امشب بچم خورد زمین لب بالاش باد کرد و یکم خون اومد. مردم از بس گریه کردم
رو لبش یخ گذاشتم بهتر شد ولی از فکر در نمیام خوابم نمیبره. پارسا خیلی مظلومه کم گریه کرد ولی عوضش من
گریه میکردم میومد لبامو میبوسید دلم کباب میشد
پارسا تک تک سلولهای بدن منه داغونم امشب