2777
2789
عنوان

شوهرم منو با مادرش مقایسه میکنه...

| مشاهده متن کامل بحث + 4985 بازدید | 28 پست
متاسفانه تقصیر شوهرت نیست ، باید مادرش این چیزها رو بهش یاد می داد و اون کاری کنه که شوهر شما به شما وابسته تر بشه . و در واقع هوای شما رو داشته باشه تا پسر خودش بهتر و با عشق بیشتری زندگی کنه . منتها بعضی از مادرها در نظر نمی گیرند که ممکن هست روزی نباشند و این پسر باید تا آخر عمرش کنار این زن زندگی کنه .

بنظر من هم بهتر شما هم با شوهرت مشاجره نکنی و با سیاست همه چی رو بگیری دستت و مداخله مادر شوهر رو کم کنی . مسافرت ها و کارهای عشقولانه خیلی جواب می ده .

طرف شما مادر شوهرت هست باید اون رو متوجه کنی اول .

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


عزیزم چند ساله ازدواج کردی ؟ به نظر من همه مردا یا حداکثر مردا اینطورین شوهر خود من هم اینطوری بود البته الانم یکم هست مخصوصا در طرز غذا پختن و نظافت خانه با اینکه من اشپزیم عالیه یعنی هر کسی مثل دوستای خود شوشو و خلاصه هر کسی خورده تعریف میکنه اما بازم شوشو جان من رو با مادرش مقایسه میکنه میدونی به خاطر چیه چون یک عمر مزاجشون با اون طمعها عادت کرده یکم طول میکشه تا مزاجشون با دست پخت ما هم عادت کنه به مرور زمان درست میشه اما تو چیزای دیگه نذار کسی تو زندگیت دخالت کنه کار خودتو بکن اگه فکر میکنی درسته
خدا جونم منو به آرزوم برسون
راستش من 5 ساله ازدواج کردم. دیگه نمیدونم کی قراره درست بشه . ضمنا اصلا حاضر جواب نیستم و نمیتونم بلافاصله جوابشو بدم فقط حرص میخورم یا اگه خیلی بهم بربخوره بهش متلک میگم مثلن خوب تو که هر روز میری اونجا بگو واست اونجوری درست کنه امروز غذای منو بخور
والا شوشوی منم همینجور بود . مخصوصا تو غذا و کارگر و اینجور چیزا یه مدت هیچی نگفتم بدتر شد آخرش زدم به سیم آخر گفتم عزیزم من غذا های خودمو بیشتر از غذاهای مامانت دوست دارم تو اگه غذای مامانتو میخوای هر شب برو اونجا شام بخور برای منم بیار دستشونم درد نکنه
درمورد سبزی و ترشی و غذای آماده هم من رک بهش گفتم نمیتونم خودم پاک کنم دارم سرکار میرم که ازین کارا نکنم
در مورد کارگر هم بهش گفتم یا خودت بکبپن یا کارگر باورت نمیشه اما شب عید دست به خونه نزدم بعد عید خودش رفت کارگر اورد
مرگ انسان گاهی اوقات از نبود نبض نیست مرگ یعنی حال من با دیدن انگشترش 
اما بهش یه وقتایی نشون بده که ناراحت میشی اما نه اینکه باهاش بحث کنی بذار بفهمه که ناراحت میشی .. مادر شوهر منم هر وقت میاد خونمون مثلا میگه فلان چیزو بگیر یا فلان کارو بکن من اوایل ناراحت میشدم از دستش اما الان بدون اهمیت دادن کار خودمو میکنم البته بی احترامی نمیکنما
خدا جونم منو به آرزوم برسون
عزیزم من فکر می کنم این سیاست مردونه ست که تو بیشتر بهش برسی.
شوهر منم همینطوره. هروقت غذای خوب درست میکنم میگه درحد مادرم غذا درست کردی(این نهایت تعریفشه).
در حالیکه مادرش فقط چند مدل غذا بلده!!!!
به نظر من اصلاً نباید اهمیت بدی و خودتو اذیت کنی، چون مطمئن باش هر قدر هم زحمت بکشی اون از این کارش دست بر نمیداره...
راهش اینه که تو هم ازش کار بخوای و مثل خودش ازش ایراد بگیری.
زنی که زیبایی اندیشه پیدا کرده باشد زیبایی تنش را نشان نمی دهد. دکتر شریعتی
مرسی بچه ها که به درد و دلم گوش کردین .
راستش مادر شوهرم زن بدی نیست ولی اینقدر با سیاست عمل میکنه و توی کله پسراش کرده که خیلی زن ساده ایه که هر حرفی بزنه و به من بربخوره شوشو زود توجیه میکنه که مامانم خیلی سر و ساده است اینا رو که میگه معلومه از سر سادگیشه والا اگه ناقلا و بدجنس بود که اینطوری حرف نمیزد. تو ببخش به روی خودت نیار و ... ولی هرچی باشه ما زنا جنس خودمونو بهتر میشناسیم .
ادوستان درست میگن مثلا برای گارگر گرفتن وقتی خودت سر کار میری بهش بگو پس خودت خونه تکونی بکن چون من نمیرسم به اینهمه کار برای غذا پختنم به نظر من یه وقتایی یه غذاهایی درست کن که مادر شوهرت بلد نیست از ای غذاهای امروزی و اینوری به شوهرت بفهمون که تواناییت از مادر شوهرت هم بیشتره
خدا جونم منو به آرزوم برسون
برای کارگر امتحان کردم . گفتم نمیرسم اخه انتظار داره مثل مامانش کل دیوار و فرش و .. رو بسابم. یعنی تا این حد که خودش حاضر شد همه این کارا رو بکنه ولی کارگر نیاره. حالا امسال چون مادرش میگه دیگه پیرشدم و نمیتونم باید یکی رو بگیریم داره رو این قضیه فکر میکنه . البته چون من جوووونم!!! باید البته خودم این کارار رو بکنم.
عزیزم همیشه که مادر شوهر ها همیشه که بدجنس نیستن بعضی وقتا از روی دوست داشتن زیاد بچه هاشون اینطوری رفتار میکنن مادر شوهر منم ادم بدی نیست من حتی بعضی وقتا به حرفاش در صورتی که ببینم حقو میگه و برای زندگیم بهتره گوش میکنم مثل مادر خودم .....اما در مقابل شوشو ها باید طوری رفتار کرد که قرار نیست همون طوریکه که در مجردی زندگی کردن الانم اونطوری زندگی کنن بالاخره هرکس با دیگر ی فرق میکنه و تواناییها و سلایق دیگرون با همدیگه متفائته ( یعنی همون مادر شوهر وعروس )
خدا جونم منو به آرزوم برسون
باید به تنهایی با این اخلاقش بجنگی

شوهرمنم همین بود..مثلا میگفت مامانم از اونجا گوشت ومرغ میخره عالیه..

گفتم مامانت ازهرکجا بخره من نمیتونم تا اونجا برم بخاطرهمین مرغ وگوشتی که میتونم ازنزدیک

خونمون بخرم تازه تروتازه هم هست....خلاصه یکی دوبار گفت ویکی دوبار هم ضایعش کردم

تا حالیش شد...

حتی درمورد غذا پختن که ازمادرشوهرمم خیلییییی خوشمزه ترمیپزم...

الان خودم یه زن مستقل ام که برای خودم قانون خرید وآشپزی وخونه داری دارم وشوهرم تابعش هست..
در مورد غذا هم غذای جدیدو اینا که درست کنم میگه به معدم نمیسازه . عادتای غذاییش مثله مامانشه . چون مامانش خیلی چیزا رو دوست نداره و میگه بچه ها دوست ندارن اونم فکر میکنه واقعا دوست نداره گاهی وقتا مثلن میام ترک عادتش بدم غذا رو یه کمی تغییر میدم اخرش میگه خوب نشده.
یا حتا اگه یه غذایی درست کنم و بخوام واسه مامانش اینا هم بدم ، اگه اونجوری که مامانش میپزه نشده باشه یا چیزی توش باشه که اون نمیخوره میگه اهل این جور غذا ها نیستن یا نمیخواد بذار خودمون میخوریم ...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز