2777
2789
پگاه جون باز هم از آشناییتون خوشحالم پدر من هم از سال 49 اومده تهران 10 سال تهران زندگی کرده و 30 ساله کرج هستند مادرم هم از سال 56 که ازدواج کرده با پدرم همراه شده اما بستگانمون رشت و صومعه سرا و فومنند ما هم تهران به دنیا اومدیم اما علاقه وکشش زیادی به گیلان داریم حتی شوهرم که خوزستانیه گیلان رو بیشتر از خوزستان دوست داره
عاشقتم خدایا
حالا نه اینکه بخوام تعریف شمالیها رو کنم اما خداییش آش شله قلمکار و خیلی از غذا هاشون محشره و حرف نداره مثلا"رشته و خوشکار که الان دیگه تو تهران و کرج هم داره جا میفته و مردم هم ازش استقبال میکنند
معلومه مامان باسلیقه ای داری که شامی آماده شده تو فریزر داشته و برات آورده خدا حفظش کنه واقعا"باید دست مامانها رو بوسید
عاشقتم خدایا

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

من هم از آشنایی با شما خوشحالم عزیزم. من هم شمال رو دوست دارم ولی برای چند روز نه بیشتر. مامانم هم همین طوره. ولی بابام آرزوش اینه که بره شمال زندگی کنه.
مامان من هر سال به جاهایی که رشته و خوشکار درست میکنند گردو میده و اون مواد میانی خوشکار رو میده که بدونه واقعاً گردو توش داره. من که عاشقشم
به نظر من هم دستپخت گیلانی خیلی خوشمزه است. میدونید چرا؟ آخه بی نهایت به فکر شکمهاشون هستند. این رو جدی میگم. بابای من اگه یک شب غذای بدون گوشت و مرغ بخوره میگه این چیه که میخوریم. ؟؟؟؟؟؟؟ همیشه به شکمهاشون و تیپهاشون خیلی اهمیت میدن. شاید هم کار درست رو میکنند.
پگاه جون به خدا تا دوشب پیش تو فریزر داشتم تموم شده اگه زودتر میدونستم برات میفرستادم حالا بعد از ماه رمضان میخواهیم چند روز بریم شمال و سرعین اگه خواستی برات میگیرم چون هرسال برای خودمون میریم میگیریم فریز میکنم تا هر وقت دلمون خواست داشته باشیم بخوریم
عاشقتم خدایا
قربونت برم فرشته جون. اگه قسمت بشه و آقای همسر هم رضایت بدن میخوام عید فطر یا هفته بعدش برم شمال. قسمتم نشد که برم مشهد. همه برنامه هام جور شد استاد مسخره ام رضایت نداد که برم. هی گفت امروز موضوع پروژه رو بهت میگم فردا میگم گفت textهای ترجمه رو هفته دیگه برات میارم الان سه هفته گذشته و من از مشهد رفتنم منصرف شدم به خاطره آقا و ایشن عینه خیالش هم نیتس.
دیروز با مامانم رفتم اصلی کفش بخرم هیچی که به درد پام بخوره پیدا نشد. آخه پای من خیلی کوچیکه. موقع برگشت مامانم گفت وای چه بوی آشی راه افتاده توی خیابون. گفتم بیا بریم دفتر میگیم نوید بره از مامان بزرگ آش بگیره . تا حالا خوردی فرشته جون. آش رشته هاش به نظر من که معرکه است.
شله قلمکار گرفتیم ولی چنان بابه میل نبود. مثل رشته اش خوشمزه خوشمزه نبود. ولی بد هم نبود.
البته جای همگیتون خالی
پگاه جون من هم تجربه شو ندارم اما فرزاد گیر داده میگه باید تو روستا زمین بگیریم تا از هوای شهر دور باشیم کاملا"هم جدی میگه بعد از بازنشستگی میریم روستا البته اگه زنده بودیم اون موقع دیگه روستاها هم مجهزند فقط به فرزاد گفتم هر جا بگی میام فقط ای دی اس ال داشته باشه ههههههههههههه
عاشقتم خدایا
نوش جونتون
نه آش رشته اش رو نخوردم اما آش جو بی نظیری داره حتما"امتحان کن آخه آش رشته های مامانم رو با هیچی عوض نمیکنم آش شله قلمکار تهرانیها هم اصلا"اصالت نداره خیلی آبکیه به همین خاطر ترجیح میدم خودم سختیش رو به جون بخرم و درست کنم
عاشقتم خدایا
سلاممممممممم

همگی خوبی؟؟؟؟؟؟

مامان پریماه جون تولدت مبارککککککککککککککککککککک

فرناز جون شرمنده.اشتباه تایپی بوده الان دیگه اسم همه بچه ها رو بلدم فرناز و آندیا-پگاه و رونیا-نیلوفر و مانلی-فرشته و امیر علی-مهسا و بردیا-کوپر و مامانش-مهتاب و هستی-پریماه و علی و مامان گلشون.امیدوارم کسی رو از قلم ننداخته باشه.به خدا تقلب هم نکردمااااااا.

مامان پریماه اگه میخوای تلافی کنی حسااااااابی یادت باشه و تولد بگیر و کادو و کلی ذوق زده شون کن باورررررررر کن تلافی میشه چون مطمئنا خودشون هم دوست داشتن اینکارا رو بکنن که متاسفانه یادشون رفته.

به پریماه جون شربت ویتان میدی یا قطره ویتان چند سی سی؟؟؟من آد 1 سی سی آهن میم 10 قطره و هفته ای یکبار زینک 4 سی سی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز