مجبور نیستید تسلسم زندگی مصیبت بار شوید مجبور نیستید به رابطه ی اجباری تن بدید مجبور نیستید محض خاطر وجود باغ، علف های هرزو تحمل کنید مجبور نیستید وقتی میتونید شاد باشید،زندگی غمباریو سپری کنید همه اینا به خودتون برمیگرده با تغییر دادنه خودتون
ببخشیدا اینا همه شعار ه من مجبورم علفهای هرزو تحمل کنم چون با اون بلغ دارم زندگی میکنم وغیره
بپرس گلم
والا من برا اینکه راحت زندگی کنم هرچی مامان شوشو میگه میگم درسته بله اما بعدا کار خودم رو میکنم
افراد متضاد جذب یکدیگر میشن این حرف الکی نیست حقیقت داره
من قراره بعد هفت سال زندگی مستقل برم تو یه ساختمون با ایشون میشه راهکار بدید رابطمون خراب نشه
الانم فوق العاده عصبانیم دوروز. پیش مادر شوهر ودختر شو شوهرش اومدن خونمون این زنه فقط برای خوردن صبحانه اومد توآشپزخونه نکرد یه کمک کنه یا ی تعارف فکر میکنه چون مادر شوهره باید بشینه من به اون سرویس بدم الان خیلی عصبانیم تادیشب که تشریف برد مرده شور ،شوهرمم فکر میکنه به همه عالم باید سرویس بده خوهرشوببره دانشگوه ءمامانشو ببره خونه باباشوببره دکتر آخر سرم منو ببره قبرستووووووون 
مرضی خوب کاری میکنی هم دله اونو نمیشکنی هم حرص نمیخوری چرا باید حرفه اون عملی بشه اینم یه راهکاره
مادرشوشو حرف نمیزنه دق می ده
اصولا ادمای مسن دوست دارن حرفشون رو ما جوونها تایید کنیم
من با خواهر و مادر شوشو مشکل دارم مثل دو خط مواز که هیچ وقت به هم نمیرسن دوستان اگه میشه به من هم کمک کنید
مادر شوهر من علنا بیرق جنگ سرد بر افراشته
مامان دخملا.مطمئن باش مردی که مادرشو دوست داره زنشو خیلی دوست داره تو اگه به مادرش احترام بزاری شوهرتم 2 برابر بهت احترام میزاره اون اگه به خانوادش اهمیت بده به تو بچه هاشم اهکمیت میده پس مرده مسئولیت پذیریه تو فقط باید با صبوری رفتار کنی اگرم خودت داداش داشته باشی دوست داری با تو مامان بابات همینطوری باشه و یا اگه مادر و پدرت بیان خونت تو سعی میکنی هر کاری کنی بهشون خوش بگذره پس یه وقتایی از دیده اون دنیا تو ببین
خب بگو راهکارهات رو مامای شادی استفاده کنیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز