خانما لطفا خوب بخونید حرفامو...اول یه توضیحی بدم که شوهرم و پدرش با هم کار میکنند..یعنی شوهرمم واقعا زحمت میکشه صبح میره تا شب ساعت هفت میاد خونه..مغازه دارند..
بعد حالا برادرشوهرم اینجا کنکور تجربی دوباری داده ولی از کنکور ایران پزشکی قبول نمیشه..حالا میخاد بره ترکیه اونجا پزشکی بخونه..
ماه بعد قراره بره ازمون بده اونجا..شوهرم دیروز میگفت اینا رو بمن..همه چیو از من مخفی میکنند.
شوهرم گفت میخاد بره ترکیه ازمونشو بده.منم میرم باهاش چون پدرم نمیزاره اینو تنها بره برا ازمون.
خلاصه من ناراحتم..من تا حالا با شوهرم جایی نرفتم..همیشه ارزومه برم کیش ..حالا کیش توی ایرانه دیگه.
حالا اقا میخاد تنها با برادرش بره..بنظرتون من بیخودی حساسم؟یا چیکار کنم..