ویتاگنوس ...رازیانه ...روزی یه ساعت پیاده روی...چای نبات و زعفران و دارچین و... امتحان کردم
نمیاد ک نمیاد
اخرین بار ۱۲ فروردین شدم
دکتر نوبت گرفتم اخر ماه گف بیا
چی بخورم زود بشم😢
خدایا شکرت بخاطر نی نی تو دلم ... ان شالله قسمت همه منتظرا💗یه خانوم متاهل و ۲۶ ساله ام با روحیه لطیف و مهربون😍عاشق همسرمم از وقتی به زندگیم اومده دنیا واسم خیلی قشنگتر شده💑دنیا خیلی جای قشنگی میشه اگه یه ذره باهم مهربونتر باشیم😊
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
آخه گاها به کاکوتی هم آویشن میگن شاید به خاطر اون میگی فرق میکنه درسته کاکوتی شبیه آویشنه ولی فرق ...
ما به زبون خودمون میگیم اوشوم ولی اصلش آویشن کوهیه، آویشن غذایی هم آویشنه دیگه
دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه میخواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که میخواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃 امضامو هفتهای یکبار بروز میکنم🤗😍
خدایا شکرت بخاطر نی نی تو دلم ... ان شالله قسمت همه منتظرا💗یه خانوم متاهل و ۲۶ ساله ام با روحیه لطیف و مهربون😍عاشق همسرمم از وقتی به زندگیم اومده دنیا واسم خیلی قشنگتر شده💑دنیا خیلی جای قشنگی میشه اگه یه ذره باهم مهربونتر باشیم😊