2777
logo

تبـادل نـظر

تبادل نظر

تبادل نظر

  1.  تبادل نظر
  2.  والدین و کودکان (بدو تولد تا 8 سالگی)
  3.  برنامه های خانواده، شغل، تحصیلات، مسائل مالی و هزینه ها پس از ورود کودک
  4.  تنبلی موقوف ( پایان دادن به حالتهای افسردگی و سستی و بیحالی در زندگی)
2789
عنوان

تنبلی موقوف ( پایان دادن به حالتهای افسردگی و سستی و بیحالی در زندگی)

| مشاهده متن کامل بحث + 578629 بازدید | 5287 پست
1390/04/27
|
23:36
اظهار نظر
مشاهده افراد آنلاین
نیکی جون مرسی که گفتی . اگه مسئله اینقدر مهمه فردا همسرم رو روانه میکنم بیمارستان بره بپرسه و اگه فرم خاصی داره پر کنه.

مامان سمیه عزیز ممنون.

وای وضعیت شما با مادرتون مثل منه. مو نمیزنه. حتی در مورد همسر هم عین شما. مامانم موقعی هم که میاد طبقه پایین مثلا به من سربزنه همش فاز منفی میفرسته. خلاصه بعد رفتنش کلی حرف و فضای منفی ایجاد کرده. همون یه ذره انرژی رو هم ازم میگیره!!! برا همین سعی میکنم ججلو مامانم همش از شوهرم تعریف کنم تا یه کم نظرش بهتر بشه و اینقدر بدی هاشو نبینه. ولی متاسفانه همچنان ادامه داره.


دوست جونا من امروز چیکار کنم تو خونه؟ از خونه موندن خسته شدم جایی هم که نمیتونم برم چه تحولی ایجاد کنم؟؟
راستی مامان سمیه جون تجربه خودم بعد از پختن چند بار آش شور این بوده که نمک رو آخر آخر موقع خاموش کردن شعله توش بریزم. آخه بعضی کشکها یا رشته های آش خودشون شورن.

یه چیز دیگه این که من برا این که هر روز مقدار کمتری وسیله جمع کنم یه سری وسیله رو که میدونم شاید هفته ای یا ماهی یه بار استفاده میشه از جلو چشمم دور کردم. و کلا یه جای دور گذاشتم. و کابینتها شده فقط جای وسایل خیلی ضروری.

***زندگی کن و بخند***فقط به خاطر آنهایی که با لبخندت زندگی میکنند***
1390/05/08
|
12:30
نیکی جون متشکرم چقدر کتاب خوبیه. خوب نه عالیههههههه.مرسی که زحمت تایپشو میکشی. من حتما هر روز میام و میخونم. وای اگه این کتاب دست من بود یک شبه میخوردمش.!!!!!!!!
همسرم خوشبختانه همیشه به من همین لحظه های واقعی رو یادآوری میکنه. و میگه باید از لحظه لحظه های زندگیمون لذت ببریم.
من خیلی دوسش دارم و به داشتنش افتخار میکنم
همسرم یکی از دارایی های بی نهایت با ارزش منه
شما چطور

***زندگی کن و بخند***فقط به خاطر آنهایی که با لبخندت زندگی میکنند***
1390/05/08
|
12:34

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

سلام دوستا جون تا حالا که برنامه خوب پیش رفت

نیکی جون زندگی با خانواده شوشو خیلی سخته هر چه قدر هم که خوب باشن و خوب باشی بازم سخته

برنامه واسه خودم هنر کنم حمام و آرایشگاه رو برم خدا رو شکر میکنم

اینقدر کار دارم برای خودم که نگو ولی انجام دادنش شده آرزو
*****ذهنم آشفته، خواب هایم پریشان، خنده هایم فتوشاپی ، درد و دل هایم با دیوار فیس بوک و وبلاگ ! میزان همدردی ها هم با نظر !!! و تکرار پشت تکرار... *******
1390/05/08
|
15:13
به خاطر معرفی کتاب خیلی ممنون زحمت کشیدی الان که پسملی داره گریه میکنه بیام میخونم
*****ذهنم آشفته، خواب هایم پریشان، خنده هایم فتوشاپی ، درد و دل هایم با دیوار فیس بوک و وبلاگ ! میزان همدردی ها هم با نظر !!! و تکرار پشت تکرار... *******
1390/05/08
|
15:14
دعوتی نیست عزیزم. همین طوری بیا

یه معرفی کوچولو از خودت بکن
نبودنِ تو فقط نبودن تو نیست، نبودنِ خیلی چیزهاست...کلاه روی سرمان نمی ایستد! شعر نمیچسبد...پول در جیب مان دوام نمی آورد! نمک از نان رفته!!! خنکی از آب.......ما بی تو فقیر شده ایم مادر💔
1390/05/09
|
13:08
ســــلام خانوماى عزیز
امیدوارم حال همگیتون خوب باشه و از همیشه سرحال تر و پرانرژى تر باشید :)

من از دیروز تا حالا همش دارم خونه رو تمیز و مرتب میکنم البته خیییلى آروم و کـُند کارامو میکنم ولى خب بازم خوبه...
از اینکه همه چى سر جاش باشه و خونه رو تمیز و مرتب ببینم خیلى لذت میبرم و کلـى انرژى میگیرم!

میخوام سریع همه کارامو بکنم که شب شوهرم میاد خوشحال شه :D

راستى نیکــى جون مرســى از مطالبِ خوبت .... حتماً این کتابى که گفتى رو میخرم چون کتابهاى باربارا دى آنجلیس واقعاً تأثیرگذار هستن!

دوستاى عزیز لطفاً هرکدومتون کتابِ خوبى خوندید که تغییرتون داده رو معرفى کنید.... ممنون :)
1390/05/09
|
19:23
سلام..دلم نیومد چیزی ننویسم چند روزه دارم تایپکتون رو میخونم اونم دقیقا تو شرایطی که داشتم میترکیدم از شدت ناراحتی و ...نه نگم افسردگی بهتره...انرژی منفی ممنوعه نه؟!
نیکی جون یه جورایی خیلی با نوشته هات کیف کردم..امیدوارم همیشه شاد و سالم در کنار بچه ها و همسرت باشی...بابت معرفی کتاب هم ممنون...اولین فرصت حتما میرم میخرمش...
بگذریم که تو نمایشگاه کتاب کلی از این دست کتابا خریدم ولی هنوز لاش و باز نکردم..
من هم یه پسر 15 ماهه دارم ...به هر کی میخوام بگم اوضاع زندگیم چقدر شلوغ پلوغ میگم ببین هنوز نتونستم تولد یکسالگی پسرم و بگیرم دیگه خودش تا آخرش رو میخونه...چند دقیقه پیش داشتم با شوشو تلفنی صحبت میکردم..کلی باهام حرف زد..کلی پشت تلفن گریه کردم ..خیلی بهم ریخته ام...نمی دونم واقعا چی کار دارم میکنم..نه سرکار درست و حسابی میرم به خاطر پسرم...کلاس زبان هم میرم ولی الان اون رو هم درست حسابی نمی خونم..مثلا آذز ماه هم امتحان دارم باید مدرکش رو بگیرم...
بعد از اتمام دانشگاه هم رفتم سرکار و نتونستم فوقم و بگیرم و بعدشم بچه و اونم یه بار رو دوشم .......
شش سال هم هست که ازدوا ج کردم.
خیلی پر حرفی کردم .ولی جدا تصمیم گرفتم از همین الان از این بی برنامه گیم کم کنم...خوشحال میشم کمکم کنید..
1390/05/09
|
20:53
راستش یکی از مشکلات من بی برنامگی غذایی خونمونه..نمی دونم چرا نمی تونم یه برنامه غذایی مرتب بریزم...باور کنین قطره های پسرم و یک ماهی میشه که ندادم و خیلی این موضوع اذیتم میکنه ولی هر روز همون آش و همون کاسه انگار نه انگار ...فقط حرصش و میخورم...راستش اگر یه برنامه غذایی که همه مواد رو برسونه دارین ممنون میشم بهم بگید...عاشق آشپزی بودم ولی از وقتی پسرم به دنیا اومد بر عکس شده ....هفته ای یکی دو بار اگه غذا درست کنم اونم دیگه از همسرم خجالت میکشم..بنده خدا هیپی نمیگه...
دویمن و به نظرم مهمترین مشکلمم اینه که خیلی دیر بلند میشم..اصلا از همون بچه گی هم با صبح بلند شدن مشکل داشتم و دارم اون موقعی که میرفتم سرکار باور نمیکنین چقدر استرس داشتم شب قبلش....الانم وقتی دیر بلند میشم کلا بهم میریزم...بیچاره شوشو که صبح ها بی صبحونه میره...همیشه میگفتم بچه دار که بشم زود بلند میشم تا فرهنگ صبحونه خوردن تو خونمون باب بشه !!!!ولی نه مثل اینکه خبری نیست!!!پسرمم تا 11 میخوابه صبح ها..و خیلی وقت خوبیه برای من که به کارام برسم...ولی ؟!!!!!1
ببخشیدا ولی دلم خیلی گرفته و از دست خودم کلافه ام اگر بخوام ادامه بدم تا صبح باید بگم
1390/05/09
|
21:27
سلام دوستان خوبم مرسی نیکی جان از بابت کتابت منم حتما سعی می کنم بخرمش واقعا عالیه
من این چند روز خیلی درگیر کارهام هستم و این هفته هم وقت دکتر دارم برای درمان بی خوابی که همچنان همراهمه خدا کنه که نتیجه بگیرم

رها جان این تایپیک برای افرادی مثل من و شماست عزیزم باید از یک جایی شروع کنی

امیدوارم همه بتونیم به اون تکاملی که مد نظرمونه برسیم به امید روزهای خوب



1390/05/10
|
00:34
رها هر هفته هفته نامه سلامت بگیر یه جاش منوی غذای هفتگی داره. کوچولو پایین یه ص سمت چپ پایین!
نبودنِ تو فقط نبودن تو نیست، نبودنِ خیلی چیزهاست...کلاه روی سرمان نمی ایستد! شعر نمیچسبد...پول در جیب مان دوام نمی آورد! نمک از نان رفته!!! خنکی از آب.......ما بی تو فقیر شده ایم مادر💔
1390/05/10
|
00:58
عرض سلام خدمت همه دوستای گلم
خب این هم اولین روز ماه رمضان
چشم بهم بذاریم این ماه هم مثل تمام ماه رمضون های گذشته مثل برق و باد می گذره

من سعادت روزه داری ندارم ولی خوش به حال کسانی که روزه دار هستند (البته خداییش خیلی هم سخته گرما، گرما..... )

قراره که این ماه معنویت خونمان را کمی بالا ببریم. مخصوصا در شبهای قدر که شبهای نیاز واحتیاج است.
التماس دعا
1390/05/10
|
06:17
نمی دونم چرا هر وقت که می خوام خوش باشم یک چیز ناخوش خرابش می کنه.

مثل دیروز که من، که میهمانی دعوت داشتم.
برای رفتن به این میهمانی یک هفته ای بود که داشتم برنامه ریزی می کردم.همه چیز خوب پیش رفت تا پریشب که ناگهانی از ساعت یازده دندان درد گرفتم. چشمتون روز بد نبینه وای وای بیچاره شده بودم هر چی مسکن و آرامبخش بودم خوردم فایده نداشت. ایبوپروفن، منفامیک اسید، استامینوفن کدئین، کلردپوکسایدو .... تا ساعت سه نیمه شب درد کشیدم تا خوابم برد.
می خواستم دستی به سرو رویم بکشم که نشد، صبح که رفتم میهمانی آنچنان پای چشمانم متورم شده بود که انگار یک کتک مفصل خورده بودم.
ولی با وجود دندان درد دیروز باز هم خیلی خوش گذشت یعنی اینقدر خندیدم که فکم درد گرفته بود. جای همگی خالی . بعدازظهر هم بنا به پیشنهاد میزبان رفتیم استخر منزلشان که دیگه واقعا عالی بود.
روز بسیار عالی داشتم. خدا را شکر بچه ها هم اصلا اذیت نکردند.عالی عالی بود.
فکر کنم برای چند هفته ای شارژ باشم.
1390/05/10
|
06:22
در مورد کتاب هم قابلی نداشت تا جایی که بتوانم تایپش می کنم و برایتان می گذارم.
خوشحالم که خوشتان امد.
البته بهتره که مطالبش را چندین بار بخوانید تا ملکه ذهنتان شود و کاملا درکش کنید.
1390/05/10
|
06:23
سمیه جوونم اگر این سختی های زندگی نباشه که دیگه لطفی نداره. اینها نمک زندگی هستند گاهی مثل آش شما شورشور می شوند و گاهی مثل اکثر غذاهای بنده بی نمک بی نمک
راستی شنیده اید که می گویند هر کی غذایش را شور کنه شوهرش را خیلی دوست داره؟!
1390/05/10
|
06:25
2810
عبیدی
به روز رسانی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

کرمپودرگابرینی عکس‌ میشه بیاین🙏♥️

مامان۲تاگلپسر | 4 ثانیه پیش

کیا زیست دوازدهمشون خوبه بیاین

کرم_خاکی | 19 ثانیه پیش

سایت طرفداری

لیموخان | 38 ثانیه پیش
بیشتر ببینید
2791
2779

تاپیک های به روز شده

مردی که خیانت می‌کنه

شوهرم از ۱۵ سالگیش تا الان با یه پیرزن و...
37 ثانیه پیش

چقدر ما زنا مشکل داریم😣😤😤😔😔

عزیزم آدم اگه مراقبت کنه عفونت نمیگیره
38 ثانیه پیش

ناخن دست

وقتی ناخن کاشت میکنین غسل ندارین عواقبش ...
39 ثانیه پیش
بیشتر ببینید
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
مهریمو گزاشتم اجرا بیاید ببینید شوهر سابقم چی استوری گزاشته 💔💔😭😭
توسط   helen08  |  11 ساعت پیش
برا داداشم رفتیم خواستگاری اما
توسط   ثلین  |  11 ساعت پیش
خواهر نامزدم گفت اگه من باهات بودم نمیزاشتم🥲
توسط   کیوووت  |  1 روز پیش

داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته

بیاید تک نیت 🧜🏻‍♀️⛅️🤍🌬

مرلین_هستم | 12 ساعت پیش

راستشو بگید اسم بچه هاتون داستان داره یا نه

shima1995 | 1 روز پیش

خواهر نامزدم گفت اگه من باهات بودم نمیزاشتم🥲

کیوووت | 1 روز پیش
بیشتر ببینید
داغ ترین های تاپیک های امروز
خسته شدن از شوهر و زندگی متاهلی
توسط   hgfdfhjjjki  |  10 ساعت پیش
قرار بوده اسمتونو چی بزارن و کنسل شده خودم سکینه😁
توسط   نیلوفرخانوووم۵  |  9 ساعت پیش
فوبیای عجیییب
توسط   khatounmf  |  8 ساعت پیش

امروز با کلینیک

پرسش و پاسخ

پرخاشگری کودک سه و نیم ساله

پرسش و پاسخ

کی می تونم تست بارداری بدم؟

پرسش و پاسخ

آیا باردار هستم؟
ورود به کلینیک