوش بچه که گوش کنه یا بخوابه که اصلا درست نیست.
واییییییی چقد مطالب آموزنده.واقعا دستت درد نکنه هاله جون .خیلی چیزا یاد میگیرم از مطالب مفیدت.الهی خیر از جوونیت ببینی ننه!!!!!!!ههههههههه ببخشید شوخی کردم ولی گفتم یکم بخندیم.
ستایش منم دقیقا همینطوره.اصلا به اسبا بازیاش محل نمیده.ولی چون تلفنمون در معرض دیدش نیست و منم زیاد با تل نمیحرفم هنوز که حساس نشده بهش.موبایلم از اول نه خودم بهش دادم نه گذاشتم کسی موبایلشو بده دستش آخه دور از جون همه نی نی خوشگلا زبونم لال میگن اشعه های موبایل باعث میشه در آینده تومور مغزی بگیرن خدای نکرده.همشم به هر چی که میرسه دست میگیره که بلند شه و راه بره .یکسره از پاچمون بالا میره .هههههه.تازگیا وقتی میخواد ب یه چیزی دست بزنه اول به ما نیگا میکنه و خودشو لوس میکنه اگه بهش بخندیم دست میزنه وگرنه یکم دیگه مکث میکنه و با ملاحضه بهش نزدیک میشه .راستی یه سوال؟وقتی باباش مثلا دعواش میکنه من میگم این کارو نکن کار درستی میکنم یا نه باید یکی بهش بفهمونه که کارش بده.البته واقعا دعواش نمیکنه بعضی وقتا با لحن محکمی بهش میگه این کارو نکن.به نظرتون کارش درسته؟من خودم وقتی می خواد به چیز خطرناکی دست بزنه با آرامش واسش توضیح میدم بعضی وقتا انجام نمیده بعضی وقتا هم اول نه ولی بعد از چند ثانیه اون کارو انجام میده.ولی در کل من احساس میکنم خیلی دخمل فهمیده ای هستش
مادرم..پدرم ..همسرم..عشق و وجود شما را با هدیه ای که خداوند به من داد بیشتر درک کردم..فرشته ی پاکم ستایش!
دست همگی درد نکنه..........
عالیه عالی
مریناز و هاله ی عزیز
ممنون


مبین هم دقیقا همینکار ها رو میکنه..................
تلفن همیشه در دسترسشه و همیشه بهش دست میزنه و براش عادی شده...................
ولی تا زنگش به صدا در میاد ذوق میکنه و میره طرفش.....فکر میکنه نامزدشه...ههههه
من مبین رو از چیزی که بدونم براش ضرر نداره منع نمیکنم
ولی وقتی چیزی رو که باید دست نزنه میره طرفش بهش میگم اوف....اوف و تکرار میکنم گوش میده
مثلا وقتی شومینه خاموشه میخواد بره به چوب هاش دست بزنه و من نمیذارم....
و حرفمو گوش میده
ولی حرف باباش رو گوش نمیده....و میخنده و ادامه میده فقط برمیگرده نگاش میکنه
اگه باباش اخم کرده باشه مبین هم اخم میکنه و زود میگه اههههه......اهههه
و اگر با مهربونی بگه نکن یا نرو مبین میخنده و ادامه میده
چرا ب نظرتون ....حرف منو گوش میده ولی باباش رو نه؟؟؟؟
*ان هو الا ذکر و قران مبین*
هدی جون آراد هم همینطوره وقتی میخوام به چیزی دست نزنه بهش میگم آقاهههههه ( ه آخرش رو محکم میگم) اونم دست نمیزنه ولی همین کار رو وقتی باباش میکنه اصلا براش مهم نیست و به کارش ادامه میده
خیلی این بچه ها بلان فکر کنم آراد هم فهمیده که باباش خیلی مهربونه و دعواش دعوای درست و حسابی نیست ههههه
دانی که زآدمی چه ماند پسِ مرگ ، عشق است و محبت است و باقی همه هیچ
لغت نه خیلی راحت و سریع به زبان می آید و بسیار تأثیر گذار است. در طی روز شما و فرزندتان این کلمه را بارها به یکدیگر می گویید. ولی آنچه اهمیت دارد این است که والدین باید طوری به فرزندشان نه بگویند که واقعاً خود او نیز نه را بپذیرد و آن کار را انجام ندهد. در این جا به شما روش هایی را ارائه می شود تا با به کارگیری آنها بتوانید از این لغت منفی طوری استفاده کنید تا به کودک خود پیام مثبتی را انتقال دهید.

۱- تعادل را برقرار کنید
به فرزندتان زیاد نه و یا بله نگویید. زیرا با این کار تربیت او را دچار اشکال خواهید کرد. در مواقع مناسب و ضروری از این کلمات استفاده کنید. در نظر داشته باشید اگر خیلی به ندرت به او نه بگویید، فرزندتان به محض شنیدن این کلمه مأیوس و دلخور می شود. اگر مرتب به او این کلمه را بگویید، دچار شخصیتی منفی شده که نسبت به همه چیز بدبین است. او باید یاد بگیرد که در دنیای واقعی با نه ها و بله های بسیاری مواجه است. اغلب بچه ها خیلی زود متوجه می شوند که پدر و مادرشان از کدام نوع هستند. آیا همواره به آنان بله می گویند یا نه. به این صورت که رفتار و شخصیت آنان شکل می گیرد. بنابراین در به کارگیری این لغات بسیاری دقت کرده و تعادل را برقرار کنید.

۲- با افزایش سن تعداد نه ها را افزایش دهید
همان طور که سن کودک افزایش می یابد، شما باید به او بیشتر نه بگویید . در سال اول خواسته ها و احتیاجات کودک طوری است که مجبورید به تمام احتیاجات او پاسخ مثبت بدهید. در سال دوم، کودک کارهایی انجام می دهد که پرخطر است، بنابراین بیشتر به او نه می گویید. از نه تا چهارده ماهگی، به صورت مستقیم به او نه می گویید. از آن جایی که کودکان چهارده تا هجده ماهگی تمایل دارند تمام کارها را خود به تنهایی انجام دهند و دوست ندارند به حرف کسی گوش کنند، پس شما در این مرحله نیز مجبورید با شدت و انرژی بیشتری به او نه بگویید. خلاصه از سن هجده ماهگی تا دو سالگی کودکان متوجه می شوند که در زندگی همه کارها را نمی توانند انجام دهند و همچنین یاد می گیرند که مخالفت خود را به دیگران ابراز کنند و نه بگویند.

۳- موقعیت او را تغییر دهید
اگر با کودک نوپای خود دچار مشکل شدید فکر تازه ای بکنید. او را به یک مکان مناسبی ببرید تا او با خیال راحت بدود و یا هر کاری دوست دارد ، انجام دهد .

۴- با زبان اشاره با او ارتباط برقرار کنید
حتی در ماه های اول نیز شما می توانید با زبان اشاره به او بگویید کاری را انجام ندهد. کودک شما نیاز دارد قبل از آن که نه بشنود ، با زبان اشاره آشنا شود . با حالات چهره خود می توانید به او نشان دهید که از کارش ناراحت هستید و نمی خواهید آن را انجام دهد. اگر او به این کار عادت کند، خیلی کارها را با زبان بی زبانی می توانید به او تفهیم کنید. اگر کودکتان به طور مرتب شاهد رفتارهای مثبتی مانند: نگاه افتخارآمیز به او ، ارتباط چشمی با او برقرار کردن ، او را در آغوش کشیدن ، ابراز خوشحالی کردن و ... از جانب شما باشد ، خیلی زود معنای نه را متوجه می شود .
تحقیقات نشان داده است والدینی که ارتباط نزدیکی با فرزند خود دارند و ساعاتی را در طی روز با او می گذرانند ، بسیار راحت تر می توانند منظورشان را به او برسانند . زبان اشاره برای برخی از کودکان بسیار کارساز و مؤثر است . آنها منظور شما را بدون رد و بدل کردن حتی یک کلمه متوجه می شوند.

۵- با لحن صدای خود او را آگاه کنید
گاهی اوقات تنها به زبان اشاره نمی توان با کودک ارتباط برقرار کرد . به جای نه گفتن به طور مستقیم ، با لحن صدای خود ، او را آگاه کنید . بچه ها بسیار زود از لحن شما متوجه منظورتان می شوند . بنابراین به جای نه گفتن های مکرر ، ار روش های متفاوت دیگری استفاده کنید . سعی کنید موقعی صدایتان را بلند کنید که واقعآً کودک در معرض خطر است . بنابراین شدت صدایتان ، نوع رفتار او را تعیین خواهد کرد .

۶- با نگاه کردن با او صحبت کنید
شما می توانید بدون رد و بدل کردن حتی یک کلمه با او ارتباط برقرار کنید . خیلی ها فقط با طرز نگاه خود ، کودک را متوجه کار نادرستش می کنند . همواره به خاطر داشته باشید حالت چشم های شما کاملاً بیانگر احساسات و افکار شماست . اگر شما از دست فرزندتان عصبانی و خشمگین باشید ، او می تواند این موضوع را از چشم های شما بخواند . اگر دچار چنین حالتی شدید و با نگاه خود احساسات طرف مقابلتان را جریحه دار کردید ، فوراً از او عذرخوهی کنید ، تا او نیز این کار را از شما فرا بگیرد . لحن صدا و نگاهتان نباید طور یباشد که به شخصیت فرزندتان لطمه ای وارد شود . او با نگاه و صدای شما باید متوجه کار نادرستش بشود . نه این که فکر کند شما او را دوست ندارید ، بنابراین وقتی با نگاه با او ارتباط برقرار می کنید ، بعد از ان او را در آغوش بکشید ، لبخند بزنید و او را ببوسید . در چنین حالتی او قطعاً متوجه کار اشتباهش خواهد شد .

۷- به جای نه گفتن از جملات جانشین استفاده کنید
نه کلمه ای است که خیلی راحت و سریع به زبان می آید ، ولی نباید زیاد از این کلمه استفاده کرد ، چون نتیجه عکس دارد . کودکان باهوش با زیاد شنیدن نه دیگر به حرف های شما توجهی نشان نمی دهند و کار خود را دنبال می کنند . بنابراین از جملات جایگزین برای نه استفاده کنید ، تا او نسبت به این کلمه اعتنا و بی توجه نشود .

8- بعد از هر نه گفتن از یک جمله مثبت دیگری استفاده کنید
هم زمان با یک جمله منفی از یک جمله مثبت نیز استفاده کنید . به عنوان مثال چاقو را برندار ، ولی می توانی توپ را برداری و یا تو نمی توانی تنها به آن طرف خیابان بروی ، ولی می توانی به مامان کمک کنی و دم در خانه را جارو کنی .همواره سعی کنید از جملات مثبتی استفاده کنید تا او قانع شود .

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

بارداری

momemehrad | 1 ساعت پیش

بارداری

momemehrad | 1 ساعت پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز