مامان ارشیدا 
کم کم فاصله تو باهاش بیشتر کن بشین باهاش بازی کن بعد یکم برو عقب تر در همون حال که اون داره بازی میکنه شما یه متر باهاش فاصله بگیر بعد کم کم بیشتر کن فاصله رو البته اینا همه زمان میبره و تا عروسی خیلی تاثیر نداره مگه از برادر شوهرت بخوای عروسیشو عقب بندازه تا بچت یکم بزرگتر بشه خخخخخخخخخ
وای فکرکن سیماجون اون اینکارو بکنه............خخخخخخ
وقتی هم تو اشپزخونه ام روکابینت میشینه تا بهم نزدیک باشه.به نظرتون نذارمش رو کابینت هرچقدهم گریه کرد بلکه ادم بشه؟
یه خاهر9ساله هم داره گاهی میره تو اتاقش برا بازی ولی هر5دقیقه میاد منو ببینه که هستم یانه
اره خودمم به مهدفکرمیکنم
ببرش مهدکودکی که خودتم کنارش باشی هم با بچه ها بازی میکنه هم تو رو میبینه
برای دسشویی رفتن من با پسرم مشکل رو اینجوری حل کردم که اول میرفتم توی دستشویی لای در رو بازمیزاشتم که بتونه هل بده باز بشه بعد دالی بازی میکردیم و چند بار اینکارو تکرار میکردیم و نهایتا من در رو میبستم و در حالیکه هنوز داشتم باهاش حرف میزدم و شعر میخوندم به کارم میرسیدم و توالت رفتن من شده بود نوعی بازی اوایل وقتی در رو کامل میبستم باز گریه میکرد اما کم کم درست شد
چندروز پیش رفتم لباس بخرم بامن تو اتاق پرو اومد میگفت لباس خودتو درنیار قیامتی به پاشد تا لباسو پرو کردم
تو این دوران خیلی باید مواظب کودک باشید اگر به این وابستگی توجه نکنید وقتی برزگ میشه کمبود این عاطفه رو تو دیگران میخواد پیدا کنه میتونی سی دیهای اقای هولاکویی بگیری گوش بدی از تولد تا 18 سالگی خیلی خوبه
ممنون از تون
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز