یاشیت جون من نظر شخصی خودمو گفتم،خیلیها چند فرزندی رو دوست دارن به هر دلیلی که به خودشون مربوط میشه،و عده ای هم تک فرزندی رو دوست دارن که اونم به دلایلی هست که برای خودشون مهمه،در هر صورت نظر هر کس واسه خودش محترمه
دقیقا عزیزم... کاملا شخصیه اما چه خوب میشه که تو تمام تصمیمات زندگیمون سعی کنیم به تمام جوانب خوب فکر کنیم و فقط علاقه ی شخصی رو مد نظر قرار ندیم.
من یه پسر 20 ماهه دارم... وقتی خوابه نگاش میکنم و به این فکر میکنم که ای کاش میتونستم حتی شده یکبار جلوی تمام اتفاقات نه چندان خوشایندی که قراره براش بیافته بایستم... از خدا میخوام که همیشه شاد و سلامت و موفق باشه...
اما ایا میشه؟!!
دعوت کودکی به این دنیا خیلی پر مسئولیته... خیلی زیاددددددددد
من یه پسر 20 ماهه دارم... وقتی خوابه نگاش میکنم و به این فکر میکنم که ای کاش میتونستم حتی شده یکبار جلوی تمام اتفاقات نه چندان خوشایندی که قراره براش بیافته بایستم... از خدا میخوام که همیشه شاد و سلامت و موفق باشه...
اما ایا میشه؟!!
دعوت کودکی به این دنیا خیلی پر مسئولیته... خیلی زیاددددددددد
واقعاً خیلی سخته امیدوارم هیچ کدوممون تصمیم اشتباه نگیریم .
بچه هامون همیشه شاد و سلامت باشن .
در ضمن من با این جمله که میگن ما بچه دوم را به خاطر بچه اول آوردیم مخالفم به نظر من به خاطر دل خودمون میاریم چون تنهایی بچه را با کلاس و مهد و .. میشه پر کرد
من خودم الان هفته ای دو روز پسرم را کلاسهای بادبادک میبرم
خانه بازی میبرم و خیلی جاهای دیگه
بچه هامون همیشه شاد و سلامت باشن .
در ضمن من با این جمله که میگن ما بچه دوم را به خاطر بچه اول آوردیم مخالفم به نظر من به خاطر دل خودمون میاریم چون تنهایی بچه را با کلاس و مهد و .. میشه پر کرد
من خودم الان هفته ای دو روز پسرم را کلاسهای بادبادک میبرم
خانه بازی میبرم و خیلی جاهای دیگه
یاشیتا جان انشالله که خدا پسر خوشگلتو برات نگهداره و هیچ اتفاق ناخوشایندی نبینی و همیشه شاهد پیروزی و موفقیتش باشی.
مرسی مامان آرمین عزیز
امیدوارم پسر شما هم همیشه در سلامتی و شادی باشه... برای همه ی بچه های گل دنیا این ارزو رو دارم...
خیلی کار خوبی میکنی که برای پسرت وقت میزاری و برنامه های متنوع میچینی.
منم این حرفی رو که میگن بچه ی دوم بخاطر بچه ی اوله رو ابدا ، اصلا ، هیچ جوره قبول ندارم
امیدوارم پسر شما هم همیشه در سلامتی و شادی باشه... برای همه ی بچه های گل دنیا این ارزو رو دارم...
خیلی کار خوبی میکنی که برای پسرت وقت میزاری و برنامه های متنوع میچینی.
منم این حرفی رو که میگن بچه ی دوم بخاطر بچه ی اوله رو ابدا ، اصلا ، هیچ جوره قبول ندارم
ممنون عزیزم
بله خانمی یک پسردارم که تقریباً همسن پسره شماست 21 ماهشه اسفند 2 ساله میشه .
بله خانمی یک پسردارم که تقریباً همسن پسره شماست 21 ماهشه اسفند 2 ساله میشه .
bade kheili bad /maha ke koli daio amo oo khale darim tanhaim va gahi afsorde o naomid ,akhe in 1 nafar bichare to in donya tanha mikhad chi kar koneh/madar pedar ke hamishe nistan/taze omre tolani ham ke dashte bashan baz niaz be hamsen daran /ke khoob khish az gharibe mosalaman dar jameye emroozi behtar hast./
دنا جان مگه ما هنوز قبیله ای زندگی میکنیم؟
یه روانشناس تو یه برنامه ی تلوزیونی صحبت میکرد و میگفت دنیای امروز دنیای دوستیابی است و روابط فامیلی خیلی کمرنگ شده و...
اگه شما 3 تا بچه داشته باشی چقدر میتونی اطمینان بدی که این سه تا در اینده با هم در رفت و امد خواهند بود، همسراشون هیچ مشکلی ایجاد نمیکنن، همیشه به هم نزدیک و با هم خوبند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چقدر داریم خواهر برادرهایی که از سن پایین از هم جدا بودن یکی ایران بوده یکی خارج یا...
چقدر میبینیم خواهر و برادرهایی که تو سن بالا با هم بد میشن حالا یا بخاطر همسراشون یا حسادت یا چشم رو هم چشمی یا اختلاف....
یه روانشناس تو یه برنامه ی تلوزیونی صحبت میکرد و میگفت دنیای امروز دنیای دوستیابی است و روابط فامیلی خیلی کمرنگ شده و...
اگه شما 3 تا بچه داشته باشی چقدر میتونی اطمینان بدی که این سه تا در اینده با هم در رفت و امد خواهند بود، همسراشون هیچ مشکلی ایجاد نمیکنن، همیشه به هم نزدیک و با هم خوبند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چقدر داریم خواهر برادرهایی که از سن پایین از هم جدا بودن یکی ایران بوده یکی خارج یا...
چقدر میبینیم خواهر و برادرهایی که تو سن بالا با هم بد میشن حالا یا بخاطر همسراشون یا حسادت یا چشم رو هم چشمی یا اختلاف....
چه جالب مامان ارمین جان...
پسر من هم 4 اسفند 2 ساله میشه
پسر من هم 4 اسفند 2 ساله میشه
و اینکه تنهایی با تعداد خاله و دایی و عمو و خواهر برادر پر نمیشه... ادمی که معاشرت یاد بگیره هیچ وقت تنها نیست
doste aziz ghabilei zendegi nemikonim amma irani hastim va avatefemon nesbat be khanevadehamon besyar ziad hast/shoma to in donye dar andasht chand ta dost didid ke bi hesab ketab va az alagheo ba ham ertebat bargharar konan/amma dar ravabete khanevadegi in mohem porrangtar hast
agar khahar ya baradari onbare donya ham darim hafteii chand bar bahash chat mikonim telefoni harf mizanim behesh delgarmim
in delgarmio hich gharibei mesle khish nemitone dar vojode kasi ijad koneh
in delgarmio hich gharibei mesle khish nemitone dar vojode kasi ijad koneh
بستگی به خیلی از شرایط داره.
خیلی به ندرت پیش میاد الان کسی بدون برنانه ریزی و در نظر گرفتن جوانب بچه اولش را بیاره.چه برسه به بچه دوم!
.من خودم تک فرزندی راهیچ وقت دوست نداشتم.اما... گاهی وقتی عمیق و واقعی فکر میکنم میبینم که بهتره به همین تک فرزند م برسم و بس...
گرچه دوست دارم. اما خیلی چیزها باید ایده آل بشه و باشهکه آدمبه فکر بچه دوم بیفته
ضمن اینکه بیشترین فشار و استرس ناشی از بچه دارشدن(مخصوصا دومی همراه با اولی) بر روی مادر وارد میشه.
هر بچه از زمان حاملگی تا وقتی که دیگه از آب وگل دریاد یه پروسه 4 ساله از زندگی مادر را به خودش مختص میکنه.
خیلی به ندرت پیش میاد الان کسی بدون برنانه ریزی و در نظر گرفتن جوانب بچه اولش را بیاره.چه برسه به بچه دوم!
.من خودم تک فرزندی راهیچ وقت دوست نداشتم.اما... گاهی وقتی عمیق و واقعی فکر میکنم میبینم که بهتره به همین تک فرزند م برسم و بس...
گرچه دوست دارم. اما خیلی چیزها باید ایده آل بشه و باشهکه آدمبه فکر بچه دوم بیفته
ضمن اینکه بیشترین فشار و استرس ناشی از بچه دارشدن(مخصوصا دومی همراه با اولی) بر روی مادر وارد میشه.
هر بچه از زمان حاملگی تا وقتی که دیگه از آب وگل دریاد یه پروسه 4 ساله از زندگی مادر را به خودش مختص میکنه.
va amma dar morede in ke khaharha ya baradarha hamsarashon nagzaran ravabet hasaneh bemone/
kesi ke moasherat balad bashe bayad bedone har kas harim khodesh ra dar ravabet dare/agar ham ke in mohem ra nadone moasherat balad nist che dar ertebat ba khanevadeh che dar ertebat ba dost/
.
yashita jan :sare akhar nazare shoma ham baraye man mohtaaaaaram hast/amma man nazaram ba shoma fargh mikone kamelaaaaaaan.
kesi ke moasherat balad bashe bayad bedone har kas harim khodesh ra dar ravabet dare/agar ham ke in mohem ra nadone moasherat balad nist che dar ertebat ba khanevadeh che dar ertebat ba dost/
.
yashita jan :sare akhar nazare shoma ham baraye man mohtaaaaaram hast/amma man nazaram ba shoma fargh mikone kamelaaaaaaan.
اوایل ازدواجم دوست داشتم 3 تا بچه داشته باشم. 2 تا دختر و یک پسر، اسماشون رو هم انتخاب کرده بودم و بعضی وقتا توی رویاهام باهاشون حرف می زدم و درد دل می کردم!!
بعد از اینکه اولین بچه رو آوردم انقدر دوران بارداری بهم سخت گذشت و بچه داری بهم فشار آورد که با خودم گفتم دیوونه ام اگه یکبار دیگه همچین کاری بکنم...
کلی هم مقاله خوندم و با همسرم صحبت کردم و به این نتیجه رسیدیم که تک فرزندی مشکل خاصی نداره و اینجوری برای همه مون بهتره.
تا اینکه یک شب اتفاقی افتاد.
ساعت 9 شب بود و تلوزیون داشت یک برنامه جالب می داد و من و همسرم شیش دونگ حواسمون به تلوزیون بود و داشتیم کلی کیف می کردیم.
یه دفعه چشمم به دخترم افتاد که تک و تنها گوشه اتاق نشسته بود و آروم داشت با انگشتای دستش بازی می کرد، مشخص بود که حوصلش خیلی سر رفته.
یه دفعه انقدر دلم براش سوخت که اشکم جاری شد. رفتم بغلش کردم و آوردم پیش خودم...
از اون شب این فکر به دلم افتاد که این بچه خیلی تنهاست.
باباش که از صبح تا شب سر کاره،
من هم که هزار تا کار دارم و خیلی زور بزنم بتونم روزی یکی دو ساعت باهاش بازی کنم.
تازه بخوام هم نمی تونم همبازی خوبی براش باشم، دیگه از سن و سال و روحیه من گذشته که دنبال سر بچه دور خونه بدو بدو کنم و سر به سرش بزارم.
شهری هم که ما زندگی می کنیم از خانواده هامون دور هستیم و فامیل و آشنایی دور و برمون نیست که بتونیم رفت و آمدی باهاشون بکنیم.
ولی اگه یک بچه دیگه هم داشتم دوتایی با هم سرگرم می شدن و این طفلی دیگه مجبور نبود از زور تنهایی با انگشتای دستش بازی کنه.
این بود که تصمیم گرفتم با وجود همه سختی ها و مشکلاتش برای بچه دوم اقدام کنم تا این دوتا با هم بزرگ بشن و همیشه یار و غمخوار هم بمونن.
می دونم که اینجوری شاید مجبور بشم دو سال دیگه هم خونه نشین باشم و خیلی بهم فشار میاد ولی تمام تلاشم رو می کنم که از عهدش بر بیام و دلیل این سختی ها انقدر برام ارزشمند هست که حاضرم بخاطرش همه چیز رو به جون بخرم. تا خدا چی بخواد...
از ته دلم آرزو می کنم که خدا به همه زن و شوهرهایی که منتظر بچه هستن یک نینی ناز و سالم بده و اونایی هم که دیگه نمی خوان بچه دار بشن همون یه دونه رو براشون نگه داره....
بعد از اینکه اولین بچه رو آوردم انقدر دوران بارداری بهم سخت گذشت و بچه داری بهم فشار آورد که با خودم گفتم دیوونه ام اگه یکبار دیگه همچین کاری بکنم...
کلی هم مقاله خوندم و با همسرم صحبت کردم و به این نتیجه رسیدیم که تک فرزندی مشکل خاصی نداره و اینجوری برای همه مون بهتره.
تا اینکه یک شب اتفاقی افتاد.
ساعت 9 شب بود و تلوزیون داشت یک برنامه جالب می داد و من و همسرم شیش دونگ حواسمون به تلوزیون بود و داشتیم کلی کیف می کردیم.
یه دفعه چشمم به دخترم افتاد که تک و تنها گوشه اتاق نشسته بود و آروم داشت با انگشتای دستش بازی می کرد، مشخص بود که حوصلش خیلی سر رفته.
یه دفعه انقدر دلم براش سوخت که اشکم جاری شد. رفتم بغلش کردم و آوردم پیش خودم...
از اون شب این فکر به دلم افتاد که این بچه خیلی تنهاست.
باباش که از صبح تا شب سر کاره،
من هم که هزار تا کار دارم و خیلی زور بزنم بتونم روزی یکی دو ساعت باهاش بازی کنم.
تازه بخوام هم نمی تونم همبازی خوبی براش باشم، دیگه از سن و سال و روحیه من گذشته که دنبال سر بچه دور خونه بدو بدو کنم و سر به سرش بزارم.
شهری هم که ما زندگی می کنیم از خانواده هامون دور هستیم و فامیل و آشنایی دور و برمون نیست که بتونیم رفت و آمدی باهاشون بکنیم.
ولی اگه یک بچه دیگه هم داشتم دوتایی با هم سرگرم می شدن و این طفلی دیگه مجبور نبود از زور تنهایی با انگشتای دستش بازی کنه.
این بود که تصمیم گرفتم با وجود همه سختی ها و مشکلاتش برای بچه دوم اقدام کنم تا این دوتا با هم بزرگ بشن و همیشه یار و غمخوار هم بمونن.
می دونم که اینجوری شاید مجبور بشم دو سال دیگه هم خونه نشین باشم و خیلی بهم فشار میاد ولی تمام تلاشم رو می کنم که از عهدش بر بیام و دلیل این سختی ها انقدر برام ارزشمند هست که حاضرم بخاطرش همه چیز رو به جون بخرم. تا خدا چی بخواد...
از ته دلم آرزو می کنم که خدا به همه زن و شوهرهایی که منتظر بچه هستن یک نینی ناز و سالم بده و اونایی هم که دیگه نمی خوان بچه دار بشن همون یه دونه رو براشون نگه داره....
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز