بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من تا اونجا دیدم که اندر رفت اتاق کایا و اون زنه رو دید و جلو اسانسور کایا رو دید باقیش چی شد ...
هیچی حرف نزدن باهم.کایا رفت داخل اتاق دختره لباس پوشیده بود گفت اومدم اتاق رو نظافت کنم. بعدش یهو رفت صحته داخل دادگاه که جداشدن. بعدشم شاهیکا یه جشن گرفت خونشون که مثلا حال و هوای داداشش عوض شه ولی قصدش این بود به اندر بفهمونه داداشم از رفتنت جشن گرفته