دوستان نامزد من افغانستانی هستش منم همین طور
واسه کارش رفته بود افغانستان میخواست بیاذ ک مرزها رو بستن اونجا با یکی از دوستاش خونه گرفته زندگی میکنن
از روزی ک رفته یکسره سیگار میکشه و بعصی وقتا هم میکه الکل میخورم
دیروز دیذم دعوا راه انداخت رفت سیگار کشید عکسشو فرستاد واسم. منم عصبی شذم گفتم از سیگار بدم میاد چرا میکشی
گفتش ک وقتی یه ادم از عشقش بی توجهی ببینه میره سمت اینا
منم دیشب به خواهرش گفتم، اینجوری میگه چیکار کنیم... گفتش همین چن روز پیش از فرزاد پرسیدم گفته نه نمیکشم، گفتش ما هم واقعا ناراحت میشیم اگ بکشه چون بابامون میکشه نمیخایم تنها داداش مونم سیگاری بشه
بعد گفتش خوب کردی بهم گفتی
گفتش تو چرا چیزی بهش نمیگی
گفتم میگم گفتش باید باهاش حرف بزنیم ک بزاره کنار
گفتش اصلا بهش نمیگم ک تو گفتی یه جور دیگه ای باهاش حرف میزنم
بنظرتون خوب شد گفتم یا نه؟