2777
2789

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سلام یه همگی
سلام یه یکتای عزیزم
خیلی خیلی خوش اومدی
خداحفظش کنه
تولدش هم مبارک باشه
لطف میکنی اسم و مشخصات پسر گلتو بگی
سمانه عکساتو نذاشتی تو وبت؟؟؟؟
اینج هم بزار ببینیم
***از محبت خارها گل میشود***
مادر.............کودک......ت تولد......وزن تولد.....شهرتولد.........................وزن ٢سالگی.....قددوسالگی .....محل زندگی کنونی
١- یگانه........حمیدرضا.....١٧مهر......٢٦٥٠.........تهران..............................١٢کیلو...........٨٥سانتیمتر .....میدان منیریه

٢- کیانا........آرتیمان......٢٩ شهریور...٢٧٠٠........تهران............................١١٥٠٠.............٨٧ ......پاسداران-میدان حسین آباد

3-سمانه......آروین..........4/مهر.......3/550......اصفهان...............................8/600...........87

4- فرشته.....امیررضا.......17مهر.......2400........تهران دهکده المپیک.............12600..........89 .....

5-نسیم......امیررضا.......12مهر.......3400.......مشهد.............................12500..........85

6-یکتا
***از محبت خارها گل میشود***
سلام. من تازه اینجارو پیدا کردم. از آشنایی با همتون خوشحالم.
من یاسمن هستم مامان امیرسام.... وزن تولد پسرم 3 کیلو شهر تولد تهران....... وزن دوسالگی14.... قد91
یقین دارم که روزی پروانه میشویم بگذار زندگی هر چه میخواهد پیله کند
امیرسام 4 مهر ساعت 7:50 صبح دقیقا به دنیا اومد.
خوشحال میشم اگه اینجا بتونم دوستایی پیدا کنم که تو شرایط خودم و پسرم هستن
یقین دارم که روزی پروانه میشویم بگذار زندگی هر چه میخواهد پیله کند
ای جلن خداحفظش کنه حمیدرضا هم ساعت ٨صبح بود که به دنیا اومد
ماهم همینطور خانومی
واقعا خوشحالم که اینجایی و میتونیم باهم باشیم
حمیدرضا از دیروز ازین ویروسا شده
الان همش دراز کشیده بچم
بیححاله
براش دعا کنین. تبش قطع بشه بهتر بشه
***از محبت خارها گل میشود***
سلام سلام
دوستای گلم اینجاروخالی نزارین
شکر خطا حمیدرضا خوب شد اما نوبت به پدرش رسید
برا همین گرفتار بودم و نتونستم بیام
خوبین
نینیها خوبن
پروژه پوشک رو شروع نکردین
وای بچه ها چی کار کنم. حمیدرضا بازی نمیکنه خیلی
***از محبت خارها گل میشود***
من که خدا رو شکر از شر پوشک راحت شدم. مردیم انقدر پول پوشک دادیم.واللللللللا
دیگه فقط 1دونه موقع خواب شب همین. ایشالا که زودتر اینم منحل شه :)
یقین دارم که روزی پروانه میشویم بگذار زندگی هر چه میخواهد پیله کند
یاسمنم دوستم.
از مهر گرفتمش خوشبختانه امیرسام خیلی خوب همکاری کرد. اوایلش هی تند و تند میبردمش دستشویی و کلی جنگولک بازی تو دستشویی درمیاوردم بعد از یک هفته دیگه خودش میدوید دم دستشویی میگفت جیش من :)
از وقتی هم گفت مرد و مردونه گفتا یه دونشم از دستش در نرفته الان بیرونم میبرمش دیگه پوشک نمیکنم.
البته اینم بگما بچه ها با هم فرق دارن باید ببینی سیستمش کی کامل میشه :) الان بچه خواهر شوهرم 3سال و نیمشه تازه میتونه بگه هر چی تلاش کردن نمیشد. اصلاً نمی فهمید جیشش که میریخت تازه میگفت مامان جیش.
یقین دارم که روزی پروانه میشویم بگذار زندگی هر چه میخواهد پیله کند
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز