2777
2789
عنوان

ایده جالب عشقولانه وجذاب برا متفاوت شدن زندگی

| مشاهده متن کامل بحث + 506643 بازدید | 3009 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


سلاااام به همه ی دوستان.. من مدتیه حدودا دوهفته با این تایپیک عالی اشنا شدم... ولی همه ی پیام های ای ...

براش یه قلب سورپرایزدرست کن که باشکلات توقالب سلیکونی درست میشه وداخلش هدیه ات روبزاراگه توگوگل یااینستابزنی برات میادچیزخیلی جالبی هست 

سلاااام دوباره... الان وقت کردم بیام یکی دیگه از کارامو بگم... حدودا شش ماه از ازدواجمون گذشته بود که تولد اقامون بووود... قبلش هیچی سروصدا نکردم و پیام تبریک اینا هم ندادم.. خواستم فک کنه یادم رفته..و بعد شب قبل از تولدش یه کیک خونگی درست کردم با دسر و غذای مورد علاقه ش و بعدشم بدون اینکه بفهمه رفتم مدل موهامو عوض کردم ی خورده کوتاهشون کردم... بعد خونه رو تزیین کردم میزو چیدم همه عشقولانه... بعد کادوشم که از قبل آماده کرده بودم...قبلش ی اهنگ  تولدت مبارک پیدا کرده بودم و ب اسپیکر ها وصلشون کرده بودم... نزدیک اومدنش همه ی لامپ هارو خاموش کردم و بی سرو صدا... شمع های روی کیکو روشن کرده م.. البته یادم رفت بگم...یه لباس شب خووووشکل که خودش تو نامزدی برام خریده بودو هم پوشیده بودم...خونه غرق در سکوت بود...آقایی خیلی ترسیده بود چون همیشه به محض صدای کلیدش میپریدم بیرون برا استقبال و بوس و اینا وقتی دید خبری ازم نشد از همون جلوی در هی صدام میزد.. بعد  همین ک درو باز کرد اهنگو پلی کردممممممم... بیچاره خشکش زد خیلی ذوق زده شد. کارمو خیلی دوس داشت و خوشحااال شد... میگفت هیچکس منو سوپرایز نکرده و بابت این ازم خیلی تشکر کردو یه شب ب یاد موندنی شد برامون

  

یه بار تو دوران عقد تو روز عشق مارو دعوت کرده بودن.. اخه من و اقاییم برا دوتاشهریم ....خلاصه مارو دعوت کردن شهرشون‌‌ من که از قبل کادومو اماده کرده بودم.. جدا از اینکه یه کادو براش خریده بودم... یه جعبه درست کرده بودم با تزینات خوشکل... بعد با کاغذ رنگی و ساخت مربع های کوچک و نوشتن متن های عاشقانه و حرف های دلم و اینکه چرا اونو انتخاب کردمو در واقع دلیل های دوست داشتنشو و اینکه کنار اون چ حس و حالی دارم و اینا داخلسو پر کردم... بعد وقتی رفتیم خونشون چون مهمونا زیاد بودن من و اقایی رو فرستادن بیرون کمی باهم وقت بگذرونیم.. وقتی رفتیم بیرون ایشون اول کادوشونو دادن که من خیلی ازس خوشم اومد بعد من چون موقعیت یه حوری بود ننیسد زیاد بیرون باسیم کادو اصلیشو دادم و جعبه روهم دادم و گفتم بعدا بخونه... خلاصه اون شب گذشت و وقتی برگشتیم به محص اینکه ما رفتیم رفته بود سراغ جعبه هه و همه رووو خونده بود و کلی خوشش اومده بود و زنگ زد ی جورایی گریه ش گرفته بود و همش تشکر میکرد ... فک کنم اینکار از کادو اصلیش بیشتر بهش چسپیده بودددددد.... بعد حالا هم که دو سال از ازدواحمون گذسته بعضی وقتها ک میرن سر کار و چون غذا میبره با خودش یا تو طرف غذا یا تو طرف اجیل و میوه چند وقت ی باری یکی از همون کاغذ هارو میندازم تو وسایلش که سر کار ببینه و دوباره انرژی بگیره..‌ بازهم مثلا همون اولین بار روش تاثیر میزاره و کلی پیام عاشقانه و تشکرو اینا بهم میده.

من همه ی پیام های قدیمی رو چ دوران نامزدی اینا چه قبلش رو که ازم خاستگاری میکردن و من هی حواب منفی میدادم ورو همه رووو دارم... ( اخه بنده خدا چندین بار خاستکاری کردن و من حواب منفی میدادم.... بعد از کللللی اصرارو پیگیری برام ثابت شد که چقد میخادتم برا همین جواب مثبت دادم) .... حالا هر وقت شبا حوصلمون سر بره یا بحثش پیس بیاد میشینیم دوتایی اون پیام هارو میخونیم و کلیییی میخندیم....بعضی از حرفایی رو که اون زمان زدیم و الان داریم میخونیم رو اصلا باورمون نمیشه ...با خوندن پیام ها همهههه چیز مثل یه فیلم از حلو چشمون تکرار میشه‌.. خیلی حس خوبیه... ادم احساس میکنه دوباره داره از نو عاشق میشه و دوباره خاستگاری و دوباره همه ی اونا تکرار میشن... حتی بعضی وقتاییم که شوخی میکنیم و رو مود اذیت کردنیم ایشون هی میگن با خنده که یادته چقد التماسم میکردی که جوابتو بدمو اینااااا منم پیاماشو پیدا میکنم میارم نشونش میدم و کلی میخندیم ...ایشون خیلی خوشش میاد.

به نظر من حالا کادو هرچی میخاید بدید این بستگی ب سلیقه ی اقاتون و شناخت شما داره.. ولی حتما یک نامه ی عاشقانه همراهش باشه که از همه ی صبوریش توی این مدت قدردانی کرده باشید و توی نامه حرفای دلتون و که باید بهش میزدید وتوی این سالها سرد بودید و نزدید همشو بدون رودربایسی بگید.. اینکه چقدر خوشحالید که اومده تو زندگیتون و این طوری مردانه پاتون وایساده و خلاصه هرچی ک میدونید برای قدر دانی از صبوریشون تو این سالها مناسبه و خوشحالشون میکنه..اگه هنوز عقدید با هماهنگی دوستا یا اشناهاتون به یک کافی شاپ دعوتش کنید ولی فقط خودتون باشید و دوتایی باشه احساس میکنم بعد این همه سال بهتره ... بعد میتونید از قبل با اون رستوران و کافی شاپ هماهنگ کنید که ب محض اومدنش به داخل سالن براش اهنگ پخش بشه و فشفشه و بمب کاغذی ایناااااا... با تزیینات خوشکل... بعد ا سرو کیک و خوردنی ها.. نامه رو بهشون بدیدو ازشون بخواید که تو خونه بخونن.. یا میتونید بهشون بگید همون جا بخون که عکس العملشو ببینید... و از کادوی اصلی هیچی نگید.. با هماهنگی قبلی کادوی اصلیشو تو خونه بزارید که وقتی رسید تو خونه بازم اونجا با یه تزیینات خوشکل و کادوی زیبا بدون حضور شماهم رو ب رو بشه

( که ب نظرم طاقت نمیارن و خودشونو بهتون میرسونن)

و یا هرچیز دیگع ای که خودتون به ذهنتون میرسه.. امیدوارم خیلی خوب پیش بره

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز