چند روز پیش یه تاپیک زدم درمورد همسرم وخانواده اش تصمیم گرفته بودم اینبار جدا شم از شوهرم واقعا ولی دوباره خدا انرژیهای بدومنفی رواز زندگیم دورکرد وشوهرم خودش پیشقدم شد برای اشتی کردن وگفت اجازه نمیدم بری از زندگیم هر چند میدونم باز دوباره خانوادهاش حالمو بد میکنن ومشکل ساز میشن اما خوب که فکر کردم دیدم ارزش نداره که زندگیمو زیر پا بذارم پسر کوچیکم وقتی حرف از طلاق شد مثل ابر بهار اشکاش میریخت وحتی چندروز بعد از این ماجرا افسرده شده بود توکلم رو به خدا کردم وتصمیم گرفتم بمونم وبجنگم میدونم کار سختیه اما تلاش میکنم اوضاعم بهتر بشه شما دوستای گلم بازم بهم انرژی مثبت بدین وبرام دعا کنید از پسش بر بیام وقوی باشم.واقعا خوشحالم که اینجا راحت میتونم دردودل کنم.