2777
2789
عنوان

متولدین اسفند 89

| مشاهده متن کامل بحث + 662749 بازدید | 13977 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



وای این واکسنه چیه منم دیروز واکسن پارمیس رو زدم همش هوار کشید و گریه کرد پاشو تکون نمیتونه بده به باسنش زد چقدر طول میکشه این درد ؟ به شما هم دکتر گفت 1 ماه و نیم دیگه ام ام ار رو تجدید کنید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سمانه جون من که دیگه زدم تو خط رمان آراااام! چن ماهه که تربیتی و روانشناسی نخوندم. قدیمیا رو هم چن بار معرفی کردم تا حالا و جدید هم ندارم معرفی کنم.
مژگان مایا هم پاشو تکون نمیداد تا بیست ساعت بعد از واکسن. دکتر مایا هیچی نگفته اصلا ام ام چیه؟ تو واکسنا که نبود!
سلام دوستان گل

لباسهای پاییزی - کفش و پاپوش و شال و کلاه جدید رسید . به وبلاگم سر بزنید : www.nazdoneh2.blogfa.com

آپلود سنتر عکس رایگان
مزون لباس مارکدار مادر و کودک نازدونه

http://nazdoneh2.parsiblog.com/ پذیرش خرید ازسایتهای انگلیس و امریکا
سلام مامانای گل و نی نی های ناز...

حالتون چطوره خوبید؟....ماهم هی بد نیستیم....

سه شنبه شب از مشهد برگشتیم جاتون سبز....وای از مبین بگم که داغونمون کرد خیلی اذیت شدیم اصلا به دلمون نچسبید تا میرفتیم بیرون اولش یکم اروم بود بعد شروع میکرد به حیغ زدن که بذاریدم زمین میخوام راه برم وقتی ولش میکردیم تو پاساژ دو دست کف زمین میخوابید رو زمین..000 باباش بنده خدا همش گرفتارش بود تو کالسکه هم اصلا ننشست همش بغل...

نذاشت تو حرم درست بمونیم حیغ میزد اذیت میکرد شلوغ بود نمیشد رهاش کرد بعد نه که جاش عوض شده بود غذا نمیخورد بیشتر ناارومیشم بخاطر گشنگی بود حالام که برگشتم سرما خورده و آلرژی شدید...اب زلال از بینیش میاد و سرفه های بدحور میکنه اینم از مسافرت رفتن ما

ولی بازم خداروشکر امام رضا طلبیده بودمون تونستیم زیاد نه ولی زیارتش کنیم....بچس دیگه اونم این سن..

عکسم زیاد ندارم یعنی نشد بگیریم بس که اعصابمون داغون میکرد حالا سر فرصت میذارم
فرانک جون خدا به خیر گذرونده اشکل نداره

من که واکسن مبینو زدم اصلا اذیت نشد فقط یکم تب

بچه ها کسی زحمت نکشید اطلاعات جدید مبینو برام بذاره جدول؟تو صفحه های قبل هم ازتون خواهش کرده بودم بازم میگم ببینم کی برام انجام میده
مبین 15 کیلو قد 89 18 ماهگی
اخه برای پارمیس 1 واکسن زد ماله نینیهای شما دو تا بود؟

نگین زیارتت قبول

بچه ها من همچنان با خواب و اخلاق پارمیس مشکل دارم همش صبح تا شب غر میزنه و گریه میکنه موقع خوابم نمیخواد بخوابه هی گریه میکنه بچه های شما هم همینطورن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


این تایپیکم اصلا باز نمیشه با بدبختی باز میکنم یه شعبه 2 بزنیم

سلام به همگی دوستای خوبم...

چند روزی مهمون داشتم و سرم خیلی شلوغ بود نیومدم... تند تند پست هارو خوندم ....

راستش رومینا مریض شده و خیلی بهونه گیر و منم اعصاب ندارم ولی میدونم که تحمل باید....
اینکه تاپیک باید نو بشه رو منم هستم آخه خیلی داغونه....

وای انیس جون خدا بهت رحم کرده انشالا زود تر خوب شید....

عکس های مایا رو دیدم دلم ریش شد واسش و واسه مامانش که چقدر هرس خورده شده بنده خدا ...


امان از این شیطوناااااااا

راستیاون ور عکس گذاشتم
http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=134199&PageNumber=72
خدایم....صدایت میزنم ....بشنو صدایم....
سلاممممممممممممم به همه دوستان و نی نی های عزیز
خیلی دلم براتون تنگ شده بود
سرم شلوغ بوده

اومدم خبر خوبی بهتون بدم

ریحانه جون(مامان امیر طاها) 15 شهریور به سلامتی زایمان کرد
حالش هم الحمدلله خوبه
اسم پسرش هم هم محمدرضا گذاشته

امیر طاها اولین نی نی تایپیکمونه که داداش بزرگه دشه
ببینیم نی نی بعدی کی باشه...بجنبید دیگه
راستی من برای باز کردن تایپیک مشکلی ندارم نمیدونم چرا دوستان موفق نمیشن...
سلام دوستای خوبم
بابا تبریک داره به ریحانه جون ! عجب شهامتی خداییش داشته :)
به هرصورت ریحانه جون هروقت سر زدی به تاپیک بهت تبریک میگم عزیزم.:*

خوب منم درگیرم به شدت با نورا خانم! روزی نیست که یه طرف صورتش یا دستش یا پاهاش زخمی نشده باشه!
راستی بچه ها نورا یه اخلاق خیلی بدی داره که وقتی لج میکنه و چیزی مطابق خواستش نباشه خودشو مثل چوب خشک میکنه و بعد محکم سرشو میزنه زمین هرجایی که باشه!!!
دیگه داره خستم میکنه! نمیدونم با این حرکتش باید چیکار کنم؟!
شبها هم تا صبح حداقل 3 بار بیدار میشه و تنها چاره خوابوندنش شیرخوردن از سینه هست!
واقعا کم کم دارم خسته میشم و کم کم میخوام ترکش بدم! اما میترسم!
به خصوص که خواب شبش کلا با شیر منه!
جالبیش اینه که یه اخلاق جدید پیدا کرده میاد و میگه شیر میخوام! محکم میزنه رو سینم و میگه بابا!! یعنی بازش کن من شیر بخورم!
نمیدونم با این شرایط میتونم به راحتی ازشیر بگیرمش یانه؟!
ممنون میشم اگه کسی شرایط مشابهی داره برام بگه از تجربیاتش
خوب شبتون خوش
ههههههههه باز شد ...

ولی واقعا این چه وضعشه ؟؟؟


چرا تایپیک جدید زدید ؟؟؟ متفرقه میشیم ... یه تایپیک گله و شکایت از مدیر سایت بزنید که از بین این همه تایپیک فقط همین یکی باز نمیشه یا با مکافات باز میشه ...
زشتی بندگانش را میداند ، اما می پوشاند ؛ آگاه است ، اما پنهان میکند ؛ نافرمانی میشود ، اما با بزرگواری می بخشد .
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز