یادروز زایمانم میفتم خندم میگیره😆

ممنون که تجربیاتتونو در اختیار مون قرار دادید

حتما یادم میمونه اگه باردار شدم حواسمون باشه

البته شوهر من خودش حسابرسه کارمند داراییه

کلا حواسش جمه الانم که تواقدامیم هرجا میریم دکتر و سونو وازمایش به شدت رو اینچیزا حساسه

حتا وقتی دکتری میگع نقد حساب کن کارتشو نشون میده تهدید میکنه اگه ازاین بازیا بکنین گزارش میدم😁

یه چندبارم ترسیدن دفعات بعد دیدیم مث ادم رو میز کارتخوان گذاشتن

هرچند واسه ازمایشای الکی و این بازیای دکترا زیاد نمیشه کاری کرد چون سردرنمیاریم وبه قول شما ادم میترسه خطری باشه

فقط اونا که بهت گفتم حتما رعایت کن مایعات فراوان هایپم دوتا کافیه زود اثر مواد بی حسی یا بیهوشی رو از بین میبره بهتر از قهوه و نسکافه و چایی هست،🥰🥰🥰🥰

سال ۹۴ سر پسر اولم همه تو یه سالن بودیم فقط پرده بینمون بود که کنار بودن و همدیگه رو میدیدیم سال ۹۵ بیمارستان رو بازسازی کردن و اتاقا جداس بیمارستان دولتی و البته اونموقع درد نکیذاره به چیز دیگه فک کنی من نه جیغ میزدم هم خجالت میکشیدم کسی ببینتم وای اونموقع دست خودم نبود 

یه فیلم میدیدم خانومه تو وان اب در حال رقص کمر با اهنگ.داشت زایمان میکرد خانوادشم دورش مرد و زن میزدن و میرقصیدن و مشروب می خوردن خیلی جالب بود مال کالیفرنیا بود

اره برای ازمایشات و سونو تنها راه چاره اینه با یکی دوجا چک کنین

من صارم پرونده مو بردم ماماها و دکترش میخندیدن میگفتن اخه واسه چی از هفته۲۶ الکی از جنین نوارقلب میگرفته هی. هر دفعه هر ۶۰۰ تومن هزینه ش میشد. پرونده مو بردم اونجا حتی نگاه نکردن به اونا گفتن اصلا ارزشی نداره. دکتره الکی میفرستاده که جو بده که شما زایمان خطرناکی داری تا درنهایت بگه من خیلی زحمت کشیدم انقد تومن بهم بدین. که دقیقا هم همین شد برگشت گفت من انقد برات زحمت کشیدم که شوهرت باید میلیون میلیون بمن پول بده جلو مامانمم گفت همینو. 

منو دردم هی میگرفت ول میکرد وقتی ول میکرد من همچنان جییییغ فک میکردم هنوز درددارم دکترم گفت چراجیغ میزنی توکه درد نداری باخودم فک کردم راست میگه 🙄🙄🙄 خیلی استرس داشتم18سالم بود خیلیم استرس داشتم ولی خداروشکر زایمان راحتی داشتم یادش بخیر 

خداروشكرانگار زايمان راحتي داشتي 😉

ولي خيلي خنديدم😂😂😂

پرستار يهوويي اومده گفته اين زايمان كرد😂😂😂😂

هردو پسرم را بیمارستان خصوصی وسز بودم اخلاقم کمی تند است برای هردو زایمان وقتی در حال به هوش آمدن بودم شوهرم را فحش می دادم اولین زایمان توی اتاقم احساس کردم چند نفر روم افتادن وشکمم را فشار می دن هرچی ناله و التماس می کردم که دردم میاد محل نداشتن منم عصبانی شدم و نمیدونم چکار کردم که وقتی شوهرم اومد گفت مژی چکار کرده بودی چند نفر یکی سرش گرفته بود یکی چشمش یکی دستش به ات فحش می دادن بعد پرستار یک برگه آورد که امضا کنید اگه به خونریزی افتاد با خودتونه .دوشب هم که بیمارستان بودم اجازه ندادم غیر شوهرم همراه کسی بمونه تا بفهمه چقدر سزارین سخته .جالب اینکه سال بعد پسر دومم را همونجا بودم نمیدونم چه جوری یادشون بود که قبل آوردنم به اتاقم امضا را از شوهرم گرفته بودن دیگه سروقتم نیومدن .البته این ریسک بود برای بقیه توصیه نمی کنم من چون دوبار تو خونه سقط داشتم می دونستم خونریزی نمی کنم وچون چاق هم بودم داشتن شکم بزرگ اذیتم نمیکرد.یک توصیه برای سرفه های بعد سز یک متکا جلوی بخیه ها فشار بدین وهمچنین شوهر یا همراتون گودی تو گلوتون را ماساژ بده.من هردو زایمانم عالی بود دوست داشتم سومی را هم بیارم ولی سنم بالا بود حیف.

وا چه اغراقی...پسرداییم دهنش کجه و هر دکتری بردن گفته بخاطر زایمانش بوده که بچه چنددیقه اون حالتی مونده و نمیشه الان کاری کرد

همسایه مادربزرگم ۱۸سال پیش تو روستا دردزایمان میگیرتش شوهرش میبره ایستگاه سوار ماشین کنه ببره بیمارستان خانمه همونجا حس میکنه بچه داره میاد در خونه یکی که نزدیک ایستگاه زندگی میکرده باز بوده شوهرش اینو میبره داخل حیاط اون خونه تامیره صابخونه رو خبر کنه خانمش همونجا پشت در تو حیاط میزایه😁😁

الانم بعد اینهمه سال اهالی روستا به بچه میگن ابوالفضل قاپو(قاپو ترکی دروازه )

ااجازه استارتر خانما خوشحال میشم به کانالم توایتا سربزنید پوشاک دارمasalbanoo91@

وای من یکشنبه زایمان دارم و یه عالمه استرس

موقع زابمان یا نزدیک زایمانش بوده‌... چون شکم منقبض میشده برای بدنیا اومدن بچه‌.. یا شابد آمپول فشار زدن بهش‌... که این زور زده اختیارش دست خودش نبوده مدفوع کرده🙂