2777
2789
عنوان

چراغ سبز! (پاسخ به سوالات مذهبی)

| مشاهده متن کامل بحث + 38202 بازدید | 1655 پست
ادامه دارد....
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)
ادامه دارد....
وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

نگاهی به آیات الاحکام در باب مهر روشن ترین آیه در باب مهر آیه ی 4 سوره ی مبارکه ی نساء است که می فرماید: «و آتوا النساء صدقاتهن نحله فان طبن لکم عن شی ء منه نفسا فکلوه هنیئا مریئا .» یعنی صداق «مهریه » زنان را به طیب خاطر بدهید پس اگر آنان چیزی از آن را به میل خود گذشت کردن بخورید گوارا و سازگار . برخی از مفسران گفته اند که چون برقراری مهر برای زنان عطیه الهی است تحت عنوان نحله معرفی شده است . اما گروهی دیگر بر این عقیده هستند که مهر را در جاهلیت به اولیاء زن می پرداخته اند آیه ی قرآنی حکم کرده است که مهر عطیه مخصوص زنان است . به نظر می رسد که نحله ی معرف مهر، به عنوان بعضی عقیده دارند از این آیه ی شریفه می توان استحباب پرداخت مهر را در هنگام وقوع عقد استفاده کرد و همچنین آیه بر لزوم مهر به مجرد عقد ازدواج دلالت دارد . اما شاید فعل امر «آتوا» دلالت بر وجوب مهر هنگام عقد دارد . البته به حکم آزادی اراده در قراردادها که شرح از آن بر تراضی تعبیر شده است ممکن است مهر در ذمه ی مرد قرار گیرد و همچنین تعیین مهر در موقع وقوع عقد ازدواج لازم نیست و حتی ممکن است تعیین مقدار مهر به شخص ثالث واگذار شود و این وضع در اصطلاح فقهی «تفویض مهر» نامیده می شود .

وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)

هرگاه مقدار مهر تعیین نشده باشد مهرالمثل به معنی مهری که مناسب شان زنان همانند باشد مقرر می گردد . به موجب عبارت «و ان تتبعوا باموالکم » که در آیه ی بیست و نهم از سوره ی مبارکه ی نساء مندرج است مهر باید مالیت داشته باشد، مال عبارت است از هر چیز مباحی که مورد رغبت قرار گیرد و اعم از عین و منفعت می باشد . بنابراین شخص می تواند تعلیم فن یا حرفه و یا آموزش سوره ی قرآن و یا خدمت خود را مهر قرار دهد . به موجب آیه ی بیست و هفتم از سوره مبارکه ی قصص شیخ مدین دختر خود را با موسی تزویج کرد و مهر او را اجیر شدن موسی قرار داده، ضمنا از این آیه استفاده می شود که پدران در اوضاع مناسب می توانند نکاح دختران خویش را پیشنهاد کنند .

وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)

 به موجب آیه ی 236 از سوره مبارکه ی بقره اگر طلاق پیش از مباشرت با زن و پیش از تعیین مهر واقع گردد، مرد باید مطابق با وسع خویش به زن مالی بدهد که چون این حکم با لفظ «متعوهن » بیان شده آن را «مهر المتعه » اصطلاح کرده اند، اما هرگاه مهر تعیین نشده و مباشرت حاصل نشده باشد مرد باید نصف مهر المثل را بپردازد و در صورت معین بودن مهر، نصف مهر المسمی یعنی نصف همان مهری که مقرر گردیده است به زن پرداخته می شود و پس از مباشرت تمام مهر مستقر می گردد مگر این که زنان یا اولیاء آنان مهر را عفو کنند . زن می تواند از تمام مهر خود بگذرد اما ولی زن که در جهت مصلحت زن ولایت دارد، حق گذشتن از تمام مهر را ندارد . منتها در مورد طلاق خلع و مبارات زن بابت فدیه و آزادی خویش از تمام یا قسمتی از مهر خود می گذرد .

وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)

 آیه 20 و 21 سوره مبارکه ی نساء «و ان اردتم استبدال زوج و ءاتیتم احدهن ...» این آیات دلالت دارند بر این که صداق هر قدر زیاد باشد اشکالی ندارد و اگر به قدر مهرالسنة باشد بهتر است و تمام مهر را باید به زن رد کرد و به دخول تمام صداق بر عهده ی مرد مستقر می شود آیه ی 236 سوره ی مبارکه ی بقره چنین است که اگر شخص همسرش را قبل از هم بستر شدن پیش او تعیین مهریه طلاق دهد اشکالی بر او نیست یعنی پرداخت مهریه لازم نیست یا پس از طلاق استرداد بر زن لازم نیست . 

 در آیه ی 237 سوره ی مبارکه ی بقره آمده است: 

 و اگر زنها را طلاق دهید پیش از آن که با آن ها مباشرت کنید در صورتی که بر آنان مهر مقرر داشته اید بایستی نصف مهری را که معین نموده اید به آن ها بدهید مگر آن که آن ها خود یا کسی که امر نکاح بدست اوست گذشت کنند و اگر در گذرند به تقوی و خدا پرستی نزدیک تر و فضیلت هایی که در نیکوئی به یکدیگر است فراموش مکنید و بدانید که خداوند به هر کار نیک و بد شما آگاه است .» آیه صریح است بر این که اگر طلاق قبل از نزدیکی صورت بگیرد مرد فقط نصف مهریه را باید بپردازد . 

وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)

فلسفه مهریه


 اکنون این سؤال پیش میآید که مرد و زن هر دو از ازدواج و زناشوئی بطور یکسان بهره میگیرند و پیوند زناشوئی پیوندی است بر اساس منافع متقابل طرفین، با این حال چه دلیلی دارد که مرد مبلغ کم یا زیادی به عنوان مهر به زن بپردازد؟ آیااین موضوع به شخصیت زن لطمه نمی زند؟ و شکل خرید و فروش به ازدواج نمی دهد؟ روی ههمین جهت است که بعضی به شدت با مساله مهر مخالفت میکنند، مخصوصا" معمول نبودن مهر در میان غربیها برای غرب زده ها به این فکر دامن میزند، در حالی که نه تنها حذف مهر به شخصیت زن نمی افزاید بلکه وضع از را به مخاطره می افکند . 

وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)

توضیح اینکه درست است که مرد و زن هر دو از زندگی زناشوئی بطور یکسان سود میبرند ولی نمی توان انکار کرد که در صورت جدایی زن و مرد، زن متحمل خسارت بیشتری خواهد شد . زیرا اولا": مرد طبق استعداد خاص بدنی معمولا" در اجتماع نفوذ و تسلط بیشتری دارد، و هر چند بعضی میخواهند به هنگام سخن گفتن این حقیقت روشن را انکار کنند اما وضع زندگی اجتماعی بشر که با چشم می بینیم حتی در جوامع اروپایی که زنان به اصطلاح از آزادی کامل برخوردارند نشان میدهد که ابتکار عمل پر در آمد بیشتر در دست مردان است . بعلاوه مردان برای انتخاب همسر مجدد امکانات بیشتری دارند ولی زنان بیوه مخصوصا" باگذشت قسمتی از عمر آنها، و از دست رفتن سرمایه ی جوانی و زیبایی، امکاناتشان برای انتخاب همسر جدید کمتر است . با توجه به اسن جهات روشن میشود که امکانات و سرمایه ای را که زن با ازدواج از دست میدهد، بیش از امکاناتی است که مرد از دست میدهد و در حقیقت مهر چیزی است به عنوان جبران خسارت برای زن و وسیله ای برای تامین زندگی آینده ی او، وعلاوه مساله مهر معمولا" به شکل ترمزی در برابر تمایلات مرد سبت به جدایی و طلاق محسوب میشود . درست است که مهر از نظر قوانین اسلام با بر قرار شدن پیوند ازدواج به ذمه مرد تعلق میگیرد و زن فورا" حق مطالبه ی آن را دارد . ولی چون معمولا" به صورت بدهی بر ذمه ی مرد میماند، هم اندوخته ای برای آینده ی زن محسوب میشود، و هم پشتوانه ای برای حفظ حقوق او و از هم پاشیدن پیمان زنا شوئی (البته این موضوع استثنایی دارد ولی آنچه ذکر شد در غالب موارد صادق است) . و اگر تعضی برای مهر تفسیر غلطی کرده اند و آن را یک نوع «بهای زن » پنداشته اند ارتباط به قوانین اسلام ندارد، زیرا در اسلام مهر به هیچ وجه جنبه ی بها و قیمت کالا ندارد و بهترین دلیل آن همان صیغه ی عقد ازدواج است که در آن رسما مرد و زن به عنوان دو رکن اساسی پیمان ازدواج به حساب آمده اند، و مهر یک چیز اضافی و در حاشیه قرار گرغته است، به همین دلیل اگر چه در صیغه ی عقد اسمی از مهر نبرند، عقد باطل نیست، در حالی که در خرید و فروش و معاملات، اسمی از قیمت برده نشود مسلما باطل خواهد بود، (البته باید توجه داشت اگر در عقد ازدواج نامی از مهر برده نشود شوهر موظف است که در صورت آمیزش جنسی، مهرالمثل یعنی مهری همانند زنان که هم طراز او هستند بپردازد)

وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)

از آنچه ذکر شد نتیجه می گیریم که مهر جنبه جبران خسارت و پشتوانه برای احترام به حقوق زن دارد، نه قیمت و بها و شاید تعبیر به نحله به معنای عطیه در آیه اشاره به این قسمت دارد . در تفسیر پرتوی از قرآن آمده است: اضافه صدقات به ضمیر هن اختصاص و حق ثابت آنان را می رساند . «فان طبن » تاکید حق «و آتوا النساء» است و به جای «ان رضین » مشعر رضایت درونی و خشنودی دارد چون می شود رضایت به چیزی ناشی از علل موجبات خارج از نفس باشد چنان که اگر زندگی بر او تنگ شود که ناچار رضایت دهد . «عن شی » به معنای گذشت کم و بیش از صداق است علامه طباطبایی (ره) فرموده است: اگر می بینید که کلمه ی «صدقات » را به ضمیر زنان «هن » اضافه کرده به جهت بیان این مطلب بوده که وجوب دادن مهر به زنان مساله ای نیست که دین اسلام آن را تاسیس کرده باشد بلکه مساله ای است که اساسا در بین مردم در سنن ازدواجشان متداول بوده است . سنت خود بشر بر این جاری بوده و هست که پولی و یا مالی را که قیمت داشته باشد به عنوان مهریه به زنان اختصاص دهند و کانه این پول را عوض عصمت او قرار دهند . همانطور که قیمت و پول کالا (خرید و فروش) در مقابل کالا قرار می گیرد معمول و متداول در بین مردم این است که خریدار پول خود را برداشته و نزد فروشنده می رود همچنین در مساله ازدواج هم طالب و خواستگار مرد است، او است که باید پول خود را جهت تهیه حاجت خود برداشته و به راه بیفتد و آن را در مقابل حاجتش بپردازد

وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)

 «در کتاب نظام حقوق زن در اسلام در مورد فلسفه مهر آمده ای به عقیده ما پدید آمدن مهر نتیجه تدبیر ماهرانه ای است که در متن خلقت و آفرینش برای تعدیل روابط زن و مرد و پیوند آنها به یکدیگر بکار رفته است

 نوع احساسات زن و مرد نسبت به یکدیگر یک جور نیست، قانون خلقت مجال و غرور و بی نیازی را در جانب زن و نیازمندی و طلب و عشق و تغزل را در جانب مرد قرار داده است ضعف زن در مقابل نیرومندی بدنی به همین وسیله تعدیل شده است و همین جهت موجب شده که همواره مرد از زن خواستگاری می کرده است

 مهر، با حیا و عفاف زن یک ریشه دارد؟ زن با الهام خطری دریافته است که عزت و احترام او بایست که خود را رایگان در اختیار مرد قرار ندهد و با من للاح شیرین نفروته »

وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)

با سلام چند هفته دیگه عقد برادر شوهرمه میدونم که تو مجلسشون آهنگ و رقص و این چیزا هست البته محرم نامحرم حالیشونه ولی باید تو عروسی بزن بکوب داشته باشن من باید چیکار کنم اگه برم گناهه؟

ای کسی که هر که بر تو توکل کند کفایتش خواهی کرد
با سلام چند هفته دیگه عقد برادر شوهرمه میدونم که تو مجلسشون آهنگ و رقص و این چیزا هست البته محرم نام ...

romaisa عزیز سلام!

نظر چند مرجع رو در این باره براتون می ذارم:

حضرت آیت الله العظمی خامنه ای

سوال: رقص در مجالس زنانه بدون آهنگ موسیقی حرام است یا حلال؟ و در صورتی که حرام باشد، آیا ترک مجلس بر شرکت کنندگان واجب است؟

جواب: رقص زن برای زنان اگر عنوان لهو بر آن صدق كند مثل این‌‌كه جلسه زنانه تبدیل به مجلس رقص شود، محل اشكال است و احتیاط واجب در ترك آن است؛ در غیر این‌صورت هم اگر به‌‌گونه ‏ای باشد که شهوت را تحریک کند و یا مستلزم کار حرام و یاترتّب مفسده‏ ای باشد، حرام است و تَرک آن مجلس به عنوان اعتراض بر کار حرام، چنانچه مصداق نهی از منکر محسوب شود، واجب است.

آیت الله العظمی سیستانی
سوال: می خواستم حکم رقص زن برای زن را در مجالس عروسی اگر صرفا برای ابراز شادی عروسی باشد را بدانم؟  

 جواب: بنابر احتیاط لازم جایز نیست.


آیت الله العظمی مکارم شیرازی:

سوال: رقص در مجالس عروسی [ رقص] آیا رقص در مجالس عروسى جایز است؟ 

جواب: رقص منشأ فساد است و اشکال دارد خواه رقص زن براى زن یا مردبراى مرد و یا زنان براى مردان باشد ولى رقص زن براى همسرش اشکال ندارد.





وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)

سلام ژیلا جون من خیلی سختمه نماز بخونم حس میکنم اصلا همچین چیزی همچین کاری لازم نیست به خدا یه سری کلمات عربی بگم که خودمم نمیفهممش من فکر میکنم وضو گرفتن برا مردم قدیم بوده که بهداشت نداشتن الان به این کارا لازم نیس یا مثلا سگ قدیم نجس بوده چون کثیف بوده مریضی داشته اما الان واکسن میزنه دیگه کثیف نیس نجسم نیس

خیلی دوس دارم نماز بخونم ولی اعتقاد قلبی بهش ندارم مطمئن نیستم دوس دارم قانع بشم نماز واجبه که با دل راضی نماز بخونم ممنون میشم کمکم کنی❤️

برفی عزیز سلام!

این نا امیدی و احساس سرخوردگی و بی انگیزگی برای اعمال عبادی و دینی که بیان کردید بر اثر هجمه های تبلیغاتی و شایعات غیر علمی و غیر واقعی علیه دین و شعائر مذهبی هست. و متاسفانه علمای دین هم در توسعه دین به صورت علمی بسیار کم کاری کردند و موجب این خلا و باز بودن عرصه برای جولان افراد سطحی و کم خرد در امور دینی و مذهبی شدند تا این دلایل خرافی و غیر واقعی رو برای دین و امور دینی برای مردم ببافند.

چرا که نماز صرف چند کلمه عربی و چند حرکت نیست. چون اگر قرار باشه صرف چند کلمه عربی و چند حرکت بوده باشه این همه بر آداب نماز توصیه نمی شد و هر کسی می تونست در اسلام برای خودش چیزی اختراع کنه در حالی که همه فرق رسمی اسلامی بر اصل و حرکات اصلی نماز و آداب واجب نماز تاکید دارند. پس حتما چیزی ورای مسایل ظاهری مثل کلمه عربی هست. نماز حالت روحانی برای آدم ایجاد می کنه در سایر اعمال عبادی وجود نداره نماز انسان رو از پراکندگی و تشتت روحی خارج می کنه و او رو به وحدت و ارامش نفس می رسونه و برای درک مسایل روحانی و غیر مادی آماده می کنه. نماز مثل فرودگاه برای آدمیت آدم هست.

همین طور وضو اگر صرف پاکیزگی بود این آداب دقیق براش در نظر گرفته نمی شد چون اولا برای پاکیزگی حتما به اب بیشتری نیاز هست و حتما دستور به شستشوی سایر اعضا هم داده می شد ولی وضو این گونه نیست .برای وضو نصف لیوان آب هم کافی هست و فقط اعضای خاصی از بدن باید اب ریخته شه که اون هم نه به عنوان شستشو به هر ترتیب که به صورت مسح و کشیدن هست .به نظر من که این همه آداب به صورت دقیق نمی تونه فقط صرف شستشو باشه. همین طور وضو یک طهارت درونی و باطنی برای بدن انسان ایجاد می کنه که برای بعضی اداب واجب دینی مثل نماز آماده می شه یا می تونه قرآن رو با بدنش لمس کنه اگر قرار بود وضو صرف شستشو باشه پس با حمام رفتن عادی هر روز ما می تونستیم نماز هم بخونیم و قرآن رو لمس کنیم. پس حتما وضو چیزی غیر از شستشوی ظاهر بدن هست. 

همین طور نجاست ربطی به سلامت و نظافت ظاهری نداره کمااین که مشروب الکلی در حالت سالم و پاکیزه تولید می شه ولی نجس هست پس در کل نجاست چیزی غیر از پاکیزگی ظاهری حیوان یا نجاسات دیگه هست. 

برفی عزیز عبادات و اعمال عبادی و دینی فقط مخصوص انسان هست اونم نه همه انسان های.انسانی که از نظر عقلی به بلوغ رسیده باشه و از نظر پزشکی مشاعر انسانیش از کار نیفتاده باشه و به اصطلاح دیوانه نباشه و عقب افتادگی ذهنی و عقلی نداشته باشه. این نشون می ده عبادت چیزی غیر از ظواهر مادی و به اصطلاح شما چند کلمه عربی و چند حرکت و نظافت ظاهری هست که فقط انسان عاقل و بالغ از عهده اش بر میاد. اگر غیر از این بود بنابراین عبادت انسان نابالغ و دیوانه و عقب افتاده هم باید مقبول می بود.

برای مطالعه بیشتر کتاب اسرار عبادات ایت الله جوادی آملی رو به شما معرفی می کنم. 



وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ.وبا هر دروغى که به زبانتان مى‌آید نگویید: این حلال است وآن حرام، تا بر خدا دروغ بسته باشید. زیرا کسانى که بر خداوند دروغ مى‌بندند رستگار نمى‌شوند.(نحل/116)
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز