2777
2789
عنوان

کانون چندقلوها

| مشاهده متن کامل بحث + 66281 بازدید | 171 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



سلام.... ممنون از دل داریت حنا جون... مامان محمدین عزیز تو هم نگران نباش من به شدت ادم کم طاقتی بودم... اما الان خیلی از قبل بهتر شدم... یعنی با 2 تا نی نی مجبوریم که این طور باشیم... من 3 روز گذشته خیلی سخت گذشت بهم... تب ویروسی گرفته بودن ... به شدت بد اخلاق بودن... همش میخواستن بغل باشن... تصور کن ارز 6 صبح تا 10 شب ...دیگه حالم از صدای گریه به هم می خورد.... خدا رو شکر امروز صبح خوووووب شدن... اما من دیگه مچ دستم از کار داره میافته... صبح وقتی از خواب بیدار شدن از تخت بیروان اوردمشون گذاشتمشون کنار هم همدیگرو بوسیدن... خستگیم در رفت....با تمام در دسرهاش این شیرینی ها رو هم داره...
سلام مامانهای گل. واقعا حق مادری 4 برابر مال ماست.من دوقلوهام آرمین و آرین هستن که 18 فروردین 2 ساله میشن. یک دختر گل هم دارم که 5 سالشه و فوق العاده آروم و گله. در عوض این دوتا پدرم را دراوردن. به خدا نمی دونم با خوابشون چکار کنم.اصلا ساعت خواب ندارن شبها تا ساعت 1 بیدارن و باید با گریه و به زور گذاشتشون توتختاشون تا نیم ساعت هم جیغ میکشن و بیتابی میکنن تا در نهایت بخوابن.من هم که شاغلم و صبح ساعت 6 به سختی و با سردرد بیدار میشم.نمی دونم چکار کنم؟؟؟؟؟ بعد از ظهرها هم خوب می خوابن.اگر هم نخوام نمی شه عادت کردند. کمک می خوام.داغون شدم. ارزوی خواب دارم. با این که 2 سالشونه ولی بازم یک وعده شیر در طول شب می خورن....
حنا جان از راهنمایی ات ممنون. پسرهام خیلی کمتر با هم دعوا می کنن. تا به طرف هم حمله می کنن می گم چه پسرهای خوبی می خان هم رو ببوسن. اونا هم سریع پشیمان می شن و همدیگر رو می بوسن. چند روزه یادشون دادم شکم هم رو قلقلک می دن و می خندن.
مامان محمدین یه دلداری بهت بدم. که بچه ها بزرگتر که می شن مشکلاتشون شکل دیگه ای پیدا می کنه ولی قابل حل و قابل کنترله .من که واقعا اوایل درمانده بودم. خودم خسته -بی روحیه و ... تا 6 ماه افسردگی داشتم ولی الان خوبم چون عاشقم .و اصلا دوست ندارم 6 ماه اول زندگیشون دوباره تکرار بشه.
به نظر من بجه ها بزرگ می شن مشکلات شکل دیگه ای پیدا می کنه ولی ما عاشق تر می شیم -تحمل سختی ها برامون آسون می شه . در واقع ما هم بزرگ می شیم و این نیز می گذرد.فقط باید خودمون به خودمون به خاطر کار دوبرابر پاداش بدیم. اون هم تربیت درست دسته گل هامونه.
لیلا جان میشه بگی وزن تولدشون چقدر بوده؟ شیر خودت رو می خورن یا شیر خشک؟ بجه های من وزنشون بیشتر بوده. ولی به وزن تولد هم بستگی داره به قول مامان محمدین باید تو منحی باشه و افت نداشته باشه.بچه ها باید 6 ماهگی دو برابر وزن تولدشون شده باشن .
سلام
من ماه سوم بارداری رفتم دکتر و بعدشم سونوگرافی
بهم گفت یه دونه بچه داری
هفته قبل یعنی ماه هفتم بارداری رفتم دکتر بهم گفت اضافه وزن داری
رفتم سونوگرافی واسه تعیین جنسیت بچم/با کمال تعجب فهمیدم دو قلو دارم؟
یکیشون مشخص شد پسره اون یکی هم احتمالا پسره
حالا به نظر شما من دکترمو عوض کنم؟
آخه اوون چطور 6 ماه نفهمید من دو قلو حامله ام
تازه بهم گفت زیادی چاق شدی؟
بعدشم اگه میشه چند تا اسم خوشگل واسه من انتخاب کنین؟
مثلا پسر : آریا و آرین / پوریا و پویا..
پسر و دختر نمیدونم؟
کمکم کنید تا اسمای خوشگل انتخاب کنم
ممنون
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز