2777
2789
عنوان

ب من حق می‌دین یاهمسرم

| مشاهده متن کامل بحث + 954 بازدید | 70 پست
شوهرم بعد اینکه خونمو خواهرش توشیشه کرد براش کادو تولد گرفت رفت خونش گفتم نمیام گفت من تنها میرم&nbs ...

عزیز دلم این که خواهرش براش عزیزه حقیقته. چه با تو بد بلشه چه نباشه. فرض کن برادر یا خواهرت با شوهرت بد باشن اما براتو عزیزن خانواده ات نمیتونی بذاریشون کنار. این توقع رو هیچ کدوم از طرفین نباید داشته باشیم که چون یکی از اعضای خانواده اش با ما بده شوهرمون یا زن با اون هم بد بشه بخاطر ما. چون شدنی نیست . از یه گوشت و خون  هستند. 

اما عزیزم میسه با سیاست های زنانه کاری کرد مرد رو جذب خودمون کنیم. و کاری کنیم طرفدار ما باشه. اما این طرفدار بودن بمعنی ترک خانواده اش نیست. 

درکت میکنم آزرده خاطری و ناراحتی اما عزیزم ناراحتی هیچ فایده ای نداره باید دست بکار بشی و شوهرتو جذب خودت بکنی. 

غربت کسی نباش که تو را وطن دیده است ....

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



یه روز سرش به سنگ میخوره که دیگه دیره

گلومون مونده زیر چاقوی کند روزگار....نه میبره نه ول میکنه!!!!! بیشعوری اگه درد داشت بازم یه عده ای مسکن میخوردن به کارشون ادامه میدادن......... هر چی رو که گفتیم خدا نصیب نکنه فول اچ دی نظاره گرش بودیم!!!
هیچکس کارینمیکنه توخونشون شوهرمو خر گیر اوردن ولی بهش میگم میگ ربطی ندارد بهت دلم میخواد خر بشم براش ...

اشکال کارت همینه هی میخوای بهش ثابت کنی خانوادش خرسوارن اینم خره خوب معلومه جبهه میگیره اگر هم خره توسوار شو نه اینکه هی به روش بیاری 

بلد نیستی چطوری جمعش کنی 

باید وانمود کنی تو جبهه اونی نه مقابلش 

بعدم وقتی داداشش معتاده باباشم بی عزضه و بی پوله اینکه نمیتونه خواهرمادرشو ول کنه 

بزرگترین دشمن هرکس خودشه

خب این شوهرت دوست نداره که،چرا موندی پیشش،بااین رفتار بی ادبانش چراخودتو بی ارزش میکنی؟اگه مال داره ازش یجوری بگیر یاخونه و ب اسمت بزن بعد برو طلاق بگیر واست ارزش قائل نیست موندی پیشش؟متاسفم

عزیز دلم این که خواهرش براش عزیزه حقیقته. چه با تو بد بلشه چه نباشه. فرض کن برادر یا خواهرت با شوهرت ...

خیلی زرنگه شیطونو درس میده تا بحودم برسم و...

متوجه میشه نقشس 

میگ کور خوندی ومیخنده میگ من بازیچه دست شماها نمیشم 

رفت وامدتو محدود کن بزار شوهرت بره تو نرو به خودت میرسی اصلا راجب خانوادش حرف نزن ن خوبشونو بگو ن بدشونو بگو میگی واست کم نمیزاره پس اصلا نبینشون ماهی یک بار با همسرت ن تنها ی دو ساعت برو دیدنشونو بیا شش ماه یبارم دعوتشون کن در همین حد رفت وامد کن 

از امروز بو خودت عهد کن تا دو ماه اصلا راجبشون با شوهرت حرف نزنی گله نکنی اصلا اسمشونو نیاری پیش شوهرت ببین نتیجه رو خودت

رفت وامدتو محدود کن بزار شوهرت بره تو نرو به خودت میرسی اصلا راجب خانوادش حرف نزن ن خوبشونو بگو ن بد ...

اتفاقا مادرش میگ ک مهم پسرامن ک میان 

هرروز می‌ره سرمیزنه

برم یانه اهمیتی نداره

خیلی زرنگه شیطونو درس میده تا بحودم برسم و... متوجه میشه نقشس  میگ کور خوندی ومیخنده میگ من ب ...

با یه دفعه نمیشه. باید هر روز و همیشه خود دار و خوش برخورد باشی و زمان زیادی میبره که باورت کنه .چون تا الان خرابش کردی. اگر دوسش داری بمون و با سیاست و خوش اخلاقی زندگیش بشو اگر هم دوسش نداری که دلیلی برای موندن نبست. 

غربت کسی نباش که تو را وطن دیده است ....
اتفاقا مادرش میگ ک مهم پسرامن ک میان  هرروز می‌ره سرمیزنه برم یانه اهمیتی نداره


بره ،تو جایگاهت مشخصه ،از بس حساسیت به خرج دادی این حرفا رو میگن

چند سالته میگن باید به بلوغ عقلی برسی و ازدواج کنی همینه

عزیزم همسرت بهت میرسه یا نه؟

خونت جداست؟

شما ی دو ماه اصلا راجب خانوادش چیزی نگو اگه تو این دو ماه اینده مناسبتی هست ک بزار تو مناسبتا مثلا روز مادر با همسرت برو ولی اگه مناسبتی نیست ماهی یبار با همسرت برو دیدنشون اونجا هر اتفاقی افتاد تحمل کن حرفی یا عکس العملی نشون نده شوهرت خودش میبینه دیگه لازم نیست تو راجبش حرف بزنی هیچ حرفی راجب خانواده همسرت چ خوب چ بد نزن، 

.عزیزم اگه همین روالی رو ک داری پیش بری زندگیت داغون میشه و از شوهرت دور میشی.

پس یعنی راحت اشتباست باید تعقییر بدی نگفتم تسلیم شو گفتم رفتارتو عوض کن

بره ،تو جایگاهت مشخصه ،از بس حساسیت به خرج دادی این حرفا رو میگن چند سالته میگن باید به بلوغ عقلی ب ...

عزیزم من ۲۵سالمه نمدونم بقول شما ب بلوغ ...رسیدم یانه فقط میدونم خسته ام 

روز و شب ندارم همشششششششش باید بره سرویس بده 

نمتونم فیلم بازی کنم ک خوشحالم باید روراست باشم لاااقل باخودم 

عزیزم من ۲۵سالمه نمدونم بقول شما ب بلوغ ...رسیدم یانه فقط میدونم خسته ام  روز و شب ندارم همششش ...

ببین نگفتم خوشحال باش نگفتم فیلم بازی کن این عکس العمل تو جواب نمیده باید عوضش کنی

عزيزم.... حق با شماست ولي انقدر گفتيد ك همسرتونو خسته كرديد و خودتونو پيشش بي‌ارزش

واسه خودتون پس‌انداز داشته باشيد حالا كه همسرتون خرج زندگي پدرشونو ميدن (حتي شده مبلغ ناچيز،‌مهم نيست. مهم هدفيه كه داريد)

بعد ديگه حساسيت نشون نديد. خودتونو وفق بديد چاره اي نيست. گاهي بايد خود طرف متوجه وضعيت نابهنجار بشه (سرش به سنگ بخوره). پس شما كاري نكنيد كه از چشم همسرتون بيفتيد.

جلوي خونواده‌ش حساسيت و نقطه ضعفتونو نشون نديد جانم.... بدترين كاريه كه ميكنيد. خواهرشوهرتونم دست ميزاره رو حساسيت‌هاي شما و بيشتر شما رو آزار ميده

بحث‌هاي خودتونو خونواده شوهرتونو پيش شوهرتون بازگو نكنيد. حداقل آرامش خونه خودتونو بهم نزنيد. زرنگ باشيد و در لحظه جواب دندون شكن بديد البته دارم ميگم زرنگ (يعني طوريكه نه سيخ بسوزه نه كباب).... اگر هم نتونستيد جواب بديد ديگه خودخوري نكنيد... 

براي اتفاق تلخي كه گذشته،‌ ارزش قائل نشيد. درس بگيريد ازش اما مرور نكنيد.

عمرمون كوتاه‌تر از اين چيزاست. براي خودتون ارزش قائل باشيد و بخودتون و آرامش زندگيتون اهميت بديد


2810
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز