2777
logo

تبـادل نـظر

تبادل نظر

تبادل نظر

  1.  تبادل نظر
  2.  والدین و کودکان (بدو تولد تا 8 سالگی)
  3.  پدران
  4.  من چطور به شوهرم بفهمونم که زن و شوهر یک روحند در دو بدن
2789
عنوان

من چطور به شوهرم بفهمونم که زن و شوهر یک روحند در دو بدن

| مشاهده متن کامل بحث + 6601 بازدید | 34 پست
1390/07/25
|
09:24
اظهار نظر
مشاهده افراد آنلاین
ولی من و شوهرم واقعا یک روح در دو بدن هستیم

برای اون تو زندگی من مقدم هستم

وبرای من هم اون مقدمه

نه من تا حالا بدونه شوهرم پامو تو خونه مامانم گذاشتم

نه شوهرم تا حالا بدون من جایی رفته

ما اخلاقامون شبیهه همه

خانواده هامون در درجه دوم برامون قرار دارن

اصل زندگیمون برای هم خودمون دو تا هستیم

تو مهمونی ها هم که میریم به جای اینکه با بقیه حرف بزنیم میشینیم کنار همو با هم حرف میزنیم !!! هههههه

انگار صد ساله همو ندیدیم !!!

به نظرم این اخلاق یاد دادنی نیست باید تو ذات طرف باشه



1390/07/25
|
11:18

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


یاس جون می فهمم چی میگی تو باید در مدت طولانی شوهرتو بکشی سمت خودت و با حرفات انقدر پر قدرتش کنی که جلو خواهرش وایسه بگه زن من برام مهمه اگه منو می خوای باید با زنم خوب باشی
مرا کسی نساخت ، خدا ساخت . نه آنچنان که کسی می خواست ، که من کس نداشتم . کسم خدا بود ، کس بی کسان....
1390/07/25
|
11:21
مرسی نیکا جون ولی بارها گفتم واون قبول کرده ولی موقع عمل که می شه ... آخه یک دونه برادر هم هست وقتی اون شب فهمید که خواهرش دم دره با اینکه من بهش گفتم اگه بری دیگه نه من نه تو ولی با اشتیاق رفت . من خوشحالی رو توی چشماش دیدم ... فقط به من گفت بذار ببینم چی می گن ...
1390/07/25
|
11:34
بهش بگو وقتی اونا به من توهین میکنن انگار که به تو توهین کردن بالاخره من انتخاب توام و از این جور حرفها
مرا کسی نساخت ، خدا ساخت . نه آنچنان که کسی می خواست ، که من کس نداشتم . کسم خدا بود ، کس بی کسان....
1390/07/25
|
11:39
یاس عزیزم
بذار اون رابطه داشته باشه خواهرشه.قطع رحم نکن....
ولی بهت حق میدم.باز شوهر تو یه ماه و نیم کات کرده بوده بعد اومدن منت کشی.
شوهر من بود از همون اول هم باهاشون کات نمیکرد اونا هم عمرا نمیومدن دم در خونمون.
حتی بخاطر برادرشم کاری نمیکنه چه برسه به من
هههههههههه
1390/07/25
|
11:43
بانوی مهتاب جون منم این راه رو انتخاب کردم و الان یک ماهه که من با اونا قهرم و فقط شوهرم باهاشون رابطه داره البته تلفنی ولی بدتر هم شده ، وقتی بی خیالی اونا و شوهرم رو می بینم و می شنوم که شوهرم با خواهرش درباره سیسمونی و چیزای دیگه حرف می زنه حسابی کفری می شم ... انگار نه انگار من آدمم و برای خودم شخصیت دارم چند وقت دیگه هم مراسم بعله برون خواهرشوهر کوچیکمه دلم می خواد به خاطر اون برم ولی با این وضعیت رفتن من فقط برام عذابه ، فکرشو بکن اون روز شوهرم دور خواهرش بچرخه و من مثل یک دستمال کهنه یک طرف افتاده باشم .
1390/07/25
|
12:54
من عاشق شوهرم بودم وقتی این چیزا رو ازش می بینم خیلی سرد می شم و اینکه هر موقع حرفی می زنه می فهمم که اونا پرش کردن ، نمی دونم واقعا اونا چی فکر می کنن ؟ فکر می کنن اگه زندگی ما رو به هم بزنن ودختر بیچاره منو آواره کنن داداششون به دامانشون برمی گرده ؟؟؟؟؟......
1390/07/25
|
12:57
یاس عزیزم میفهمم چی میگی.
شوهر من یکی یک دونه هست. نه خواهری نه برادری.
من الان 6 ماهه با خانواده اش قهرم.
اونا هرچیزی که لیاقت خودشونو و خانواده اشون بود به من زدن. دست آخرم گفتن از هم طلاق بگیریم. ببین.
منم عاشق شوهرم بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووودم.
بدون اون میمردم دلم همیشه براش تنگ بود ولی حالا نه.

تنها دلیل این دل زدگی اینه که شوهرم هنوز تمیتونه جایگاه زن و بچه اش و مشخص کنه. همیشه و همیشه پدر و مادرش در درجه اول قرار دارن و بعد خانواده اش(دوتا خاله هاش) بعد همسر و فرزند.
خیلی تلاش کردم ولی به هیچ نتیجه ای نرسیدم. غصه میخوردم و گریه میکردم. حرص میخوردم و اعصابم بهم میریخت. چون تک تک حرفایی که میزد حرف مادرش بود!!!!!!!!!!!!!!!!!
الان دیگه نه خودش برام اهمیتی داره نه حرفاش نه کاراش. وقتی خونه هست فکر میکنم نیستش.
ولی یه چیزی سعی کن با مهربانی و محبت حرفت و بهش بزنی. منطقی باهاش حرف بزن.
امیدوارم هیچ وقت مشکلی تو زندگیت پیش نیاد.
خدایا بابت داشته ها و نداشته هایم شکر...
1390/07/25
|
15:08
دقیقا چیزی که داری میگی و میفهمم. پدر شوهر من میگه بعد از محسن قیم این بچه منم. هه کور خونده. یعنی ببین تا کجاها پیش میرن. به قول تو فکر میکنن با بهم زدن زندگی بچشون بازم پیششون بر میگرده من که تازه طبقه پایین خونه پدرشوهرم اینا زندگی میکنم. یعنی ببین چقدر شوهر من بی... که از خودم جرات اینو نداره که ما بخواییم از پیششون بریم و هرکاری که میخوایم انجام بدیم خبر دارن.
خدایا بابت داشته ها و نداشته هایم شکر...
1390/07/25
|
15:11
مرسی نغمه جون از همدردیت
ببین من نمی خوام زندگیم اینطوری بشه یعنی بدون عشق و وقتی خونه هست فکر کنم که نیست اصلا نمی تونم تصورش رو هم بکنم . من فقط می خوام علاوه بر اینکه شوهرم رو حفظ می کنم اونا رو هم آدم کنم وموفق هم می شم . شوهر من خیلی منو دوست داره از خودم هم بیشتر ... و برای رسیدن به من یک سال صبر کرده و اینقدر عقلش می رسه که به راحتی منو از دست نده ، بنابراین من می خوام بجنگم و مطمئنم پیروز می شم ... و هیچ وقت کنار نمی کشم و در مقابل این توهین کوتاه نمی شینم ...
1390/07/25
|
15:31
راستی یکی از کارایی که تا حالا کمی نرمش کرده این بوده که : دیشب دفترچه خاطراتم رو باز کردم و درد دلم رو توش نوشتم و خیلی منطقی یک جوری که نتونه دفاعی از اونا بکنه مسائل رو توضیح دادم .... اونم نوشته ام رو خوند ...
الان بهم ابراز عشق کرد و گفت یک موتو به هزار دنیا نمی دم و گفت نوشته هات خیلی روم تآثیر گذاشت و می خوام انقلاب کنم و ...
1390/07/25
|
15:35
اگه دوست داشتی به این صفحه سر بزن می خوام نتیجه سیاستم رو براتون بنویسم ، چون هر کی نظر می داد فقط می گفت صبر کن و کنار بیا و...
من می خوام ثابت کنم که همیشه نباید در مقابل ظلم کوتاه اومد ...
همیشه میگن این مظلومه که ظالم رو ظالم می کنه ...
1390/07/25
|
15:38
سلام نسرین جون ، هیچی فعلا که تصمیم گرفتم بعله برون خواهر کوچیکش با اینکه دوستش دارم ولی چون خواهر بزرگه هم هست من نمی رم ... پنج شنبه هم می خوام به خانواده اش اعلام کنم که نمی رم تا ببینم چی می شه ...
می دونین هر لحظه احساس می کنم اونم داره نوشته هام رو می خونه ، چون خیلی فوضوله ... چند وقت پیش اون که می دونست من با چه نامی وارد نی نی سایت می شم رفته بود و تمام نوشته هام که اصلا دلم نمی خواست بخونه رو خونده بود و تازه به خانواده اش هم نشون داده بود ، و یک نکته پیدا کرده بود که از من آتو بگیره ... من که نمی بخشمش مثلا حامله هم هست اون وقت ببین دنبال چه چیزاییه ولی این بار کور خونده ، می خوام حسرت دیدن دخترم و داداششو به دلش بذارم ، می دونین چرا تا این حد ازش متنفرم چون اون به جدایی ما راضیه و از همه درد دل هایی که اوائل ازدواجم از روی سادگی باهاش می کردم سوء استفاده می کنه و همین چند وقت پیش به محمد گفته من یک چیزی از زنت می دونم که اگه بهت بگم طلاقش می دی ..... الحمد ا... شوهرم بهش گفته اگه تو عکس زنم رو با یک مرد غریبه نشون بدی هم طلاقش نمی دم ...
1390/07/27
|
08:16
2810
عبیدی
به روز رسانی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

تا حالا دیدین کسی عاق والدین شده باشه❓️

بهار۲۰۲۵ | 3 ثانیه پیش

روز اول چالش ➕️ عکسم

zeynowsh | 19 ثانیه پیش

سه روز تاخیر و بیبی چک منفی

marysal | 54 ثانیه پیش
بیشتر ببینید
2791
2779

تاپیک های به روز شده

بچه ها یه لحظه بیاین ببینید باسنم خیلی کوچیکه عکس 📸📸📸

آره خیلی کوچیک و بده
1 دقیقه پیش

سایتهای زیرمجموعه گیری کسب درامد

اخه خیلی کلک میزنند .جنس خوب نیاز به تبل...
1 دقیقه پیش

داداشمو خیلی دوست دارم ولی خودش حرابش کرد

همون بیناسوروس منظرت است
1 دقیقه پیش
بیشتر ببینید
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
راستشو بگید اسم بچه هاتون داستان داره یا نه
توسط   shima1995  |  7 ساعت پیش
کار زشت زن داداشم
توسط   baransiyah7676  |  1 روز پیش
افتابگردونم همونی ک مهمون پررو برام اومده بود
توسط   افتابگردونننن  |  3 روز پیش

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

کی حس ششم داره بیاد

pargham | 2 روز پیش

حس ششم هستم هر سوالی دلت میخواد بپرس

sepideh124 | 1 روز پیش

سلام یا صاحب الزمان♡🦋 ختم صلوات داریم برای سلامتی آقا و تعجیل تو ظهورشون🦋🦋

گل_پاییز_ام | 1 روز پیش
بیشتر ببینید
داغ ترین های تاپیک های امروز
راستشو بگید اسم بچه هاتون داستان داره یا نه
توسط   shima1995  |  7 ساعت پیش
خواهر نامزدم گفت اگه من باهات بودم نمیزاشتم🥲
توسط   کیوووت  |  4 ساعت پیش
حس ششمی پنجمی چهارمی فرقی نمیکنه بیااا
توسط   دلشکسته۱۴۰۳  |  5 ساعت پیش

امروز با کلینیک

پرسش و پاسخ

پرخاشگری کودک سه و نیم ساله

پرسش و پاسخ

کی می تونم تست بارداری بدم؟

پرسش و پاسخ

آیا باردار هستم؟
ورود به کلینیک