شوخی کردم بابا.
حوصله تایپ ندارم آخه. کاش میسد وویس داد.
من از خ اهر شوهرا و جاریهام خوشگلترم. حالا اد از آرایشگر محلشون بگیر تا مادرشوهرای خواهر شوهرام به این موضوع اشاره می کردن. حساس شد.
بعد مثلا کلید خونه بقیه پسراشو داشت من نمی دادم سر این کلا دوران بارداری بلاکم کرد. خخ
طعنه میزد و...وسط جمع با پدرشوهرم یهو مقایسه می کردن با بقیه جاریا
استراحت مطلق بودم آزمایش امینوسنتز دادم به شوهرم گفتم نگو ولی گفته بود .اونم رفته بود به همه گفته بود این بچه ش عقب مونده است سقط کرده. یعنی سرایدار ساختمونمون هم دیگه متوجه شده بود تو اون یه سال می گفت مادرشوهرت چرا اینقدر باهات بده...
جلوی من خیلی قربون صدقه دختراش میرفت جواب سلام منو ولی نمیداد
یه جورایی می خواستن مثلا رامم کنن. این بود که قطع رابطه کردم خلاص. روزی چند بار می گم خدایا شکرت آخیییش راحت شدم🤣😎🙄