متولدین اسفند 89

مامان گلا
لطفا امشب همه رو دعا کنید و یادی هم از من و نی نیم کنید

مامانای اسفندی شما شکمتون خیلی جلو اومده یا زیاد معلوم نیست من کهه زیاد معلوم نیست هنوز

سلام مهراوه جون عزیزم خیلی ممنون که لطف کردی تاپیک رو برام گذاشتی

سلام بچه ها خوبین
راست میگی مهرواره جان محیط دانشگاه خیلی خوب است ولی خستگی کار داره
بچه ها سونوی ان تی چیه همه باید بروند برای چی

سلام به همه مامانای اسفندی
منو که یادتون نرفته؟ به علت ویار و سرماخوردگی و... یه مدت نبودم. مرخصی استعلاجی. حالا خدا رو شکر بهترم. مهراوه جون خوبی خانمی؟ من دیروز رفتم سونو nt و آزمایش غربالگری سندرم داون خدا رو شکر ریسکش نرماله. البته هنوز پیش دکترم نرفتم. هلیا جون! خودتی هلیای یزدی تاپیک 59؟ مبارکه! از خوندن خبرش خیلی خوشحال شدم.یادته می گفتم اندکی صبر سحر نزدیک است؟ مهراوه جان! من که دکترم کلاً از همون ابتدای بارداری مایکرویو رو ممنوع کرد. منم ظرف استیل خریدم و روی گاز یه کم گرمش می کنم. البته خیلی سریع و محرمانه با همکاری آبدارچی مون. بنده خدا نمی پرسه برای چی مجبورم این کار رو بکنم. چون گرم کردن غذا تو طبقات ممنوعه (البته ظرف من دربسته است و بوش نمی پیچه) سعی کن یا از گاز استفاده کنی یا یه هیتر کوچولو بخری.
راستی دیروز من موقع سونو ناراحت شدم از حرف دکتر قبلش هم چیز شیرین خورده بودم ولی دکتر می گفت امروز همه جنین ها تنبلن. اینقدر من ناراحت بودم که چرا به بچه من می گه تنبل! اون طفلک تکون می خورد من خودم می دیدم ولی اون انتظار داشت پشتک وارو بزنه تا کارش سخت نباشه. نمیدونم چرا ولی دیروز حس بدی داشتم.

سلام به همه مامانای دوست داشتنی
سلام مهراوه جون منم همین مشکلو دارم حتی تو خونه هم که میخوام از ماکروویو استفاده کنم از شوشو میخوام یا اینکه فاصله 3 تا 6 متر رو باهاش حفظ میکنم. اینو از دکترم پرسیدم گفت سعی کنیم فاصله رو حفظ کنیم... به نظر من بزار غذات گرم شه خودت برو عقب وایسا بعدش که تموم شد دوباره بیا بردار. خودمم همینکارو میکنم تو اداره.
یه چیز مهمتر از مایکروویو هست که ماها بهش اهمیت نمیدیم و اون موبایلامونه دکی خیلی واسه این موبایلا بهمون یادآوری میکنه میگه تا جایی که میتونین خاموشش کنین از تلفن ثابت استفاده کنین روزی یه بار روشن کنین اس ام اساتونو بخونین.... میگه این موبایلا دونوع اشعه مایکروویو به صورت دائمی اطرافشون دارن که خیلی واسه نسل ما و جنین های ما که نسل بعدو تشکیل میدن خطرناکه قسمت اعظمی از بیماریهای خونی تو نسلهای آینده رو به همین دلیل میدونن و استفاده بیش از حد از این اشعه ها..
من میگم حتی اگه منو تو هم خاموش کنیم تو محل کارمون و اطرافمون کلی دیگه روشن هستن که همین اثرات رو دارن پس گریزی از این اشعه ها وجود نداره .. فقط وقتی میریم خونه میتونیم اینکارو بکنیم به بقیه هم اطلاع بدیم که اگه خاموش بودیم با ثابتامون تماس بگیرن.

من سه شنبه پیش حدود 11 شب دلم شروع کرد به تیر کشیدن دردش زیاد نبود ولی متناوب بود و هر 10 دقیقه میگرفت انگار با چاقو میکشیدن زیر دلم خوابیدم و صبح هنوز خوب نشده بود قرار بود بریم ان تی تا خود بخارست رفتیم دکتر شاکری شمارم گرفتیم ولی دیگه دردش طوری بود که وقتی میگرفت همون جا میشستم نوبتمم تا 2 ساعت بعد بود به همسری گفتم من میترسم از این درد بیا بریم دکتر ولی میدونستم که بدون وقت پذیرش نمیکنه خلاصه دوباره رفتیم شهرک غرب بیمارستان بهمن منشیش کلی داد و بیداد کرد که اینجا بدون وقت بیاین مدیریت من میره زیر سوال و شماها میاین که ما مجبور شیم پذیرش کنیم و ... خلاصه مشکلمو پرسید و وقتی به دکتر گفت اونم گفته بود سریع پذیرش شه ضربان قلبو چک کرد و گفت خوبه انقباضامم تو 1 دقیقه گرفت و بعد زنگ زد بلوک زایمان بیمارستان که من برم بالا و تا 1 ساعت انقباضامو چک کنن ولی وقتی رفتم ماماهه با کلی غرور گفت وای چقد شما ناز نازی هستید من چه جوری انقباض 13 هفته رو بگیرم و فقط فشارمو گرفت و یه سرم قندی وصل کرد و یه نمونه ادرار که به ازمایشگاه فرستادن که شاید از مثانم باشه که جوابش منفی بودئ خلاصه من درد داشتم
جالبه یه بار گفتم حد اقل ضربانشو چک کنید با کلی غر غر گفت وای اخه مگه میشه ضربان 13 هفته رو شنید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گفتم دکتر پایین این کارو کرد گفت نه اون ضربان نبوده ....... گفتم خودش گفت ضربانشه بعد یه اصطلاح گفت که مثلا اون بوده گفتم یعنی چی گفت اهههههههههه تو هم برو کنکور بده 4 ساللللللل؟؟؟؟؟؟؟ درس بخون بعد میفهمی
و بعد واسه من توضیح میداد میکروب چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اخرشم گفت باید بستری شی گفتم نه من با رضایت خودم میرم بعد یه رضایت نامه از خودم و شوهرم گرفت که علا رغم پی گیری و اصرار ماما میخوام برم جالبه که وقتی میگفتم به دکترم زنگ بزنید میگفت من باهاش هماهنگم؟؟؟؟
و وقتی همکارش اومد تا مشخصاتمو کامل کنه تحصیلاتمو گفتم لیسانس میکرو بیولوژی چشاش گرد شد
خلاصه اینکه این بیمارستان با اینکه تمیز ترین بیمارستانی بود که تا حالا دیده بودم ولی اصلا از پرسنل زایمانش خوشم نیومد ضمن اینکه من طبیعی میخوام و دکترم دکتر لباف چون سهامدار بیمارستانه فقط اینجا زایمان میکنه
حالا نمیدونم چی کار کنم از طرفی دوباره دیشب دل درد داشتم و اصلا دلم نمیخواد برم اونجا
تازه سونوی ان تیمم نمیدونم الان تو 14 هفته ام انجام میدن؟

سلام به همه مامانهای شب زنده دار
اگر یادتان بود و باران گرفت دعایی به حال بیابان کنید............

ساحل جون شکم به طور واضح از هفته 16 شروع به جلو اومدن می کنه. قبل از اون بچه تو لگنه و فقط با لمس میتونی بالای لگنت کمی برامدگی حس کنی البته من و خیلی از بچه های این تایپیک از حدود هفته 11-12 شکممون یکم جلو اومده اما نه اونقدر که توی لباس خیلی واضح باشه.

مهراوه جون و ملی جون
من شنیدم (البته غیر علمی) که حتی اون غذایی که تو ماکروفر گرم میشه به خاطر تغییرات مولکولی که توش ایجاد می شه برای جنین ضرر داره. می تونی غذاهایی رو ببری که احتیاج به گرم کردن نداشته باشن و یا خودت رو عادت بدی که غذای سرد بخوری و وقتی برگشتی خونه غذاتو گرم کنی و بیشتر بخوری