2777
2789
سلام دوستان

من مدتی مربی پیش دبستانی و مهد بودم
و الان یک دختر حدود 3 ساله دارم
دخترم نه مهد موند نه کارگاه مادر و کودک و ..
تصمیم گرفتم تو خونه خودم یک کلاس مادر و کودک دایر کنم تا با دخترم هم کار کنم
دخترم کمی خجالتی هست که ترجیح می دم با چند کودک دیگه با هم کلاس بزارم
تا هم اموزش ببینه هم اجتماعی تر بشه
شما هم اگر مساله منو دارید می تونید با ما همراه باشید
برای ثبت نام تا اخر هفته فرصت دارید
من جنت اباد هستم
من خودم همه وسایل رو تهیه می کنم......


بیشتر برنامه هامون از سری کارهای یونیسف هست
از طریق بازی

اشنایی با طبیعت
اشنایی با مفاهی ریاضی
کتاب سازی و قصه گویی
زنگ تفریح
کار دستی و ...

کارگاه اشپزی و کیک پزی و .. که همه همراه مادر می باشد

مثلا بچه هایی که املا یا ریاضی و یا درس دیگشون ضعیف هست ممکنه در کودکی یک مرحله ایاز رشدشون رو درست نگذروندن مثل اینکه چهار دست و پا نرفتن و یک دفعه راه افتادن
ما از طریق بازی رو همه اینها کار میکنیمممممم

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

سلام دوستان
من تو خونه خودم کارگاه مادر و کودک دایر کردم
بیشتر برنامه هامون از سری کارهای یونیسف هست
از طریق بازی

اشنایی با طبیعت
اشنایی با مفاهی ریاضی
کتاب سازی و قصه گویی
زنگ تفریح
کار دستی و ...

کارگاه اشپزی و کیک پزی و .. که همه همراه مادر می باشد

مثلا بچه هایی که املا یا ریاضی و یا درس دیگشون ضعیف هست ممکنه در کودکی یک مرحله ایاز رشدشون رو درست نگذروندن مثل اینکه چهار دست و پا نرفتن و یک دفعه راه افتادن
ما از طریق بازی رو همه اینها کار میکنیمممممم

برای ثبت نام تا اخر هفته فرصت دارید

من خودم همه وسایل رو تهیه می کنم......

http://vivigol.blogfa.com/#up ادرس وبلاگ ما

از عزیزان 2 تا سه سال
و 3 تا 4 سال
ثبت نام به عمل می اید
کلاس 2تا سه سال یکشنبه ها و چهار شنبه ها ساعت 10 تا 11
60000تومان
8 جلسه


می خواهم برگردم به روزهای کودکی
آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ...
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند .
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.
تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود ... !
سلام عزیزان دخترمنم 29 آذر 88 به دنیا اومده خوشحال میشم منو در جمع خودتون قبول کنین
یه وبلاگ در مورد خانواده شاد و سالم درست کردم خوشحال می شم سر بزنید و نظر تونو در مورد وبلاگ بهم بگین:maryamzafarshamspour.mihanblog.com
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز