قربونت عزیزم
والا من چون دیابت داشتم دکترم بهم گفته بود سه بار در هفته ان اس تی بده
بعد بهم گفت یکشنبه بیا بیمارستان من انکالم اونجا هم ان اس تی بده هم سونو ،رفتم بیمارستان ان اس تی دادم با نوار درد گفت درد داری بخواب معاینت کنم ،معاینه که کرد گفت ی فینگری و دهانه رحمت هم سفته اصلا تو فاز زایمان نیستی فقط ب خاطر دیابت گفت بستری شو ،ی روز تحت کنترل باشی
فرداش دوشنبه ک رفتم ان اس تی بدم نوار دردمو که ماما دید گفت خانم چقدر درد داری چرا نمیگی گفتم من این دردا رو خ وقته دارم گفت ن این درد زایمانه دکترمو صدا کرد معاینم کرد گفت دو فینگری و دهانه رحمت نرم شده عجیبه
گفت برو کرچک بخور بیا برا زایمان ،منم چون مبخاستم خصوصی زایمان کنم رضایت دادم رفتم خونه دوش گرفتم و ی سری وسیله جمع کردم رفتم بیمارستان
ساعت 1 حدودا بستری شدم و معاینه شدم سه سانت بودم حدودا ،تا ساعت 8 شب نهایت شدم 7 سانت که سر بچه هنوز تو لگن نیومده بود و کیسه اب رو نزده بودن
از ساعت یک تا 8 ی عالمه توپ زدم و شوهرمم ک از اول تا لحطه تولد پیشم بود دو سه باری کمرمو چرب کرد و کلی کمکم کرد و راه رفتم
سرم فشار هم بهم نزدن گفتن چون بچه نارسه نسبتا و خوب نیست
خلاصه دکترم ساعت 8 کیسه اب و زد و معاینه کرد حدودا نیم ساعت بعد بچه ب دنیا اومد و زایمانم کلا فیزیولوزیک بود و بخیه هم نخوردم
ی خرده سخت گذشت ولی گذشت دیگه و بچم به دنیا اومد