تنبلی موقوف ( پایان دادن به حالتهای افسردگی و سستی و بیحالی در زندگی)

نازی_(تهران)

عضویت: 1390/09/10

تعداد پست: 3046

چرا از جوجو خبری نیست؟؟

امیدوارم مامان سامیار هم حالش خوب باشه

لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

1391/11/24

|

08:46

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مامان_سامیار46

عضویت: 1390/08/24

تعداد پست: 22

سلام نازی عزیز
من مرتبا به تاپیک سر می زنم ولی چیزی نمی نویسم چون حس کردم همه دلشون می خواد تاپیک از اون حال و هوای پر از غصه بیرون بیاد. راستش من هیچ پیشرفتی در حل مشکلاتم نکردم حتی اوضاع خرابتر هم شده. کاری بهم نداریم اون می ره و میاد و من حتی نگاهش نمی کنم . فکرهایی دارم که اگه انجام بشه بزودی برای همیشه از دستش راحت می شم. برام دعا کنید

1391/11/24

|

13:52

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

نازنین748

عضویت: 1390/03/05

تعداد پست: 973

علایم قبلی برطرف شدند

پیش دکترم رفتم و آزمایش دادم که خدا رو شکر آنزیمهای کبدی خوب بودند

تو این هفته هم میخوام برم دکتر پوست

1391/11/24

|

15:50

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

نازنین748

عضویت: 1390/03/05

تعداد پست: 973

مامان سامیار چه راحت از زندگیت میگدری

خیلی وقتها یه مشاوره میتونه ما رو سالها خوشبخت کنه

1391/11/24

|

15:52

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

نازنین748

عضویت: 1390/03/05

تعداد پست: 973

مامان سامیار چه راحت از زندگیت میگدری

خیلی وقتها یه مشاوره میتونه ما رو سالها خوشبخت کنه

1391/11/24

|

15:55

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

تارا333

عضویت: 1388/02/26

تعداد پست: 1391

سلام
امیدوارم همه خوب و سلامت باشید

نازی جون چه عکسی گذاشتییییی. از اون عکساست که یه دفعه روح آدمو قورت میده امکان نداره ببینیشو نخوای اونجا باشی

1391/11/25

|

03:27

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

تارا333

عضویت: 1388/02/26

تعداد پست: 1391

مامان سامیار عزیز امیدوارم هر چی که به صلاح زندگیتون هست برات پیش بیاد.

1391/11/25

|

03:29

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

تارا333

عضویت: 1388/02/26

تعداد پست: 1391

مریم جون تسلیت میگم .

ایلا جان سردردت بهتر شد؟

مامان نیکای ممتاز خسته نباشی از امتحانا.
مراقب سلامتیت باش. امیدوارم دیگه اون جریان برات پیش نیاد

عروس کوچولو مامان کوچولو شدی ؟ :)

دیانا جون خیاطی میکنی؟ من که مامانم خیاط بود ولی من نهایتا یه خشتک میتونم بدوزم

1391/11/25

|

03:45

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

تارا333

عضویت: 1388/02/26

تعداد پست: 1391

برا همتون آرزوی سلامتی و شادی و خوشبختی میکنم دوستای عزیزم.

1391/11/25

|

03:46

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مامان_سامیار46

عضویت: 1390/08/24

تعداد پست: 22

مامان نیکای عزیز
من براحتی از زندگیم نگذشتم. من یک سال مداومه که روز و شب برای زندگیم می جنگم ولی هیچ فایده ای نداشت. همه چی اونقدر خرابه که هیچی نمی تونه درستش کنه . مشاور هم زمانی می تونه کمک کنه که هر دو طرف مایل باشند وقتی طرف مقابلت هیچ اهمیتی به زندگی نمی ده پس هیچ فایده ای نداره.

1391/11/25

|

09:50

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

narciss29853

عضویت: 1387/08/13

تعداد پست: 600

سلام دوستان
من یک هفته ای هست که درگیر دندون عقلم هستم، کشیدن و بقایا و تبعاتش...
بهرحال میخاستم بگم مطالب رو میخونم، ممنون از نازی خانم بخاطر عکس قشنگی که گذاشتند
.
.
مامان نیکا گفته بودند برای زود عصبانی شدن... کسی راهکاری داره
من یک ذکرقبلا برای همین منظور پیداکرده بودم که خیلی خوب بود، سعی میکنم پیداش کنم و بزارم
ولی یک چیزی که متاسفانه خودم اغلب فراموشم میشه، انرژی عجیبیه که در ذکر "لا حول و لا قوه الا بالله" نهفته است!!
میگن موقع سستی، دلتنگی ...این ذکر رو زیاد بگید. من که هر وقت یادم بوده و گفتم ازش انرژی گرفتم.(صد البته اعتقاد شرط لازمه)
خوش باشید
فعلا خدانگهدار همه

هر آنکس که بر خدا توکل کند، خداوند او را کفایت می کند.

1391/11/25

|

22:56

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مامان_نارنجی1

عضویت: 1389/07/06

تعداد پست: 1685

سلام دوستان گلم .

خیلیییییییییی حالم گرفته س. تازه داشت همه چیم روی غلتک میوفتاد و روحیه ام خوب میشد که یه داغ بزرگ همه چی رو از دماغم در آورد .

17 روز پیش برادر زاده 17 ساله ام بطور ناگهانی فوت شد. تازه 4 ماه بود که عروسی کرده بود . مثل فرشته ها پر کشید و رفت . البته هنوز علت فوتش معلوم نیس. پزشک قانونی سه ماه دیگه جواب میده . ولی هر چی هم که باشه دیگه فرق نمیکنه مهمه اینه که معصومه معصوم من دیگه نیست که با اون صدای نازش عمه صدام کنه .

ببخشید . بخدا نمیخوام ناراحتتون کنم . فقط دلم داره میترکه....

1391/11/26

|

02:14

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مریم2570

عضویت: 1390/10/11

تعداد پست: 2150

وای لیلا جان شوکه شدم.تسلیت منو بپذیر.خدابیامرزدش.میدونم خیلی سخته .از دست دادن عزیز خیلی سخته.

نمیدونم چی بگم.فقط مراقب خودت باش.

1391/11/26

|

03:10

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

نازی_(تهران)

عضویت: 1390/09/10

تعداد پست: 3046

فروغ فرخزاد در پانزدهم دی ماه سال یکهزار و سیصد و سیزده در تهران دیده به جهان گشود زمانی که هنوز تحصیلات دبیرستانی اش را تمام نکرده بود ازدواج کرد آنهم دیری نپایید که در سال 1333 از همسرش جدا شد و بچه اش برای همیشه آرزوی دیدن فرزند را به دل مادر گذارد. فروغ در آن زمان بود که در مجموعه شعر خود (اسیر) خانه متروک چنین سرود

دانم که از آن خانه متروک دور
شادی زندگی پر گرفته
دانم اکنون که طفلی به زاری
ماتم از هجر مادر گرفته
....

و بالاخره بعد از سفرهایی که به ایتالیا و آلمان داشت و در آن سفرها تجربه های بزرگی به دست آورد این زن شیطان و پر انرژی و فعال سرانجام در بهمن ماه سال 1345 در سن 32 سالگی بر اثر سانحه تصادف دیده از جهان فرو بست و عاشقان شعر و ادب را در عزای خود سوگوار کرد و در روز 26 بهمن سال 1345 در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد
روحش شاد و قرین رحمت باد

تهران – تجریش – دربند- انتهای کوچه ظهیرالدوله
آرامستان ظهیرالدوله

لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

1391/11/26

|

08:53

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

نازی_(تهران)

عضویت: 1390/09/10

تعداد پست: 3046

سلام لیلا جان

تسلیت منو هم بپذیر

واقعا داغ عزیز خیلی سخته

مخصوصا اینطوری ناگهانی و بدون علت ....

از خدا برای شما و خانواده تقاضای صبر و آرامش دارم

لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

1391/11/26

|

08:56

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب