حالا یه اعتراف هم بکنم تا مرز افسردگی رفتم
اعترلف میکنم چون خودم موفق نشدم پزشکی بخونم به هر کسی که پزشکی میخونه خیلییی حسودیم میشه تا حد تنفر از طرف :(
اعترافم اون قسمته که اگه یک مریض ببینم قبل اون خودم از ترس غش میکنم :( حتی بدم میاد برن بقیه رو لمس کنم
حتی از خون میترسم .
حتی اگه پیشم تعریف کنن یه بیمار تصادفی دست و پا و سر بریده اورده بودن همون جا حالم خراب میشه :(
یکییی به من کمک کنه ..کمک کمک
منم عین توام استارتر . البته قبلا خیلی خوب بود از وقتی بچه دار شدم اینجوری شد نمیدونم چرا . البته این در برابر مشکلاته دیگم خیلی کوچیکه... اعتراف میکنم بزرگترین و تنها ارزوم مرگه فقط مرگ
اعتراف میکنم گاهی از کیف شوهرم پول برمیدارم،البته کم در حد دوهزاری و اینا...چون عوضی بهم پول کم میده،خسیسه
اعتراف میکنم بدون همسرم و فرزندم می میرم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز