2777
2789
عنوان

یادروز زایمانم میفتم خندم میگیره😆

| مشاهده متن کامل بحث + 121255 بازدید | 1273 پست
بالاسرم بودن،ولی ازبس جیغ ودادمیکردم مثل چوپان دروغگو شدم لحظه زایمانم فک میکردن بازم دارم الکی میگم ...

😁😁 ولی بازم باید میومدن بالا سرت چون ادم موقع دردا خودشو نمیتونه کنترل کنه جیغ میزنه حالا باز خدا رو شکر بچه ت نیوفتاده از رو تخت

اپلیکیشن milli رو نصب کنید و طلا پس انداز کنید بیزحمت کد معرف(milli-vbpip) منم بزنین توضیحات بیشتر برید تاپیکم ، معرفە منو بزنید 5 سوت بە شما هدیە میدە 5 سوت بە من

حتی وقتی بردنم تو بخش بازم اتاقم یه دونه تخت داشت بازم تنها بودم اصلا پرستار و ماماها یه لحظه م تنها ...

به منم خیلی رسیدن اما یه شب بستری بودم بعد زایمان اوردنم تو بخش دیگه سه نفر بودیم فرداش مرخص شدیم...

ولی دخترم دوهفته همونجا تو دستگاه بود بخش کودکانش دیگه عااااالی میرسیدن بهشون اصلا غیر از مادر بچه کسیو راه نمیدادن فقط پدر بچه یکساعت وقت ملاقات

همینجوریش یه شهر بام بَده..تو سمت من باش عذابم نده💔🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶🎶      یکروز بالاخره آخرین کسی که تو رو میشناسه میمیره! و خاطرت برای همیشه فراموش میشه....! پس از زندگیت لذت ببر❣️

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



😁😁 ولی بازم باید میومدن بالا سرت چون ادم موقع دردا خودشو نمیتونه کنترل کنه جیغ میزنه حالا باز خدا ...

آره ممنون عزیزم،تاره قبل اینکه منو ببرن بخش یه گوشه روتخت گذاشته بودن منو یه لحظه ازتخت اومدم پایین خواستم برم دسشویی،باسر افتادم زمین بازشانس آوردم چیزیم نشدپرستارزهره ترک شدفک کردبچم ازدستم افتاده،😁

من زایمان  اولم دونفر تو یه اتاق بودیم ولی تخت زایمان طوری قرار داده بودن که من سیر زایمان اون ...

اینطوری هم ندوست😥

صدا همو ک میفهمیدین



دختر قشنگم، خوش اومدی به زندگیمون😍مامان فدای تک تک نفسات 🌹
چرا مدفوع کرده بود رو تخت⁦🤷🏼‍♀️⁩??? چرا نرفته بود دشوری


درد وحشتناک داشت،بهش فشار میمومد.نمیتونست تکون بخوره.😊

دنیا دارِ مکافاته!                                                        نی نی یارحذف تایپک۲
ن من تنها بودم تازه مادرشوهمم تااخرین لحظه پیشم‌بود شوهرمم‌میتونست باشه اما طاقت تداشت رفت

منم باید بپرسم ببینم روند زایمان تو بیمارستانا نزدیکمون چطوره

اگ اینطوری دسته‌جمعی بود میرم خصوصی

دختر قشنگم، خوش اومدی به زندگیمون😍مامان فدای تک تک نفسات 🌹

منم دو تا زایمان طبیعی داشتم با اینکه کیست تخمدان داشتم و دکترا راحت میگفتن سزارین ولی خودم طبیعی رو خواستم

خواستم تجربمو بگم   


زایمان اولم کیسه ابم پاره شد ،و متاسفانه هیچ کسی همراهم نبود جز برادر مجردم داشتم از خجالت آب میشدم و نهایتا همسایه ام اومد همراهم

اونجا اصلا دردی نداشتم حدود نیم ساعت بعد یه ذره درد شروع شد 

یکم شربت زعفرون و یکمی هم کشمش و گردو خوردم و سوره انشقاق میخوندم

بیمارستان دولتی (ایزدی قم) رفتم تو یه اتاق جدا بودم ماما و پرستار هم از اول تا ساعت یک و نیم ظهر که زایمان کردم بودن تو اتاق

هم صبحونه و هم ناهار آوردن ولی بخاطر درد هیچی نمیتونستم بخورم 

داد و فریاد هم نمیکردم ولی ناله داشتم و ضعف کرده بودم 

از اتاق های دیگه یه خانمی همش داد میزد و میگفت مُردم و .. ، منم ساعت ده بود هنوز دو سانت دهانه باز شده بود با اون همه درد ، دیگه ترسیدم و گفتم زایمان بی درد

دکترش اتفاقا آقا بود اومد تو ، من نمیدونستم لخت و پتی بودم ، امپول رو زد به نخاعم و رفت ، چند دقیقه ی خوب بود انگار خوابم برده بود 

وقتی بیدار شدم تحمل دردها که شدیدتر شد بودن رو نداشتم همش ناله میکردم میگفتم درد دارم از یه جاهایی جیغ میزدم 


پرستارها نمیزاشتن بشینم میگفتن دراز بکش و تکون نخور بخاطر اون دستگاه دردسنچ و ... شون و دسشویی هم خیلی کم اجازه دادن برم ، منم ناچارا چند باری ادرارم همونجا شد


چندبار اکسیژن دادن و دکتر صدا زدن و دکتر همش میگفت چرا این اینقدر بیحاله

بالاخره ساعت یک و نیم ظهر جمعه پسرم بدنیا اومد 


ووووای   چه لحظه قشنگی بود پسرم رو می دیدم شبیه خوابم بود فقط سبزه تر و مو داشت البته چند دقیقه که گذشت رنگ پوستش روشن شد

بچه رو پاک کردن و گذاشتن تو گهواره نزدیکم من فقط اونو نگاه میکردم و منتظر بودم بغلش کنم ، ماما هم داشت بخیه میزد اصلا دردی حس نمیکردم ولی خب آخرهاش که حدود یه ساعت طول کشید یکی دو تا بخیه اخر رو متوجه دردش شدم.


بعد زایمان بخاطر بخیه ها و بواسیر بزرگی که زده بود بیرون اذیت میشدم




دقیقا چقدم بدم میاد کم سنا تو سایتن چون واقعا خوب نیست یه سری چیزها رو بفهمن،هرچیزی سن خودش

واقعا همین طوره الان من دارم ۱۵ ساله میبینم تو سایت که اصلا خوب نیس . از یه طرف آدم دوست داره مشکلات زناشویی رو بگه از یه طرفم بچه اینجاست نمیشه

کاربر قدیمی ولی به دلایلی رفتم از سایت و بعد از دوسال برگشتم ❤️
زن دایی من رو تختی که میبردنش تو زایشگاه زایمان میکنه تو راه رو 😂😂😂😂 چقدر خوبه آدم‌خوش زا با ...

زن دایی من تو آسانسور 

داییمو و مادر بزرگم بچه رو نگه میدارن تا برسن به طبقه بخش زنان 😂

مادر بزرگم میگفت با چشمم میدیدم ولی باورم نمیشد . 

سعی کردند ما را دفن کنند ، غافل از آنکه ما بذر بودیم . 🌾🌾🌾مشکل مردم ما نفهمیدن نیست ترس از فهمیدنه . شک ندارم روزی میرسه که بی پروا حرف میزنیم و تعلیق نمیشیم . 
خانوما من همه چیم در راستای زایمان طبیعیه.  دیروز کلی دکترمو التماس کردم کردم که سزارینم کنه. ف ...

واسه من بادوتازایمان طبیعی اینطوری نبوده.فکرکنم بستگی به بدن هرفردداره

یادمه پنج ماه پیش که زایمان کردم، دقیقا رو تخت که دوتا پام بالا بود داشتم زور میزدم،یهو  از شدت درد خودمو کشیدم عقب که پاشم بگم من نمیتونم ببرینم سزارین که دادن زدن چه خبرته تکون نخور کلهی بچه بیرونه کجا میخوای بری !!!! تهشم داره میاد به دونه زور بزن تمومه...🤦🏻‍♀️ لحظه ی خوبی نبود برام ولی نمیدونم چرا اون لحظه به فکرم رسید که از جام تکون بخورم، اگه تکون نمیخوردم همون دوتا دونه بخیه قسمت ادرار رو هم بر نمیدانشتم....

بعدش بچه که به دنیا اومد داشتن میدوختنم همش یه چشمم به ساعت بود یه چشمم به پرستارایی که بچه رو تمیز میکردن بود هی میپرسیدم چند کیلوئه؟؟؟؟  اخه قبلش یه مدال طلا سفارش داده بودیم میخواستم اسم و تاریخ تولد و ساعت  و وزن موقع به دنیا اومدنش روش حک کنن. ماماهه هم هنگ بود چرا من هی ساعت و وزن رو میپرسم


  سلامتی اونی که تو دلمون درخشید  
دوستانی که طبیعی زایمان کردین واژنتون برگشت با حالت قبلی؟ من خیلی نگران این مضوعم

اره اگه تا ۴۲ روز رابطه نداشته باشی و دائما از بخیه ها مراقبت کنی و طرز راه رفتن و حرکاتت درست باشه ، کامل برمیگرده. واوایل بعد از ۴۲ روز هم مثل موقع اولین رابطه ممکنه تنگ باشه و احساس درد داشته باشی... من بخیه ی پرینه نداشتم فقط دوتا دونه اونم قسمت بالا نزدیک محل خروج ادرار که بخاطر جابجا شدنم موقع اومدن سربچه بود...اگه ماه اخر قبل زایمان بدنت و پرینه رو با روغن زیتون و... چند بار در روز ماساز بدی بخیه برنمیداریو زودتر از بقیه خوب میشی

  سلامتی اونی که تو دلمون درخشید  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز