ما خوردیم ب تفکیک جنسیتی
پسرای رشتمون یه ترم جلوتر اومده بودن دانشگاه
چهارتا دختر بودیمتو یه کلاس بزززرگبا یه استاد مرد ک شُرشُر عرق میریخت اوایل 😅
ما دانشکده بودیم ، جو بینهایت صمیمی و گرم
بچهای دانشکده های دیگه بهمونحسودی میکردن
استادمون بهمون بستنی میخرید 😎
با ماشینش ما رو میبرد تا در خوابگاه