عزیزم پدرشوهر من 30 سال پیش که شوهر من به دنیا اومده وضع مالی خیلی خوبی داشته. بارندگی فراوون بوده و کشاورزی شون حسابی پر رونق بوده، چه میدونسته 25 سال بعد که پسرش ازدواج میکنه اینجوری میشه؟ همه چی گرون میشه؟ به زور بنده خدا فقط تونست برامون یه زمین و یه سرویس طلا بخره. همیشه هم. میگه من شرمندتونم، ولی من بهش گفتم من اصلا ازش توقعی ندارم و ترجیح میدم خودم و همسرم واسه زندگیمون تلاش کنیم، چیزی که راحت بدست بیاد رو دوست ندارم.
همچنین خوانواده ام با وجود اینکه وضع مالی خوبی داشتن گفتم فقط وسایل ضروری رو بخرن برام و من اینو وظیفه شون ندونستم. به نظرم دکترا همینجا هم لطف کردن در حقمون.
پس خارجیا که از 18 سالگی بچه هاشون مستقل میشن چی؟