2777
2789
عنوان

خاطرات شب خاستگاری، نامزدی، عقد و عروسی😂😂

| مشاهده متن کامل بحث + 7050 بازدید | 81 پست

چندسال دوست بودیم و در این چندسال ۲ بار امده بود خواستگاری بعد بابام گفت طبق آداب باید بگیم برید اگر حرفی دارید بهم بزنید ولی شما دیگه حرف نزده‌ای باقی نذاشتید داداشم هم از اون‌طرف گفت نه حرف نزده‌ای و نه کار نکرده‌ای و نه‌راه نرفته‌ای


فقط 18 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

.

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



😂😂😂👋همتون باحالین

خلاصه ک چشام دنیاییه                                                                 توجه توجه عشقم تتلیتی اعظم قبلییی برگشتههههههه خاسسستم یاداوریییی کنمممممم✌✌✌😌😌😌😌😌                                                               
چندسال دوست بودیم و در این چندسال ۲ بار امده بود خواستگاری بعد بابام گفت طبق آداب باید بگیم برید اگر ...

یا خدا😂

شوهرم یک عدد آقای طلبه ی جیگر و عشقه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥      خیلی عاشقشم مهربونترین ادم دنیاست🌹

یه خاطره ی دیگه من کلن خدایه سوتی ام 😁

ما خونمون دوطبقه اس بعد با نامزدم رفتیم طبقه پایین حرف زدیم بعدش از پله ها میومدیم بالا که نامزدم از قصد پاشو گذاشت رو چادرم قشنگ چادرو روسری رفتن به کنار هیچ خودمم دوسه تا پله رفتم پایین 😤😤🤪🤪

یه خاطره ی دیگه من کلن خدایه سوتی ام 😁 ما خونمون دوطبقه اس بعد با نامزدم رفتیم طبقه پایین حرف زدیم ...

اوه مای گاد😂😂😂

من و شوهرم به زور رفتیم تو اتاق (شوهرم رو محرم نامحرم به شدت حساسه)  بعد خواستم درو ببندم گفت:  درو بسته نکن😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 

شوهرم یک عدد آقای طلبه ی جیگر و عشقه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥      خیلی عاشقشم مهربونترین ادم دنیاست🌹
اوه مای گاد😂😂😂 من و شوهرم به زور رفتیم تو اتاق (شوهرم رو محرم نامحرم به شدت حساسه)  بعد خوا ...

نه بابا من از توهم بدترم خواهرشوهرم باهامون اومد فقط تو راهرو وایساد تا ما بحرفیم زمستونم بود سگ لرزه میزد 🥶🤣

نه بابا من از توهم بدترم خواهرشوهرم باهامون اومد فقط تو راهرو وایساد تا ما بحرفیم زمستونم بود سگ لرز ...

اینقدر اون رو شوهرم هول بود که اون پیرهن چایی ایش رو روی بند جا گذاشت داشت با همین تیشرت میرفت😂

شوهرم یک عدد آقای طلبه ی جیگر و عشقه♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥      خیلی عاشقشم مهربونترین ادم دنیاست🌹
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز