یکی بود، یکی نبود...
یه نفر بود که خیلی نحیف بود و ضعیف...
احساس میکرد ضعیفه و انرژیش زود تموم میشه...
عامل این سختی و ضعف رو فقط و فقط لاغری میدونست...
خلاصه... سعی کرد راهی پیدا کنه تا یه کم خوش فرمتر بشه...
سعی کرد چاق بشه ولی فایدهای نداشت...
ناامید شد و این تلاش رو کنار گذاشت...
روزگار میگذشت تا این که زمان درس خوندن تموم شد و رفت سر کار و پشت میز نشینی..
دیگه روی غذاش کنترل خاصی نمیکرد و چون میدونست لاغره با خیال راحت میخورد...
میدونست که ورزش هم برای لاغرها نیست...
وزنش رو چک نمیکرد تا اینکه روزی فهمید تو مدت کمی ۱۰ کیلو وزن اضافه کرده...
البته کسی متوجه نمیشد چون تازه یه ذره نرمال شده بود...
و ادامه
و بازهم خیال راحت
تا اینکه ۱۰ کیلوی دیگه هم اضافه شد
و دیگه شکم و رونها خودشون رو نشون میداد...
و دیگه عین قبل نیست...
و دیگه اضافه وزن
این تجربه برای منه...
خواستم به جوونایی که دنبال چاقی میرن بگم خودش دنبالتون میاد و لازم نیست کاری کنید... سلامت اولویته
ممنون میشم در این صفحه تجربیات مشابهتون رو برای کاربرا بذارید.