یه مادر دختر هستن خیلی اذیتم کردن خیلیییی
با نگاهشون با رفتارشون با کنایه هاشون با پشت سر حرف زدناشون همیشه هم سکوت کردم و فاصله گرفتم
اما فکر کاراشون راحتم نمیذاره حس میکنم خورد شدم تحقیر شدم شکستم دوست دارم انتقام بگیرم اما نمیخوام و نمیتونم
چه جوری آروم بگیرم چه جوری بیخیال شم عقده ای شدم
یاد رفتارشون که میفتم واقعا اذیت میشم مریض میشم همش فکرم درگیره فکری شدم ، از هیچی لذت نمیبرم همش فکر میکنم پیشم هستن و نگام میکنن ،میخوان بهم ایراد بگیرن ، همش صداشون تو گوشمه که دارن باهام دعوا میکنن و من جوابشونو میدم ،بریدمممممممم 😭😭😭😭😭😭😭