خاطره هزیون بعد بیهوشی دارید ؟تعریف کنید بخندیم
مامان من گریه میکرد فحش بددددد میداد
همه بیهوشیا همینجوریه واسه هر عملی؟؟
خخخ داییم ۴۰ سالشه ب پرستارش ک همسایشونه دوست زنداییمه میگفته مریم خانوم طلاقتو بگیر خودم‌میگیرمت
من که هذیون نه ولی واسه آپاندیسم به دکتر و پرستار و خانوادم فحش میدادم گویا ، البته بچه بودما 😀
من بعد بیهوشی خیلی ارومم صدا از دلم در نمیاد
من برای سز بیهوش شدم شوهرم میگه کلی باهامون حرف زدی گفتی درد دارم و یکم چرتم‌مگیفتی ولی من اصلا یادم نیس ک با کسی تو اتاق ریکاوری حرف زده باشم خخخخ
من ترسیدم تو بیهوشی چرت و پرت گفته باشم بعد عمل چشمم دیگه نرفتم پیش دکتر 🙃😐
گیر داده بودم کیفمو بده کیفمو بده گفتن میخای چیکار گفتم دلارا توشه گم میشه😐
نه هزیون نمیگه که ادم
بنطرم بعضیا جوگیر میشن
یه نفر آهنگ یاد امام وشهدا میخوند😁😁😂😂
ابجیمم از اتاق عمل اوردنش میگفت نه منو رو تخت نزارید منو رو فرش بزارید
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز