آجیای گلم هرکی یه بیت شعر بنویسه...هرچه میخواهد دل تنگ بگو❤️
دست از طلب ندارم تا كام من برآيد
درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت
در من غزلی درد کشید و سرِ زا رفت
سجاده گشودم که بخوانم غزلم را
سمتی که تویی عقربه قبله نما رفت
از مثنوی
عشق هایی کز پی رنگی بود عشق نبود عاقبت ننگی بود
شراب میخواستم و عمرم شرنگ ریخت به کام من
فریبکار دغل پیشه بهانه اش نشنیدن بود
روزی ما دوباره کبوتر‌هایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت .
روزی که کمترین سرود
بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادری است...
پـدرِ عشق بسوزد که درآمد پدرم
دل فدای او شد وجان نیز هم
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند/چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
شیدا از آن شدم که نگارم جو ماه نو
ابرو نمود و جلوه گری کرد و رو ببست
خداوندا پناهم باش و یارم باش
جهان تاریکی محض است میترسم کنارم باش
برای تو، برای چشم هایت
برای من، برای دردهایم
برای ما، برای این همه تنهایی
ای کاش خدا کاری کند
احمد شاملو
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندااانم
پوریای ولی گفت که صیدم به کمند است
از همت داوود نبی بخت بلند است
افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز