یه جورایی خوبه یه جوراییم بد اصلا به سن نیست
ولی یه جاهایی ادم دوس داره کسی کنارش یاشه و دوسش داشته باشه نیاز پیدامیکنه به یه شخص توی زندگیش و احساس تنهایی میکنه بعداز یه مدت
میل خودته اما بنظرم اجازه بده دیگران خودشونو نشون بدن اشنا شو با یکی
اشکال نداره این ممکنه توی زندگی هرکسی اتفاق بیفته اگر حس میکنی خیلی روت تاثیرگذاشته حتما برو پبش یه مشاور که راهنماییت کنه
زندگی ادامه داره نباید خودتو درگیر یه اشتباه کنی
و اگر هنوزم درگیر این عشقی یا بهش بگو یا رهاش کن
بهش گفتم..غرورمو شکوندم..اما نخواس..گف نمیشه ..بازم منه احمق منتظرم برگرده..ی جور خاص عاشقشم..طوریکه چشمم هیچ مردی رو نمیبینه...روز و شبم شده گربه..التماس کردن از خدا ک یکاری کنه برگرده...من نمیتونم اونو فراموش کنم..فعلا ترجیح میدم تا وقتی اونو کامل فراموش نکردم ب فکر ازدواج نباشم.
شوهرم زمان عقد بیست و دو ساله بود ولی خدمت نرفته بود بیکار بود بعد از ازدواج خدمت رفت و تا سرکاررفت من بچه داشتم و چون اونا خانواده پر جمعیتی بودن ما مستاجر و بدون پشتوانه بودیم به جز خرج عروسی دیگه ریالی به ما نرسید و از صفر شروع کردیم بعد با حقوق فرهنگی بسیار سخت گذشت تا جا افتادیم من میتونستم بهتر زندگی کنم و شاغل بشم چون درسخوان بودم ولی حرف گذشته دیگه سودی ندارد خدا را شکر برای امروز و الانم
اره فکر خوبی کردی بهتر که اینجوری کسیو نیاری توی زندگیت هم خودت اذیت میشی و هم یکی دیگه
بنطرم اگر گفته نه لیاقتتو نداره دلتو بزن ب دریا شمارشو پاک کن یاهر عکس و یادگاری ک ازش داری و سعی کن خیلی خودتو سرگرم کنی و بادوستات بیرون بری تا کم کم از ذهنت بره بیرون
سیاست برخورد با خانواده همسر
سیاست همسرداری و خانه داری....من هفده ساله بودم ازدواج کردم اونروزا فکر میکردم همه مثل خودم صاف و صادقن،یا انقدر به همه مهربونی کرده بودم که وظیفه شده بود....الان بعد 5سال تازه تونستم یه خانم درجه یک مثال زدنی تو فامیل باشم...فرمولش هم یه جمله بود:همه چیز از دور بهتر و قشنگتره.....با حفظ فاصله خوب باشیم...درضمن ادم نه باید سفید مطلق باشه نه سیاه مطلق ....خاکستری بودنم خوبه!
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز