2777
2789
عنوان

چراغ سبز! (پاسخ به سوالات مذهبی)

| مشاهده متن کامل بحث + 38202 بازدید | 1655 پست
شایعه از مراحل اولیه شکل‌گیری تا تبدیل آن به گزارش نسبتا ثابت ، با سه روند اصلی زیر ارتباط دارد : تسطیح یعنی حذف برخی جزئیات که به نظر ناقلان شایعه ، غیر مهم و کم اهمیت تلقی می‌شود . به بیان دیگر هر قدر شایعه بیشتر نشر یابد رفته‌رفته کوتاه‌تر و فشرده‌ تر و مختصرتر می‌گردد . برجستگی بدین معنا که برخی جزئیات در طی جریان انتقال شایعه پایداری قابل ملاحظه دارد . همانند سازی بدین معنا که ناقلان شایعه براساس منافع خویش موضوع شایعه را مفهوم و متناسب می‌کنند .‌
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)
انواع شایعه را به شرح زیر می‌دانند: ▪ شایعه‌های خزنده : شایعه‌هایی که به آرامی منتشر می‌شود و مردم آن را به طور پنهانی و پچ‌پچ کنان و در گوشی به یکدیگر منتقل می‌کنند ، نهایتا در همه جا پخش می‌گردد . ‌ ▪ شایعه‌های تند و سریع : شایعه‌هایی است که چون آتش به خرمن می‌افتد . این نوع شایعه‌ها در زمانی کوتاه ، گروه وسیعی را تحت پوشش می‌گیرد . آنچه درباره حوادث و فجایع ، پیروزی های درخشان یا شکست‌ها در زمان ‌جنگ انتشار می‌یابد از این نمونه است . از آنجا که اینگونه شایعه‌ها بارهیجانی و عاطفی فراوان دارد و هیجان هایی چون وحشت ، خشم و خوشحالی ناگهانی ایجاد می‌کند ، موجب بازتاب فوری می‌گردد ‌ ▪ شایعه‌های شناور : اینگونه شایعه‌ها هر گاه شرایط را مساعد بیابد قوت می‌گیرد و در غیر این‌صورت مخفی می‌ماند تا موقعیت فراهم شود . اخبار و مطالبی که در جنگها پیرامون آلوده ‌سازی آبها ، وحشیگری دشمن در برخورد با زنان و کودکان و مانند آن پخش می شود ، از این نوع شایعه‌ها است . ‌ ▪ شایعه‌های شیطانی : برخی از شایعه‌ها در زمان اضطراب مردم منتشر می‌شود . یعنی زمانی که همگی از یک چیز ترسیده‌اند و به همین سبب آماده پذیرش شایعه‌هایی در مورد موضوع ترس خود هستند شایعه‌هایی که بر ترس مبتنی است ، ? شایعه شیطانی? خوانده می‌شود . ‌ شایعه‌های وحشت : شایعه‌های دیگری وجود دارد که موجب بروز وحشت می‌شود که به آن ? شایعات وحشت می‌گویند . مثلا همزمان با پخش گزارشهای مربوط به شکست یا نزدیک شدن سربازان دشمن ، شایعه‌هایی از این قبیل مطرح می‌شود . خطر این نوع شایعه‌ها آن است که هر کس شایعه را باور کند ، معمولا رفتارهایی ناگهانی و خشونت‌آمیز و توام با فرار انجام می‌دهد . بدین ترتیب ، او خود به یک شایعه ساز تبدیل می‌شود و شایعه صورت واقعیت به خود می‌گیرد ، چون مردمی هم که او را می‌بینند به فکر فرار و رفتن می‌افتند‌
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

انتشار شایعه محتوای شایعه به مرور زمان تغییر می‌کند و میزان این تغییر تا حدود زیادی از واکنش های عاطفی‌ ناشی از شایعه متاثر است . هر چه قدرت شایعه برای تحریک احساسات بیشتر باشد . احتمال تغییراتی که در محتوای شایعه بروز می‌کند ، زیادتر است . کسانی که شایعه را منتقل می‌کنند ، تمایل دارند برخی جزئیات را حذف و بر بعضی تاکید کنند . معمولا تغییراتی که در جزئیات داده می‌شود ، منعکس کننده ترس ها ، تعصب ها ، امیدها دیگر احساسات مردمی است که شایعه را منتقل می‌سازند . انتقال یک شایعه فرایندی اجتماعی است که یک ‌یک افراد می‌توانند نقش های متعددی در آن داشته باشند . عده‌ای از افراد پیام‌آورند و برشایعه تکیه کرده‌ و آن را معتبر می‌دانند و منتقل می‌کنند. عده دیگر در نقش افراد شکاک ظاهر می شوند و درباره آنچه می‌شنوند . تردید می‌کنند همچنین ، عده‌ای ممکن است به تعبیر و تفسیر روی بیاورند و مترصد این باشند که چه رخ می‌دهد؟ ودر نهایت، احتمالا عده‌ای هستند که براساس شایعه‌ها تصمیم‌گیری می‌کنند و همین که شایعه‌ای پخش شد ، به اقدامات خاصی دست می‌زنند .
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)
چرا مردم شایعه را می‌پذیرند ؟ هر شایعه‌ای برای پخش و پذیرش نیازمند ارتباط با مخاطبین خود است . هر نیاز انسان می‌تواند به شایعه تحرک و پویایی خاصی ببخشد . مثلا کارمندی که از گرانی به تنگ آمده باشد به دلیل نیاز بیشتر مستعد پذیرش شایعه در مورد بهبود اوضاع اقتصادی ، به خصوص افزایش حقوق و مزایا است تا کسی که این نیاز را ندارد ‌ عواملی که می‌تواند در انتشار و پذیرش شایعه موثر باشد ، عبارتند از :‌ ▪ تنفر : تنفر می‌تواند عاملی برای پخش و پذیرش شایعه باشد . آدمی هنگامی که از کسی متنفر است و تصورات خود را به گونه‌‌ای زشت درباره آن ترسیم می‌کند و بدون هیچ دلیل هر خبر منفی را درباره او می‌پذیرد . یقینا شایعه در مورد چنین کسی جنبه‌ای انتقام آمیز دارد .‌مثلا در دانش‌آموزی که از مدیر مدرسه‌ای متنفرباشد هم زمینه شایعه‌سازی درباره مدیر قوی است و هم پذیرش شایعه در مورد او . ‌ ▪ پذیرش شایعه برای توجیه خود : هنگامی که بدترین چیزها را درباره دیگران باور می‌کنیم ، در واقع در حال تلاش برای توجیه خود هستیم . اما اگر خود را مقصر بدانیم ، آن وقت کمتر مستعد پذیرش شایعه خواهیم بود . ‌پژوهشی که در آمریکا به عمل آمده ، نشان می‌دهد کسانی که به تبعیض نژادی اعتقاد دارند ، سریعا شایعه‌های مربوط به سپاه ‌پوستان را باور می نمایند . ‌ .شکستن سکوت ملال‌آور : شایعه گاه برای پرکردن سکوتی ملال‌آور نیز به کار می‌رود مثلا وقتی در یک مهمانی شرکت داشته باشید که هنوز همه مهمانها نیامده باشند‌، در بین چند نفری که دور هم جمع شده و هیچ حرفی برای گفتن نداشته باشند ، کافی است یکی سکوت را شکسته بگوید :? آیا شنیده‌اید که ... ? به این ترتیب بازار شایعه داغ می‌شود وهر کس برای آنکه از معرکه عقب نماند ، چیزی به آن اضافه می‌کند و سرانجام بحثی گرم و داغ در برمی‌گیرد که حتی گذشت زمان هم احساس نمی‌شود .‌ ▪ تحریف واقعیت ها : شایعه در نقل دهان به دهان مرتبا تحریف می شود تا جایی که نقل قول دست چندم با نقل قول دست اول بسیار تفاوت پیدا می‌کند به طوری که اگر این شایعه را به سازنده اولی آن بگویند او نیز از این تحریف تعجب می‌کند !‌ ▪ ارضای نیاز و محرومیت: در واقع می توانیم بگوییم که شایعه نوعی مکانیسم جبرانی کاذب ناکامی و سرخوردگی است که شایعه پردازان از طریق آن بسیاری از نیازهای درونی خود را به بیرون منعکس می کنند و بدین ترتیب از شدت فشارهای درونی خود کاسته و در کوتاه مدت به آرامش نسبی می رسند.
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)
توجیه شایعه پردازان : ▪ ایجاد بدبینی نسبت به نظام و مسئولان یک جامعه ▪ افزایش اضطراب و نگرانی در مردم ▪ ترور شخصیت ▪ ایجاد فضای ناسالم اجتماعی ▪ ایجاد تقابل و صف بندی میان قشرهای مختلف مردم ▪ ایجاد وجاهت اجتماعی:در مواردی شایعه به انتقال دهنده نوعی اعتبار می بخشد و او را هر چند به صورت ظاهری و موقتی صاحب موقعیت اجتماعی می کند زیرا با اینکه هیچ کسی نمی داند منبع اولیه پیام چه کسی بوده با این حال انتقال دهنده شایعه چنین وانمود می کند که خبر را خود از یک منبع مهم و با نفوذ کسب کرده است.‌ ▪‌ اطمینان آفرینی و حمایت عاطفی: بازگو کردن شایعه ممکن است تنش گوینده را با شریک کردن دیگران د ر تحمل آن کاهش دهد. ‌ ▪ فرا فکنی:فرد ممکن است بدین سبب شایعه را بازگو کند که بخواهد از ترس ها، آرزوها و خصومت هایی که احتمالا از وجود آنها در خود آگاه نیست رهایی یابد.‌ ▪‌ پرخاشگری:ممکن است فرد به منظور صدمه زدن به افراد دیگر شایعه را انتقال دهد. شاید او قصد تهمت زدن، غیبت کردن و سپربلا قرار دادن دیگران را داشته باشد.‌ ‌ پیشکش کردن مطالب خوشایند:شایعه ممکن است به منظور خود شیرینی نزد شنونده و یا ارائه اخبار خوشایند بازگو شود.
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)
اثرات منفی شایعه جنگ روانی و اضطراب و نگرانی یکی از میوه های تلخ شایعه در جامعه است. پیامدهای دیگرشایعه عبارتند از: الف) تشدید کینه ها، خصومت ها و تفرقه و تضاد در میان افراد; ب) اوج گیری رذایل اخلاقی از جمله: اخلاق ناروای غیبت، دروغ، افتراء و...; ج) روحیه بدخواهی و تقویت روحیه انتقام جوئی; د)حریم شکنی و نادیده گرفتن حرمت افراد و زیرپا رفتن بسیاری از مؤلفه ها و قوانین اخلاقی واجتماعی; ه) به مخاطره افتادن انتظام اجتماعی; و) تضعیف روحیه دگر دوستی، فداکاری و مؤلفه های اتحاد، یگانگی و حس اخوت.
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)
شایعه در قرآن و روایات اسلام همواره به انسان توصیه می کند تا درباره آن چه به آن یقین و علم ندارد، زبان نگشاید همچنان که می فرماید: «لا تقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا». ( اسراء، 36.) به چیزی که علم و اطمینان نداری، اعتماد مکن و آن را بر زبان میاور، زیرا گوش و چشم و دل و اندیشه آدمی مسوول خواهند برد. امام سجادعلیه السلام به یکی از حاضران در جلسه خود فرمود: «لیس لک ان تکلم بما شئت ». هر گونه که دلت بدان مایل است، نمی توانی لب بگشایی. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نیز فرموده اند: «رحم الله عبدا قال خیرا فغنم او صمت فسلم »خدا بیامرزد کسی را که کلام خداپسندی را بر زبان آورد و پاداش گیرد و یا آنکه سکوت حکیمانه کند و (از مبتلاشدن به کیفر سخنان ناستوده) سالم بماند. امام سپس فرمود: «و لیس لک ان تسمع ما شئت لان الله یقول: ان السمع والبصر...» تو آزاد نیستی به هر سخنی که دلت بدان تمایل دارد، گوش فرا دهی، زیرا خدای عز و جل می فرماید: گوش وچشم و... مسؤولیت دارند. هر یک از ابزار ادراکی، اعم از حس ظاهر - سمع و بصر و...- و حس باطن- عقل و اندیشه و...- حجت الهی اندو آدمی با در اختیار داشتن چنین ابزاری مسؤول است و باید در صراط صحیح گام بردارد. در سوره «یس » می خوانیم: «الیوم نختم علی افواههم و تکلمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم بما کانوا یکسبون ». ( یس (36): 64. ) امروز دهان های آن ها را می بندیم، در حالی که دست ها و پاهای آنان علیه آنان گواهی وشهادت می دهند. گاهی حتی اخباری که به آن اعتماد و یقین داریم را نیز نباید برای دیگران بازگو کنیم، بلکه بایدعاقبت و نتیجه آن را نیز بسنجیم. چنانکه امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «لا تقل مالا تعلم بل لا تقل کل ما تعلم ». نه تنها چیزی که علم نداری، بازگو مکن بلکه همه آنچه را که می دانی را نیز مگو. خواجه عبدالله انصاری می گوید: جز، راست نباید گفت هر راست نشاید گفت اسلام به صمت و کم گوئی، متین و استوار گوئی - حق گوئی - پرهیز از اضافه گوئی و هرزه گوئی توصیه و تاکید کرده است و به فرموده امام صادق علیه السلام: «المؤمن ملجم ». انسان باایمان در سخن گفتن، محدود و زبان او بسته است.
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)
شایعه چیست؟ شایعه خبر بی اساسی است که گوینده آن را برای ترور شخصیت انسان برجسته و آبرومند و یاهر موضوع دلخواه - فردی یا اجتماعی - در جامعه نشر می دهد. در فصل لغت نامه اصول روانشناسی آمده است: هر گزارش تایید نشده یا شرح یک حادثه که آزادانه - بدون توجه به راستی و نادرستی آن -دهن به دهن می گردد را شایعه گویند. در معنای لغوی شایعه، انتشار خبر، نهفته است - چنانکه راغب در مفردات بدان اشاره دارد-لکن خبری بی اساس و یا ناروایی که در میان مردم زبان به زبان گردد.
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)
ویژگی های شایعه الف) شایعه دارای پشتوانه است، یعنی فرد یا افرادی در نشر آن دست اندرکارند و بار تهمت هاو غیبت ها و... را بر دوش دارند; ب) شایعه مرز ناشناس است و تیر آن به سوی هر کسی نشانه می رود; ج) شایعه عمر کوتاهی دارد و پس از چندی از شدت آن کاسته می شود و شیرینی و لذت آن برای بانیان آن به تلخی بدل می شود زیرا همیشه آفتاب پشت ابر نمی ماند; د) شایعه، افراد ساده و بیمار دل را می فریبد; ه) آدم های مغرض، حسود، معیوب و کج فهم به بیماری شایعه سازی و شایعه پراکنی مبتلامی شوند. کسی کرده بی آبروئی بسی چه غم دارد از آبروی کسی شایعه در دیدگاه اسلام از گناهانی است که دارای کیفر دنیوی و اخروی است.
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)
شایعه سازی 1) شایعه سازی گاهی بار سیاسی ویژه ای دارد. چنانکه دولتهای توطئه گر و سلطه جو علیه دولت ها و مردم انقلابی دیگر جوامع دست به شایعه و جنگ روانی می زنند. 2) و گاهی هم باراخلاقی و اجتماعی دارد. چنانکه توسط بدخواهان، حسودان و کسانی که دارای احساس حقارت اند علیه برجستگان جامعه انجام می گیرد. 3) و گاهی نیز بار انتقام جویی دارد که به مضمون «الغیبة جهد العاجز» صورت می گیرد. قرآن کریم شایعه سازان را مستحق عذاب الیم دانسته و می فرماید: «ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا والآخرة والله یعلم و انتم لا تعلمون ». ( نور (24): 19) آنان که دوست دارند در جامعه اسلامی، کار منکری را اشاعه (شهرت) دهند، در دنیا و آخرت به عذاب دردناک دچار خواهند شد و خدا از عاقبت سخت آنان باخبر است و شما از آن خبرندارید. ظاهر آیه این نکته را در بر دارد که عذاب الیم مربوط به اشاعه فحشا است گرچه تعمیم آن را نمی توان از نظردور داشت زیرا تنقیح مناط حکم می کند در اشاعه سایر منکرات نیز این چنین باشد زیرا واژه فاحشه اختصاص به فحشا ندارد بلکه به همه گونه ناروا و منکرات، اطلاق می شود. لذا این واژه در حدیث معروف نبوی در مقابل «خیر»قرار گرفته است. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «من سمع فاحشة فافشاها کان کمن اتاها و من سمع خیرا فافشاه کان کمن عمله ». کسی که از عمل منکری باخبر شود و آن را افشا کند، چنان است که خود، آن را انجام داده است و کسی که از کار نیک و شایسته ای مطلع گردد و آن را افشاء نماید بسان کسی است که آن راانجام داده است. پس می توان گفت که عذاب الیم در آیه 19 سوره نور، اختصاص به اشاعه فحشا نداشته و درهمه موارد اشاعه منکرات کاربرد دارد.
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)
شایعه در قرآن قرآن از مساله افک ( طبرسی، مفسر مجمع البیان ذیل آیه افک می نویسد: هر گونه دروغی را افک نمی گویند بلکه به دروغ مهم که مساله را دگرگون درجامعه معرفی می نماید، افک گفته می شود.) سخن به میان آورده و عمل منافقان و ساده اندیشان در جهت ترورشخصیت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم را بازگو کرده و هشدارهای لازم را ارایه داده است و در آیه 12 سوره نورمی خوانیم: چرا هنگامی که این مساله (شایعه افک) را شنیدید، مردان و زنان باایمان نسبت به خود (وکسانی را که همچون خود آنان اند) گمان خیر نبردند؟! و نگفتند این دروغی بزرگ است. در ادامه این آیه آمده است. چرا شایعه گران چهار شاهد برای اثبات مدعای خود ارائه ندادند چون نتوانستند از طریق چهارشاهد مدعای خود را ثابت کنند در پیشگاه خدا در شمار دروغگویان اند. ( لولا اذ سمعتوه ظن المؤمنین والمؤمنات بانفسهم خیرا و قالوا هذا افک مبین (نور - 11). ) سپس پروردگار متعال می فرماید: «ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشة فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم فی الدنیاوالاخرة والله یعلم و انتم لا تعلمون ». ( نور (24): 19. ) کسانی که دوست دارند تا زشتی ها میان مردم باایمان شایع شود، عذاب دردناکی برای آنان دردنیا و نیز آخرت مقرر شده است و خدا به رازهایی آگاهی دارد که شما از آن ها بی اطلاعید. درس هایی از آیات از این آیات اصول زیر به دست می آید: 1) شایعه افکنی حرام است و اسلام، اهل آن را کیفر می دهد و نکوهش می کند. 2) نه تنها شایعه سازی حرام است، بلکه دوست داشتن اشاعه فحشا و حمایت و پشتیبانی ازشایعه سازان نیز حرام می باشد. 3) کیفر شایعه فقط یک کیفر دنیایی نیست بلکه این عمل کیفر اخروی نیز دارد. 4) راز شدت عمل در برابر شایعه سازان و عوامل نشر اکاذیب و اشاعه زشتی ها را جز خداکسی نمی داند. این مساله گویای اهمیت فراوانی است که اسلام برای امنیت عرض و آبروی افرادقایل است. 5) وظیفه شنونده شایعه در مورد افک آن است که از گوینده آن شهود طلب کند و تعداد شهوداو هم باید از چهار تن کمتر نباشند وگرنه وی را باید به عنوان دروغگوی شایعه پرداز قلمداد کند. 6) حد شایعه افک، حد قذف است و حد قذف همان حد اتهام در فقه اسلامی است. 7) گرچه شایعه ساز در آغاز یک تن است، ولی پخش کنندگان آن نیز شایعه ساز محسوب می شوند. 8) شایعه، غالبا در باره برجستگان جامعه است. افک بعضی از مفسران افک را کذبمی دانند، اما صاحب نظرانی چون طبرسی در مجمع البیان می گویند: هر گونه دروغی را افک نمی گویند، دروغی که در جامعه، موجی بیافریند و اذهان را مشوش سازد افک است. به نظر می رسد، بیشترین کاربرد کلمه افک، شایعه ای باشد که پای بهتان به عمل فحشا در میان باشد و باعث نگرانی جامعه شود. روان شناسی شایعه می گوید: انسان های دارای مشکلات روانی به ویژه آنان که دارای روحیه تفوق طلبی، کینه ورزی و انتقام جویی هستند دست به شایعه، علیه دیگران می زنند و از حیث جامعه شناسی نیز شایعه از وجود جامعه ای بیمار و غرق در دوئیت و خصومت میان افرادحکایت دارد و با توجه به روحیات شایعه سازان به روشنی می توان از انگیزه های آنان پی برد وباید دانست که جامعه، هر چه بیمارتر باشد، شایعه در آن زودتر پا می گیرد و دیرتر از یاد می رود. اضطراب آفرینان (مرجفون) از آیات مربوط به شایعه آیه 60 سوره احزاب است که می فرماید: (لئن لم ینته المنافقون والذین فی قلوبهم مرض والمرجفون فی المدینة لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلیلا ملعونین اینماثقفوا اخذوا و قتلوا تقتیل) اگر منافقان، بیمار دلان و اضطراب آفرینان (شایعه سازان) در مدینه دست ازکار ناستوده شان بر ندارند تو را علیه آنان بر می گماریم و در آن صورت مدت کمی در مدینه اقامت خواهند داشت و بناچار باید در تبعید بسر ببرند. هنگامی که رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم در جنگی شرکت می جست، منافقین، بیمار دلان (گنه کاران ضعیف الایمان) و شایعه افکنان شایع می کردند که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم کشته شد و یا آنکه اسیر گردیدو... تا اضطراب، نگرانی، یاس و دلسردی در اجتماع مسلمانان پدید بیاید و هوس بازان و افرادضعیف الایمان دیگر هم آن را ترویج می کردند. (24) واژه مرجفون از ارجاف به معنی اضطراب است. مرجفون عبارتند از: اضطراب آفرینان ومتزلزل کنندگان قلوب مردم. در تفسیر قمی درباره آیه 60 سوره احزاب آمده است: گروهی از مردم منافق در مدینه در غیاب رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم دست به شایعه می زدند. «نزلت فی قوم منافقین کانوا فی المدینة یرجفون برسول الله اذا خرج فی بعض غزواته یقولون قتل و اسر فیغتم المسلمون لذالک...». آنان باعث اندوه و ناراحتی مسلمانان می گشتند. از این رو دستور آمد: «لا یجاورونک الا قلیلا - یعنی نامرهم باخراجهم من المدینه ». اینان به زودی باید اخراج شوند. در ادامه آن آمده است: «ملعونین اینما ثقفوا اخذوا و قتلوا تقتیلا». در روایت ابی الجارود از امام باقرعلیه السلام آمده است: «فوجبت علیهم اللعنة ». لعنت و نفرین بر ایشان واجب است. زمخشری در کشاف، ملعونین را صفت شایعه پراکنان می داند فخر رازی یادآور می شود که آنان سه گروه بودند که بعضی دارای روحیه نفاق و بعضی دارای روحیه فسق و فجور پیشگی و بعضی دارای روحیه شایعه گری بودند. ولی بعضی از مفسران می نویسند آنان یک دسته از مسلمانان بودند که سه خصیصه را با هم داشتند.
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)
شایعه در نهج البلاغه در نهج البلاغه شایعه گری با عناوین مختلف نکوهش و به ویژه از واژه اقاویل درباره این گروه استفاده شده است. امام در یک جا از شایعه سازان به عنوان اشرار یاد می کند. در خطبه 78نهج البلاغه می خوانیم: «فدع ما لا تعرف فان شرارالناس طائرون الیک باقاویل السوء». از نقل مطالبی که درباره آن اطلاع کافی ندارید پرهیز کن، زیرا اشرار، مطالب بی اساس یعنی شایعات را علیه من به گوش شما می رسانند.
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)
تاثیر شایعه گری در روح گوینده امام در جایی دیگر به شایعه سازان هشدار می دهد، کلامی که بر زبان شان جاری می شود تاثیرسوء در نفس خودشان نیز می گذارد و در نامه اعمال شان به یادگار می ماند. آن حضرت می فرمود: «الاقاویل محفوظة و السرائر مبلولة و کل نفس بما کسبت رهینة ». گفتار آدمی بر جای می ماند و باطن آدمی نیز امتحان می شود و هر کسی در گروکردار خویش است. امام علیه السلام می فرمود: هر یک از شما که از عیب دیگران آگاهی دارد هنگامی که آن عیب را در خودنیز می یابد از عیب جوئی خودداری کند و اگر آن عیب را ندارد، باید خدای را شاکرباشد که از این گونه عیب ها پاک است. ای مردم آن کس که از برادر مؤمنش استقامت در دین و درستی در کردار راسراغ دارد، باید به سخنانی که این و آن در باره اش می گویند و شایعه پراکنی می کنند گوش فرا ندهد. آگاه باشید گاهی تیرانداز تیرش به خطا می رود. سخن باطل فراوان بر زبان جاری می شود، زیرا خدا شنوا و گواه است. و بدانید که بین حق و باطل چهار انگشت فاصله است، یعنی میان گوش و چشم چهار انگشت بسته فاصله است. پس آنچه را که خود دیده اید و تردیدی در آن ندارید، حق است وآنچه را که از این و آن شنیده اید ناحق به حساب آورید.
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)
تاثیر شایعه گری در روح گوینده امام در جایی دیگر به شایعه سازان هشدار می دهد، کلامی که بر زبان شان جاری می شود تاثیرسوء در نفس خودشان نیز می گذارد و در نامه اعمال شان به یادگار می ماند. آن حضرت می فرمود: «الاقاویل محفوظة و السرائر مبلولة و کل نفس بما کسبت رهینة ». گفتار آدمی بر جای می ماند و باطن آدمی نیز امتحان می شود و هر کسی در گروکردار خویش است. امام علیه السلام می فرمود: هر یک از شما که از عیب دیگران آگاهی دارد هنگامی که آن عیب را در خودنیز می یابد از عیب جوئی خودداری کند و اگر آن عیب را ندارد، باید خدای را شاکرباشد که از این گونه عیب ها پاک است. ای مردم آن کس که از برادر مؤمنش استقامت در دین و درستی در کردار راسراغ دارد، باید به سخنانی که این و آن در باره اش می گویند و شایعه پراکنی می کنند گوش فرا ندهد. آگاه باشید گاهی تیرانداز تیرش به خطا می رود. سخن باطل فراوان بر زبان جاری می شود، زیرا خدا شنوا و گواه است. و بدانید که بین حق و باطل چهار انگشت فاصله است، یعنی میان گوش و چشم چهار انگشت بسته فاصله است. پس آنچه را که خود دیده اید و تردیدی در آن ندارید، حق است وآنچه را که از این و آن شنیده اید ناحق به حساب آورید.
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)
حکم شایعه در تاریخ در ادیان پیشین، شایعه گران کیفر سنگینی داشتند. از آیه 62-60 سوره احزاب (34) به دست می آید که در ادیان گذشته شایعه پراکنان کشته می شدند. قابل ذکر است که شایعه ای که در آن اتهام به فحشاء باشد، حد آن هشتاد ضربه شلاق است،وگرنه تعزیر دارد. ولی شایعه ای که توسط منافقان علیه مؤمنان راستین به راه انداخته شود، حد آن تبعید و قتل است. عبدالله شبر در تفسیر آیه بالا می نویسد: در اقوام پیشین منافقان شایعه گر را می کشتند. طبرسی نیز در مجمع البیان مجازات قتل و تبعید را برای منافقان ذکر می کند و می نویسد منافقان شایعه گر محکوم به تبعید و یا اعدام می گشتند.
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز