خدا لعنتشون کنه امشب اومدن اینجا ودوباره منو چزوندن ورفتن منم تصمیم گرفتم از حالا به بعد به جای حرص خوردن بیشتر حرصشون بدم بیشعورا عصری پسر خواهر شوهر کوچکم که طلاق گرفته اومد خونمون از همون اولش میدونستم نقشه ای شیطانی پشت این کارشونه چون بارها وبارها با حیله گری ضربه خودشونو بهم زدن ولی بخاطر اقای احمق مجبور شدم قبول کنم بیاد خودشونم بعد افطار اومدن قشنگ با اون تولشون هماهنگ کرده بودن موقع رفتن گفت زن دایی ..........رو میذاری بیاد امشب خونه ما بخوابه منم گفتم نه هر کس باید خونه خودش بخوابه ........منظورم پسر کوچیکمه هرچی اصرار کردمن گفتم نه پسرمم اصرار کرد باباش گفت بروگفتم درس داره عمش گفت من صب باهاش کار میکنم فقط میخواستن ببرنش خونشون یا جادو جنبلش کنن یا زیر زبونشو بکشن حالم ازشون بهم میخوره هر چی به روی خودم نمیارم خرتروپرروتر میشن الان فقط خونم داره خونمو میخوره دلم میخواد دهنمو باز کنم وهمشونو فحش بارون کنم ولی اعصابشو ندارم خدا از سرشون نگذره که اینجوری باهام دشمنی میکنن هرچی به روی خودم نمیارم بدتر میشن نمیدونم اینا چی از جون من وزندگیم میخوان فقط میخوام حالشونو بگیرم که اتیش بگیرن نمیدونم چکار کنم میشه راهنماییم کنین منم حالشونو بگیرم مثل خودشون موذیانه ومظلومانه
من فک کردم اومدن سایت🤐
عزیزم از کجا مطمئنید؟شاید واقعا دوسش دارن
بابا اروم تر دختر ، سکته میکنیا دور از جونت
پسرت رفت؟؟؟
فکر کردم نی نی سایت دعوات شده
الان سال ۲۰۲۰
این خرافاتو دور بریز
بده دوسش دارن بردنش خونشون ؟؟؟((هر چند ک الان کروناست کلا نباید رفت و امد کرد ولی خب شما پیش هم بودین ))شمام میتونی استراحت کنی !
خوب مشکلشون چیه باشما
چه کار بدی کردن مگه؟؟؟بچه رو بردن پیش خودشون برای خیلیا میش میاد انقدر بد بین نباش
چه از سر دوست داشتن چه غیره اجازه نده پسرت باهاشون بره فردا خودت باید جوابگو باشی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
53 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز