سلام به همتون. اول بگم با شوهرم نرفتم.گفت قراره با گروه بره.منم واسم سخت بود بین اون همه آقا.ترجیحا موندم خونه. امروز بطری جملات عشغولانه مو درست کردم.هرچند هنوز کامل نشده ولی عکسشو میذارم واستون. واسه عروسیمون گیفت درست کرده بودم.با اینکه به تعداد تمام مجردهای مهمونیمون درست کرده بودم ولی کم اومده بود.یه دونه هم نموند که واسه خودمون یادگاری نگهش دارم.شوهرم همش یه جوری میخواست بهم بفهمونه که یه دونه درست کنم واسه خودمون.ولی مستقیم نمیگفت.منم همون موقع گذاشته بودم تا واسه سالگرد عروسی درست کنم.که اونم امروز درست کردم.یه کار دیگه هم کردم.رفتم سویی شرت و گرمکن براش خریدم.کاریکاتورشو هم زدم تو اتاق کارش.یه نامه هم براش ایمیل کردم که بعدا تو تاپیک پیامک ها میذارم. واقعا خسته نباشم.چقدر امروز کار کردم.
نیم ساعت پیش شوهرم زنگ زد که احتمالا فردا هم یه کار تو شهر اطراف همون شهری که امشب رفته، داشته باشه.
چی بگم؟؟؟ گفتم فدای سرت، کارت واجبتره.