تولد دخترم هفته بعد شوهرم میگه خالتو دعوت نکن درصورتی که همین خالم خیلی خوبی کرده در کل دوتا خاله دارم هی میگه یکی رو دعوت کن اینو نه منم خجالت میکشم ازش درصورتی که تو هر مراسماش بودیم الان چجوری بگم که دعوت کنیم
مشکلش چیه؟
یاهیشکدوم ازخالت رو صدا نکن یا دوتاش رو صدا کن
خواهش میکنم هرکس راه حلی داره بگه
بگو اصلا نمیخوام تولد بگیرم ،یا دوتاشون یا هیچکدوم
زشته ی خالتو بگی یکو نه
علتش چیه ک میخاد دعوت نکنه؟
خب چرادعوتش نکنی؟؟ادمهاازهرکی بیشترخولی ببینن بیشترباهاش بدمیشن
توضیح بدید که حرفشون برای شما ارزش داره ، اما دوست ندارید یه وقت بگن آقای فلانی ( همسرتون منطورم هست حالا با هر اسمی که ایشون رو میگن)فقط اومد خورد اما پس نداد ، این دفعه رو دعوت کنیم ، دفعات بعدی نگیم ،
بعدا کم کم اگر سوء تفاهم یا دلخوری هست برطرفش کنید ، اما الان اصلا اصرار نکنید خاله م هست دوسش دارم و اینها ، چون مصرتر میشن روی حرفشون .
حرفشون رو تائید کنید و دلیل خودتون رو هم بگید
از مردهایی که مهمونی را کوفت آدم می کنن متنفرم. عقده ای بازیاشون را نگه می دارن برای این جور مواقع 🤢😤
کاری نداره ، از مقدار خریدا و چه چیزی کم دارید و چی رو نخریدید ، شروع کنید برسید به مهمون ها ، مثلا فلانی و فلانی رو گفتم ، میگما خاله م فکر نکنه فقط خوردیم اما مهمونیش رو پس ندادیم ، بگیم این یه بار رو از گردنمون برداریم تموم شه ،
حالا با ادبیات خودتون بگید این هارو ، منظور کلی رو گفتم
خوب پس دارن طرفداری شما رو میکنن😍
حدس میزنم وقتی قهر بودید انقدر از خالتون ناله کردید و غر غر که دل همسرتون الان از شما پرتره😁
اگر اینجوره بگید به همسرتون من اون موقع خیلی ناراحت بودم خالم اونجور که گفتمم نیست ، دوست دارم اینجور با دعوت به تولد جبران اون چند ماه قهر رو بکنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز