یکی از اشناهامون شوهرش هنوز طلاقش نداده. رفته زن دوم گرفته و گذاشته تو خونش. و رابطش با زن جدید اینجور بود که چند سال دور از چشم زنش باهاش دوست بوده و خیانت می‌کرده.
زن قدیم با پسر و دخترش هست خونه پدر و مادرش.
زن جدید با دخترش خونه مرد رو صاحب شدن.
الان دختر مرده تعریف کرده بود. رفته خونشون جدیدا دیده اتاقشو دادن به دختر زن جدید و حتی دختره بهش گفته این وسایل همه مال منه به هیچ کدوم دست نزن.
فک کنین یه مرد زن و بچه های خودشو ول کرده . بعد از دختر یه زن دیگه حمایت می‌کنه
چه بی غیرت
بی غیرت و بی شرف و اشغال اینه
بقیه اداشو در میارن
لیاقت اون مرد پیپیه
چقد غم انگیز
فامیل ما هم تقریبا اینجوری بود . با این تفاوت که زن اول و بچه ها تو خونش بودن و زن دوم خودش و دختر زنش رفتن جای دیگه. زن اول بخاطر دختراش طلاق نگرفت ولی کلا قطع ارتباط کردن. الان بعد چند سال زندگی این دو خانواده رو که نگگاه میکنم میفهمم دست خداا صدا نداره. بچه های زن اول کاملا موفق شدن و درآمدهای خیلی خوب دارن و به مادرشون حسابی رسیدگی میکنن. اما خانواده دوم همیشه جر و بحث دارن.
بیشتر مردا اینجورین . و بچه هاشون درک نمیکنن . پس چرا میگن مادر ستون یه خانوادس وقتی نباشه کل اون خانواده بهم میریزه . متاسفانه کل خونه زندگی اون اقا دیگه مال اون زن و دخترشه . مگه بعد مرگش یه چندر غاز بندازن کف دست بچه های زن اولش
