دیشب آخر شب که از جمکران برگشتیم من رفتم نسکافه درست کنم شوهرم هم اومد تو آشپزخونه. یهو دیدم یه چیزی افتاد رو پام نگاه کردم دیدم سووووووسک
یه جیغ بنفش کشیدم و دمپایی و فنجون توی دستمو پرت کردم دِ فرار
فنجون که شکست... ولی اون سوسک
یه دونه از این سوسک خمیری ها بود( نمیدونم دیدین یا نه، من قبلا موششو دیده بودم خیلییییی چندشه) که دیشب شوهرم که زودتر از من از مسجد اومده بود بیرون از یه دستفروش خریده بود و بعدش واسه اینکه بترسونتم انداختش رو پام.