2777
2789
عنوان

نمیدونم ناشکریه یا چه کوفتیه دارم دق میکنم از ناراحتی

| مشاهده متن کامل بحث + 571 بازدید | 46 پست
رفتن گرفتتش خلاصه عقد کردن بابای پسره هم بابامو میشناخت تو باز ۴ ۵تا مغزه داشتن بابامم همسایشون بود ...

حالا دلیل دروغ گفتن بابات چی بوده!!

تویی ده نظرت مخالفه و دعوا داری..ریپ نکن..تو تاپیکمم نیا حوصلتو ندارم😏

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

حالا دلیل دروغ گفتن بابات چی بوده!!

غیرت لابد 

تو اکثر تاپیکام سعی میکنم اگه چیزی بلدم یادتون بدم یا چیزای خوب رو باهم فرهنگ سازی کنیم باید دست به دست هم بدیم و همدیگرو آگاه کنیم.ما زنیم. از ما قوی تر فقط خداست. راستی اگر قابل دونستید اینستا فالوم کنید shaghayegh_pourahmadi@
امضاتو دوست داشتم کلی خندیدم ممنون

کوچیکترین کاره برای شادی شما😊

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃   امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍

خیلی خانواده خوب و پولداری بودن پسره کاملا مثبت 

بعد من الان ب یکی رفتم کارمنده خانوادش هیچی ندادن بهش اخلاقش. عالی چهرش عالی ولی خودش داره وضعشو خوب مبکنه

من یاد اون روزا میوفتم میگم کاش ب اون میرفتم الان همه چی دام منظورم فقط پوله چیکار کنم حالم بدهشت

خیلی اشتباه تایپی داره نمیشه فهمید چی میگه اعصابم خورد شد،من رفتم.


اره منم خوندم بابای پسره ۴و۵ تا مغز داشته🤔واقعا یه ادم چی جوری میشه ۴و۵تا مغز داشته باشه😂😂😂😂😂😂😂🤣😂

سر بزنید به اینجا☺اللهم عجل لولیک الفرج به حق زینب کبری(س)ما بیهوده به این دنیا نیومدیم یه توصیه دوستانه :برید بگردید ببینید هدف آفرینش و خلقت خودتون چیه برای اون زندگیتون بسازیدostad_shojae@اینجا کمکتون میکنه.              قربون غریبیت آقا😔.                                      پاشدم عائله پیداکردم از خودم فاصله پیدا کردم ؛ سعی کردم به تو مشغول شوم حیف شد مشغله پیدا کردم ؛ آقا....من سر اینکه به تو دل دادم با همه مسئله پیدا کردم...! در نمازم خم ابروی تو را در قنوتم گله پیدا کردم ؛ انتظار این همه انصاف نبود مُردم فیصله پیدا کردم.        آزادی؛ اگه تعریفت از آزادی اینه که خودتو مثل نمایشگاه به همه نشون بدی!  بدان این تو نیستی که آزادی ؛ این بازدید از توئه که آزاده... همون که بالاش مینویسن: بازدید.برای‌عموم‌آزاداست.
حالا دلیل دروغ گفتن بابات چی بوده!!

بابام میخاست ک دختر خالمو بگیرن و خوشبخت شه من واجب نبودم از نظرشون و اینک اگ میگفت دختر داره دیگ اونو نمیگرفتن

خیلی بد میشد کلا حساسن رو این چیزا

خب اگه اون پسره وضعشون خوب بوده که به شما میخوردن پس چرا گفتن بره دخترخالتو بگیره که وضعشون خوب نیست

یکم تناقض تو حرفات نبود گل؟؟؟؟

" تو الان تو گذشته ی آیندتی پس جایی واسه پشیمونی نزار "
وا خوشی زده زیر دلت ها هر کیو قسمتش بعدم قسمت تو که بد نشده خداروشکر

نسبت ب اون بده الان اگ با اون بودم کلیییی طلا داشتم خونه بزرگ ماشین مغازه همه چی

بابام میخاست ک دختر خالمو بگیرن و خوشبخت شه من واجب نبودم از نظرشون و اینک اگ میگفت دختر داره دیگ او ...

حالا کدوم مرد انقد به فکر دختر خواهر زنش بوده بابای تو دومیش باشه !!😐

تویی ده نظرت مخالفه و دعوا داری..ریپ نکن..تو تاپیکمم نیا حوصلتو ندارم😏
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز